سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : «ای رسول خدا ! به من کاری بیاموز که چون انجامش دهم، خدا در آسمان، وزمینیانْ دوستم بدارند» .حضرت فرمود : «به آنچه نزد خداوند است، رغبت کن، تا خداوند دوستت بدارد و به آنچه نزد مردم است، بی میلی نشان بده، تا مردمْ دوستت بدارند» [امام صادق علیه السلام]
 
پنج شنبه 90 آبان 5 , ساعت 5:58 صبح

یامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
لِـلـمُنافِقینَ عَلاماتٌ یُعرَفونَ بِـها : تَحِیَّتُهُم لَعنَةٌ ، وطَعامُهُم نُهمَةٌ ، وغَنیمَتُهُم غُلولٌ ، لا یَقرَبونَ المَساجِدَ إلاّ هُجرا ، ولا یَأتونَ الصَّلاةَ إلاّ دُبُرا ، مُستَکبِرینَ لا یَألَفونَ ولا یُؤلَفونَ ، خُشُبٌ باللَّیلِ سُخُبٌ بالنَّهارِ .
منافقان‏ را نشانه‏ هایى است که با آنها شناخته مى‏شوند : درودشان لعنت است ، پرخور و شکم باره‏اند ، به غنایم دستبرد می زنند، به‏ مساجد نزدیک نمی شوند، مگر با اکراه و ریاکارى ، نماز را آخر وقت می خوانند،خود را بزرگ‏ می شمرند،به طورى که با کسى انس و الفت نمی گیرند و کسى هم با آنان‏ الفت نمی گیرد، شب مانند چوب خشک می افتند (شب زنده‏ دارى ندارند) و روز صداى خود را به جرّ و بحث بلند می کنند .
کنز العمّال : 862 منتخب میزان الحکمة : 566


پنج شنبه 90 آبان 5 , ساعت 5:49 صبح

الإمامُ الحسنُ علیه‏السلام
لرجل جاءَ إلَیهِ یَستَشِیرُهُ فی تَزویجِ ابنَتِهِ: زَوِّجْها مِن رَجُلٍ تَقِیٍّ ، فإنّهُ إن أحَبَّها أکرَمَها وإن أبغَضَها لَم یَظلِمْها ؛
امام حسن علیه‏السلام
- خطاب به مردى که با ایشان در باره ازدواج دختر خود مشورت کرد- فرمودند: او را به مردى باتقوا شوهر ده ؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامیش مى‏دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وى ستم نمى‏کند .
مکارم الأخلاق : 1 / 446 / 1534 منتخب میزان الحکمة : 254

...........................................................

امام على علیه‏السلام :
اِضرِبُوا بعضَ الرأیِ ببعضٍ یَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ ؛
رایزنى کنید تا اندیشه درست متولّد شود .
غرر الحکم : 2567 منتخب میزان الحکمة : 228

..........................................................

پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ثلاثه لا ینظر اللَّه إلیهم یوم القیامه و لا یزکّیهم و لهم عذاب ألیم: أشمط زان و عائل مستکبر و رجل جعل اللَّه بضاعته لا یشتری إلّا بیمینه و لا یبیع إلّا بیمینه؛
سه کسند که در روز رستاخیز خدا به سوى آنها نمی نگرد و پاکشان نمی کند و عذابى دردناک دارند: پیر زنا کار و فقیر متکبر و مردى که خدا را سرمایه خود کرده چیزى نخرد مگر با قسم و چیزى نفروشد مگر با قسم.
نهج الفصاحه


پنج شنبه 90 آبان 5 , ساعت 5:37 صبح
پنج شنبه 90 آبان 5 , ساعت 12:0 صبح

آینده جایی است که اتفاق‌ها خواهند افتاد. می‌شنوم که گریه می‌کنی، آینده جایی است که تو ممکن است موفق، شاد، پولدار، زیبا، مشهور، مشغول به کار، و غرق در بهترین‌ها شوی. اینها نقشه یا رویا یا چیزهای دیگر هستند، اما دوباره باید بگویم که زمان حال جایی است که تو واقعاً در آن هستی.

این لحظه، همان زمانی است که از ابتدای زندگی تا به حال منتظر آن بودی.

این لحظه، همان زمانی است که بدون در نظر گرفتن هیچ چیزی باید قدر آن را بدانی. مشتاق بودن واقعاً شیرین‌ترین چیزهاست. داشتن رویا مانند برلیان می‌درخشد. قدر این لحظات را بدان و به هیچ‌کس هم درباره آن حرفی نزن و اجازه نده که دیگران درباره‌اش برایت اظهار عقیده کنند.
از زنده بودن خود لذت ببر و از اینکه قدرت و توانایی آرزو داشتن را داری، استفاده کن. نباید پا روی پا بیاندازی و نفس‌های عمیق بکشی، خوب است که هراز گاهی به خودت سری بزنی و بیاندیشی. شاکر باشی که زنده هستی و به زندگی‌ات نگاهی بیاندازی. نمی‌توانیم همه شادی‌های آینده را در آینده به دنبالش بگردیم.

از آرزو داشتن و مشتاق بودن ، لذت ببر

یعنی که فکر کنی اگر پولدارتر بودم، جوان‌تر، سالم‌تر، عاشق‌تر، وابستگی کمتر، کار بهتر، فرزندان بهتر، ماشین بهتر، لاغرتر، بلندتر، موی بیشتر، دندان‌های بهتر، لباس‌های بهتر داشتم ... این لیست پایان ناپذیر است. اگر فقط این یا آن عوض می‌شد همه چیز کامل می‌شد. این‌طور نیست؟ در جواب باید بگویم که متاسفانه این‌طور نیست.
این‌جوری جوابی نمی‌گیری. وقتی که این و آن هم عوض شوند، چیز دیگری پیش می‌آید. برای مثال، وقتی ناگهان خود را بهتر و بهتر ببینی، تازه آن موقع به دنبال مثلا پول بیشتر خواهی بود. آن موقع است که دوباره به دنبال چیزهای جدید دیگر برای خوشحال شدن خواهی بود.
در این لحظه زندگی کردن به این معنا نیست که مسئولیت‌ها و وظایف خود را کنار بگذاری، نه، اینطور نیست.
لاغرتر، بهتر، پولدارتر و بزرگ‌تر شدن را فراموش کنید. قدردان آنچه که دارید و هستید باشید. کلید خوشبختی در اینجاست. به اینکه فقط به آنچه که هستید راضی باشید، همیشه کافی نیست. اما اینها به جای خود با آنچه واقعاً هستید شاد باشید، زیرا که حقیقت محض همان است.
من واقعی همان من امروز است.
من آینده هنوز به دنیا نیامده و ممکن است به دنیا هم نیاید . پس جوهر امروز من واقعی، قابل لمس و استوار است. رویاها عالی هستند، اما واقعیت هم فوق‌العاده است.


چهارشنبه 90 آبان 4 , ساعت 2:0 صبح

 

قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : ترک لقمةِ حرامٍ اَحبُّ الی الله من صلاة اَلفی رکعة تطوُّعاً.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله -‌ فرمودند: دوری کردن از یک لقمه مال حرام، محبوب تر است نزد خدا، از دو هزار رکعت نماز مستحبی.
«تنبیه الخواطر، ص 360»


سه شنبه 90 آبان 3 , ساعت 3:18 عصر

برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی.
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است. پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان.‏
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏ای مستقیم با تفاوت‏های جسمی و روحی زن و مرد دارد.در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روان‏شناسی زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏های چشمیِ شهوت‏انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّک‏های شهوانی قرار میگیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏های حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.از این گذشته چون هورمون‏های جنسی زن به صورت دوره‏ای ترشخ میشوند و به طور متفاوت عمل میکنند، تأثیر محرّک‏های شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهدد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ظابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.
3- آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی.
1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادیهای جنسی خود تلقّی میکنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏ای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار میگیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی را میسوزاند.
3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیّت‏
دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آن‏ها کاسته میشود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او
حیا، عفاف و حجاب زن میتواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.
اسلام حجاب را برای محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را در اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه میباشد که در صدد کام جوییهای آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.علاوه بر مطالب فوق استاد مطهری در بیان این که چرا حجاب به زنان اختصاص یافته می گوید: اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خود آرایی از حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏های بدن نما و آرایش‏های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است".(1) به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علت‏های این حکم است. توصیه و دستور الهی به پوشش و حجاب برای زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایی از این قبیل که تنها فریب شیطانیاند نمیباشد، بلکه در واقع برای آگاهی دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود. این کاملاً معقول است که هر چیزی ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشتری را میطلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شکل یک ابزار برای مطامع سودپرستان در نیاید.
به یاد داشته باشیم که غریزه جنسی، نیرومند و عمیق است. هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‏تر میگردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر میشود، و شهوت خود را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع نشدنی در میآورد.(2) و وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده‏ای به همجنس بازی نشانه آشکاری از این حالت است.بنابراین رعایت نکردن پوشش اسلامی توسط زنان نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسی آنان نیز میگردد و پس از مدتی باعث دلزدگی و بی معنایی آن خواهد شد.در مورد مردان نیز این گونه نیست که بتوانند با هر نوع لباسی از خانه بیرون آیند و نوع پوشش آنها می تواند به هر صورتی باشد بلکه مردان نیز در این جهت با محدودیت های خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند اما محدوده پوشش آنان به جهت حضور بیشتر در اجتماع و کارهای سخت و به جهاتی که در بالا ذکر شد با زنان متفاوت است


سه شنبه 90 آبان 3 , ساعت 12:36 صبح

بی تردید مقوله ازدواج یکی از مهم ترین و حساس ترین فرازهای زندگی هر انسانی در طول حیاتش به حساب می آید.

به بیان دیگر رسیدن به آرامش، مودت و رحمت براساس آموزه های قرآنی، در بستر یک ازدواج موفق تحقق پیدا می کند. کسانی که ازدواج نمی کنند یا در امر ازدواج شکست می خورند قطعا در سیر تکاملی خود دچار نقص و کمبود می شوند. چرا که مقوله ازدواج علاوه بر ارضای بعد غریزی و شهوانی انسان بعد معنوی و اخلاقی نیز پیدا می کند. سایر غرایز انسان چنین ویژگی را ندارد. شهید والامقام مرتضی مطهری(ره) قداست مقوله ازدواج را به نحو زیبایی تبیین نموده اند که در اینجا با ذکر مطالب ارزنده این شهید بزرگوار مطلب را به پایان می بریم: «ازدواج در اسلام، جنبه اخلاقی دارد، با این که یک امر شهوانی است، و این تنها امری است که با وجود این که پایه طبیعی و شهوانی دارد، جنبه اخلاقی نیز دارد؛ یعنی مثلا هیچ وقت خوردن جنبه اخلاقی پیدا نمی کند، ولی ازدواج خودش جنبه اخلاقی دارد، و در میان غرایز شهوانی انسان، هر غریزه ای که اشباع شود، اشباع آن تأثیری در معنویت انسان ندارد، جز غریزه جنسی. لذا ازدواج از نظر اسلام، سنت و مستحب تعبیر شده است. یکی از علل آن، این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی دارد. تا قبل از ازدواج، فقط یک «من» وجود داشت و همه چیز برای «من» بود. اولین مرحله ای که این حصار شکسته می شود، یعنی یک موجود دیگری در کنار این «من» قرار می گیرد و برای او معنا پیدا می کند، کار می کند، زحمت می کشد، خدمت می کند و نه برای من، بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندانی می شود، دیگر «او»، «او»ها می شود و اینها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خودخواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود، و «او» هم مورد توجهش قرار می گیرد.
تجربه نشان داده است افرادی که در تمام عمر به خاطر هدف های معنوی، مجرد زندگی کرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویات شود در همه آنها یک نوع نقص ولو به صورت یک خامی وجود داشته است، و این نشان می دهد که یک پختگی هست که این پختگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود، این را فقط از همین جا باید به دست آورد.


<   <<   6   7   8   9   10      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ