سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همنشین پادشاه همچون شیر سوار است ، حسرت سوارى او خورند و خود بهتر داند که در چه کار است . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 خرداد 19 , ساعت 7:22 صبح

بار الها درد را درمان توئى

 آگه از رنج و غم پنهان توئى

 در جهان آرزو سرگشته ام

 خانه بر دوشم مرا سامان توئى

 نعمتم بخشیده اى از حد فزون

 بنده مسکینم و یزدان توئى

 مالک دینار ندانى که کیست

 آنکه ندانست که دینار چیست

 گنج به ایثار توان یافتن

 برگ گل از خار توان یافتن

 آب رخ مرد ز دریا دلى است

 حاصل درویش ز بى حاصلى است

 زاد ره روح زنان دادن است

 زندگى شمع ز جان دادن است

 در پرده و بى پرده همه روى تو دیدم

 در آخر هر نقطه به خط تو رسیدیم

 شرح غزل نام تو گل داد به لب ها

 لب بر لب هر نى که به فریاد دمیدیم

 در ساکت و غوغاى سماوات و به صحرا

 جز زمزمه سبز کلامت نشنیدیم

 بلبل به لب از روح بهار تو سخن داشت

 گل بوى تو مى داد ز هر باغ که چیدیم

 باقى چو توئى عاشق و معشوق تو باقیست

 ساقى چو توئى غیر تو در جام ندیدیم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ