1-غسل حیض 2- غسل استحاضه 3- غسل نفاس
بعد از بیان غسلهای مشترک چهارگانه 1- غسل میت 2- غسل مس میت 3- غسلی که به نذر و عهد و قسم واجب میشود 4- غسل جنابت که مشترک بین زنان و مردان مسلمان است به غسلهای ویژه خانمها میپردازیم. غسلهای خاص زنان به لحاظ خونی است که از اندام تناسلی آنها خارج میشود و براساس نوع خون نوع وضعیت جسمی آنان و به تبع آن حکم وضعی آنها در فقه شیعه متفاوت است بنابراین ابتدا ضروری است خونی که میبینند و وضعیتی که در آن قرار میگیرند را توضیح دهیم و سپس به حکم وضعی و حکم تکلیفی بپردازیم
1-خون حیض و غسل حیض
در لغت، واژه حیض به معنای جمع شدن خون است و حوض را از این جهت حوض مینامند که آب در آن جمع میشود و در اصطلاح خون ماهانهای است که زن از سن بلوغ به بعد در اثر ریزش دیواره رحم از خود میبیند.
طبق آفرینش الهی زنان سالم بالغ به این اثر عینی میرسند که از سن بلوغ نه سال قمری تا سن یائسگی (زنان قریشی سادات 60 سال قمری و زن غیرسادات بعد از 50 سال قمری) در یک زمانبندی معلوم هر ماهه (پریود) خون میبینند.
در حالت دیدن چنین خونی شارع اعتبار حائض (حیض بودن، عادت بودن) برای زن کرده است و چنین وضعیتی بنا به اعتبار و حکم وضعی خدای بزرگ مقرر میشود که زن برای خارج شدن از این حالت باید ایام خون دیدن حیض را سر کند و سپس غسل حیض همانند غسل جنابت انجام دهد.
2-خون زخم
خون زخم عبارتست از خونی که زنان در اثر عمل جراحی یا رشد تومور یا زخمهای ناحیه رحم و مجرای آن میبینند که چنین خونی غسل یا وضو ندارد بلکه همانند خونهای عادی باید آب کشیده شود.
3-خون بکارت
خونی که در اثر پاره شدن پرده بکارت در اثر مباشرت جنسی یا اقدام فیزیکی دیگر، زن از خود میبیند که چنین خونی نیز هیچ غسل یا وضوی خاصی ندارد و همانند خونهای عادی باید آب کشیده و پاک شود.
4-خون نفاس و غسل نفاس
خونی است که همراه با بیرون آمدن اولین جز نوزاد از رحم مادر به دنیای خارج رحم از زن خارج میشود و زنان در این حالت را نُفساء یا نَفساء مینامند.
کمترین مدتی که زنان زائو این خون را میبینند یک لحظه و بیشترین آن ده روز است و زن در پایان خون دیدن بعد از زایمان باید غسل نفاس کند و بنا بر احتیاط برای نماز باید وضو بگیرد و به همان غسل اکتفاء نکند.
5-خون استحاضه و غسل استحاضه
به غیر از خونهای حیض که اقل آن سه روز و اکثر آن ده روز اعتبار میشود و خون زخم که ناشی از بیماری زن در ناحیه رحم و مجاری مربوطه است و خون بکارت که مربوط به پرده بکارت است و خون نفاس که مربوط به اولین خوندیدگی همزمان با زایمان است، خون دیگری که تعریفهای فوق بر آن صادق نیست به نام استحاضه در فقه اعتبار شده است و زن را در موقع دیدن این خون مستحاضه میگویند. خون استحاضه بر سه قسم است: 1- قلیله 2- متوسطه 3- کثیره
برای استحاضه قلیله برای هر نماز یک وضو بگیرد.
برای استحاضه متوسطه باید برای نماز صبح غسل کند تا صبح روز بعد.
برای استحاضه کثیره باید یک غسل برای نماز صبح و یک غسل برای نماز ظهر و عصر و یک غسل برای نماز مغرب و عشا انجام دهد.
بنابراین غسلهای حیض، نفاس، استحاضه از غسلهای اختصاصی زنان است.
1. کسی که نافله ظهر و نماز عصر میخواند به اندازه خواندن نافله، نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد و الا اگر نافله نمیخواند اول وقت افضل است.
2. کسانی که شب عید قربان از عرفه به مشعر الحرام میروند مستحب است نماز مغرب و عشا را به تاخیر بیندازند و در مشعرالحرام بخوانند.
3. بهتر است نماز عشا را قدری به تاخیر بیندازی تا قرمزی سمت مغرب برطرف شود.
4. زن مستحاضه نماز ظهر و نماز مغرب را تا آخر وقت فضیلت آنها به تاخیر بیندازد تا با یک غسل بتواند آنها را با عصر و عشا بخواند.
5. کسی که چهار رکعت از نافله نماز شب را خوانده وقت اذان صبح میشود مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نماز شب را کامل کند.
6. روزهداری که ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند بهتر است نماز را تا بعد از افطار به تاخیر اندازد.
7. کسی که یقین به داخل شدن وقت نماز ندارد باید آنقدر صبر کند تا یقین به وقت نماز پیدا کند.
8. کسی که در حال خودداری از بول و غائط است؛ مکروه است نماز بخواند لذا تا پس از قضای حاجت نماز را به تاخیر بیندازد.
9. کسی که به خاطر نداشتن آب باید تیمم کند اگر امیدِ پیدا کردن آب دارد باید نماز را تا آخر وقت به تاخیر بیندازد.
10. کسی که نمیتواند بول و غائط خود را نگهداری کند نماز ظهر و نماز مغرب را به تاخیر بیندازد تا با عصر و عشا با هم بخواند.
11. زنی که بچه شیر میدهد و جز یک لباس پاک بیشتر ندارد نماز ظهر و عصر را به تاخیر میاندازد تا نزدیک غروب، تا چهار نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشا) را با هم بخواند.
12. کسی که نافله صبح میخواند مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نافله صبح را بخواند.
13. مسافری که میداند پیش از قضا شدن نماز ظهر و عصرش به وطن میرود، بهتر است نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد تا در وطن تمام بخواند.
14. مسافری که میداند تا چند لحظه دیگر به جایی میرسد که برای نماز مناسبتر است بهتر است نماز را به تاخیر بیندازد تا در جای مناسب نماز بخواند.
15. امام جماعتی که منتظر ماموم، یا مامومی که منتظر امام جماعت است مستحب است نماز را تا رسیدن امام یا ماموم به تاخیر بیندازد.
16. جایی که اگر نماز را به تاخیر بیندازد به مکان شریفی(مثلا مسجدی یا حرم امام یا امام زادهای) میرسد یا این که در آن مکان حضور قلب بهتری پیدا میکند مستحب است به تاخیر بیندازد.
17. به تاخیر انداختن نماز اول وقت به خاطر رسیدگی به حاجت و نیاز مومنی.
منابع:
- رساله توضیح المسائل امام خمینی
- برگرفته از روایاتی در بحارالانوار، ج 83 .
جشنواره نماز و تذکر لسانی برگزار می کند:
1-مقاله نویسی با موضوع نماز و تذکر لسانی
2-مسابقه تجوید الصلاه
3-مسابقه اذان(ویژه برادران)
مهلت ارسال مقالات:11اسفندماه
شرکت برای همه برادران و خواهران آزاد است.
مکان و زمان برگزاری:مسجد حضرت جواد الائمه،ساعت هشت و نیم یازدهم اسفندماه
یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود نوشته است:
ما موفق شدیم چــــادر مشکی زن ایـــرانی را به چـــــادر توری و گلدار تبدیل کنیـــم.
چـــــادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم!
مانتو های بلند را به مانتوهای رنگین، تنگ و خیــــلی کوتاه.
و اکنون از حجاب یک زن مسلمان فقط یک روسری مانده است.
آنان از اینکه با نامحرمان ارتباط داشته باشند، شرمنده نیستند!
از این شرمنده اند که در محیطی نتوانند با نامحرم ارتباط مستقیم برقرار کنند.
اگر ما بتوانیم این روسری را هم از خانـــم های ایرانی بگیریم،
چیزی از اســــلام و انـقــــلاب در ایران باقـــــی نــخواهد ماند!!
محقق باید در پایان مقاله فهرستی از منابع و مراجعی که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی در منابع فارسی (عربی یا انگلیسی در صورت استفاده) بیاورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقیق و کامل همه مراجعی است که در متن مقاله به آنها استناد شدهاست. هدف از ارائه این فهرست، نشان دادن میزان تلاش پژوهشگر در بررسی و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق سایر نویسندگان و م?لفان و نیز راحتی دستیابی خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براینکه تمامی مراجع و مآخذی که در متن به آنها استناد شده، باید در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعی آورده میشود که در متن به آنها استناد شده ا
در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر میرسند که در همه ارجاعات مشترکاند:
1. نام م?لف یا م?لفان؛ 2. تاریخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ایالت)؛ 5. نام ناشر.
جداسازی این اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازی اجزای مختلف هر یک از آنها با ویرگول (،) صورت میگیرد.
1- ارجاع کتاب در منابع
الف) در ارجاع کتاب با یک م?لف، اطلاعات ضروری ذکر شده در بالا ذکر میشود، در صورتی که اثر تجدیدچاپ شدهباشد، پس از عنوانِ کتاب، شماره چاپ آن میآید، مانند:
جوادی آملی، عبداللّه (1372). هدایت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.
در ارجاعات انگلیسی در صورتی که چاپ جدید مجددا ویرایش شدهباشد، علامتِ ایدی (ed) با شماره ویرایش(25) آن، داخل پرانتز آورده میشود، مانند:
ب) در ارجاع منابع دارای دو م?لف یا بیشتر، اسامی م?لفان به ترتیبِ نامِ ذکرشده در کتاب، ذکر میشود و بین نامخانوادگی و نام آنها ویرگول و بین اسامی م?لفان نقطه ویرگول (؛) میآید؛ مانند:
سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازی، زهره(1379). روشهای تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.
ج) در معرفی کتابهای ترجمه شده، پس از ذکر نام م?لف و تاریخ اثر، نام مترجم و تاریخ انتشار ترجمه ذکر میشود. در آثاری که تاریخ نشرشان مشخص نیست، داخل پرانتز به جای تاریخ نشر، علامت س?ال (؟) میآید؛ مانند:
صدرالدین شیرازی، مح(1375). شواهد الربوبیه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.
د) در معرفی کتابهایی که با عنوان سازمانها یا نهادها منتشر شدهاند، به جای نام اشخاص، نام مراکز ذکر میشوند: مرکز اسناد و مدارک علمی، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژهنامه آموزش و پرورش: فارسی - انگلیسی، انگلیسی - فارسی. تهران. نشر م?لف.
ر) کتابهایی که به جای م?لف، ویراستاری یا به صورت مجموعه مقالاتی بوده که به وسیله افراد مختلف نوشته شدهاست؛ اما یک یا چند نفر آنها را گردآوری کردهاند، بدین صورت میآیند:
شفیعآبادی، عبداللّه (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
2- ارجاع مقاله در منابع
برای ارجاع به مقالههایی که در مجلههای علمی-تخصصی به چاپ میرسند، ابتدا نام م?لف یا م?لفان، پس از آن، تاریخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذکر میشود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسی و pp در انگلیسی آورده میشود؛ مانند:
حداد عادل، غلامعلی (1375). آیا انسان میتواند عینی باشد. فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش9، صص 41-35.
3- ارجاع پایاننامه و رساله در منابع
در ارجاع رسالهها و پایاننامهها، پس از ذکر عنوان، باید ذکرشود که آن منبع پایاننامه کارشناسی ارشد یا رساله دکترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس باید نام دانشگاهی را که م?لف در آن فارغالتحصیل شدهاست، آورد:
ایزدپناه، عباس (1371). مبانی معرفتی مشّاء و اهل عرفان، پایاننامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.
4- ارجاع از یک روزنامه در منابع
در معرفی مقالههایی که در خبرنامهها و روزنامهها به چاپ میرسد، یا استنادهایی که از متن سخنرانی اشخاص در یک روزنامه آورده میشود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروری را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذکر میکند. مانند:
محقق کجیدی، محمدکاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاری توسعه بخش کشاورزی، روزنامه کیهان، ص6.
5- ارجاع فرهنگنامه و دائرةالمعارف در منابع
در ارجاع دائرةالمعارفها نام سرپرست آورده شده و سپس بقیه اطلاعات ضروری، همانند کتاب به ترتیب میآید؛ مانند:
بجنوردی، سیدکاظم و همکاران (1377)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (چاپ دوم)، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
6- ارجاع کنفرانسها، سمینارها و گزارشها
ارائه گزارش از همایشها و سمینارها باید به شکل زیر بیان گردد: (سلطانی، 1363، ص19).
همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت و روان (1380). چکیده مقالات اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.
7- نقل منابع الکترونیکی
امروزه نقل از منابع اینترنتی یکی از منابع ارجاع است که در ذکر آن، اطلاعات ضروری به ترتیب زیر بیان میگردد (ترابیان، 1987، ترجمه قنبری، 1380).
بارلو، جان پی (1996). درخت یوشع میلرزد، در مجله CORE (روی خط اینترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاریخ 25 مارس 1996، قابل دسترسی در:
رهبر معظم انقلاب با آگاهی کامل از جنگ اقتصادی دشمن و اهداف آنها از تشدید فشارها و تحریمها علیه ایران همواره تلاش کردند، به ارائه برنامهها و الگوهای مناسب جهت مقابله با این فشارها بپردازند. به گزارش اقتصاد پنهان به نقل از خبرگزاری ایسنا، رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر در سخنان خود بارها بر مساله «اقتصاد» و «جنگ اقتصادی» که دشمنان در راستای مقابله با پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفتهاند، تاکید کرده و راهکارهای مقابله با آن را نیز بارها گوشزد کردهاند و حتی در نامگذاریهایشان برای سالها نیز این موضوع را مدنظر قرار دادهاند، به نحوی که مشاهده میکنیم در سالهای اخیر سالی را به عنوان سال حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف، سال بعد از آن همت مضاعف، کار مضاعف. و پس از آن را سال جهاد اقتصادی و امسال را به نام سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری کردند.
رهبر معظم انقلاب با آگاهی کامل از جنگ اقتصادی دشمن و اهداف آنها از تشدید فشارها و تحریمها علیه ایران همواره تلاش کردند، به ارائه برنامهها و الگوهای مناسب جهت مقابله با این فشارها بپردازند. با توجه به تشدید فشارها و تحریمهای دشمنان در ماههای اخیر آنچه بیش از پیش در سخنان اخیر مقام معظم رهبری به خصوص در ماه مبارک رمضان بر آن تاکید شده، بحث «اقتصاد مقاومتی» است، ایشان معتقدند که یکی از راههای عبور از مقطع حساس و سرنوشتساز کنونی جدیگرفتن اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاددانان در تعریف اقتصاد مقاومتی میگویند اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرفکننده قرار میگیرد، منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی سلطه ایستادگی میکند، سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومیسازی آن براساس جهانبینی و اهداف دارد.
اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آنها و در شرایط آرمانی تلاش برای تبدیل این فشارها به فرصت است. اقتصاد مقاومتی در راستای کاهش وابستگیها و تاکید روی مزیتهای تولید داخل و تلاش بر خوداتکایی است.
با توجه به این موضوع و تاکیدات مقام معظم رهبری بر مقوله اقتصاد مقاومتی به خصوص در دیداری که با جمعی از محققان، پژوهشگران، متخصصان و نوآوران در عرصه علم و فناوری و همچنین دیدار با کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان داشتند در گزارش پیش رو تلاش کردهایم مروری بر سخنان ایشان بر بحث اقتصاد مقاومتی داشته باشیم.
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از محققان، پژوهشگران، متخصصان و نوآوران در عرصه علم و فناوری، و مسئولان شرکت های دانش بنیان و پارک های علم و فناوری در 8 مرداد با بیان اینکه یکی از راههای عبور از مقطع حساس و سرنوشت ساز کنونی، جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی است تأکید کردند: اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، بلکه یک واقعیتی است که می بایست محقق شود.
ایشان فرمودند: این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افقهاى بسیار بلند و نویدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم. خب، بدیهى است که حرکت به سمت این افقها، معارضها و معارضههائى هم دارد. بعضى از این معارضهها انگیزههاى اقتصادى دارد، بعضى انگیزههاى سیاسى دارد؛ بعضى منطقهاى است، بعضى بینالمللى است. این معارضهها در مواردى هم منتهى میشود به همین فشارهاى گوناگونى که مشاهده میکنید؛ فشارهاى سیاسى،تحریم ، غیر تحریم، فشارهاى تبلیغاتى - اینها هست - لیکن در لابهلاى این مشکلات، در وسط این خارها، گامهاى استوار و همتها و تصمیمهایى هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجورى است.
به هیچ وجه ما در بنبست نیستیم؛ به هیچ وجه با مشکلاتى که ما را از تصمیم به ادامهى راه باز بدارد، مواجه نیستیم؛ چنین مشکلاتى وجود ندارد. بله، مشکلات هست؛ اما همهى این مشکلات، کوچکتر از تصمیم و اراده و هدفها و آرمانهاى این ملت و این کشور است. در بستر نرم و راحتى نمیخواهیم بخوابیم و تکیه بزنیم و استراحت کنیم؛ نه، وسط میدانیم؛ اما این میدان، یک میدان دشوار و در عین حال شوقآفرین است؛ مثل میدان ورزش و مسابقات ورزشى. در میدانهاى مسابقات ورزشى خستگى هست، دلهره هم هست، اما شوقآفرین است. هیچ ورزشکارى از حضور در میدان مسابقهى ورزشى امتناع نمیکند؛ بلکه با شوق میرود آنجا. این کار زحمت هم دارد - فشار جسمى، فشار عصبى - در عین حال ورزشکاران میروند. وضعیت ما اینجورى است.
عرصه، عرصهى حرکت عمومى و ماندگارِ تاریخى ملت است. از لحاظ تاریخى، حرکت امروز ما یک حرکت ماندگار است. یعنى سرنوشت ایران را امروز ملت ما شاید براى قرنها دارند رقم میزنند و معین میکنند. همیشه چنین موقعیتى پیش نمىآید؛ در همهى مقاطع تاریخى، این وضعیت پیش نمىآید؛ در زمان ما خوشبختانه پیش آمده. این انقلاب، کشور را و ملت را در معرض یک حرکت مؤثرِ ماندگارِ طولانى و تاریخى قرار داده.
خب، ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفاء کنیم. یکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرایطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داریم. به نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران نظام در 5 مرداد سال جاری نیز با اشاره به اهمیت اقتصاد مقاومتی به تبیین ازکان این موضوع پرداختند.
حضرت آیت الله خامنهای در جمع کارگزاران نظام فرمودند: ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحىها نشان میداد که اینها میخواهند، بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند.
اقتصاد کشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.
کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم.
با این که مفهوم کلی عبارت "من بیمار نیستم" مثبت است اما کلمه "بیمار" واژه منفی است. ضمیر ناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود. به عنوان مثال در جمله "فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان بخری" احتمال فراموشی بیشتر از زمانی است که می گوییم "یادت باشد که هنگام برگشتن نان بخری"، زیرا در حالت اول ناخودآگاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و در حالت دوم بر روی به یاد ماندن.
و یا مثلاَ برای آرام شدن یک نفر جمله "آرام باش" بیشتر از جمله "داد نزن" تاثیر دارد و همچنین به کار بردن جملاتی از قبیل "خسته نباشی"، "دستت درد نکند" و... در ناخودآگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش خستگی، درد و... می شود.
وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود ندارد. وقتی چیزی بد تلقی می شود، در واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد. پس چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب. هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار، کلام، عادات و...) تخلیه کنید آنگاه شاهد هجوم شادی و آرامش خواهید بود.
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای بد نیستم؛ بگوییم : خوب هستم
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه
به جای فقیر هستم؛ بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم : مسئله را خودم حل میکنم
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم : من سالم و با نشاط هستم
به جای زشت است؛ بگوییم : قشنگ نیست
به جای چرا اذیت میکنی؛ بگوییم : با این کار چه لذتی میبری
به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
به جای متنفرم؛ بگوییم : دوست ندارم
به جای دشوار است؛ بگوییم : آسان نیست
ارتباطات انسان به چند دسته تقسیم میشوند،
که پنج تقسیم دارد،1. ارتباط با خود،2. ارتباط با دیگران،3. ارتباط با خدا،4. ارتباط با طبیعت و5. ارتباط با تاریخ؛
ارتباط انسان با خودش مبتنی بر فطرت اوست و آن را از حضرت حق دریافت کرده است که عرفا با این ارتباط آشنا هستند.
اما ارتباط انسان با دیگران، ارتباط انسان با محیط پیرامونش را در بر میگیرد، مانند ارتباط کاری من و شما؛ این ارتباطها سازههایی هستند که انسان میبایست آن را جور کند تا بتواند به خوبی با طبیعت پیرامونش ارتباط برقرار کند.
مهمترین ارتباطات برای انسان، ارتباط با پروردگار است ویک انسان عارف راه استعانت از خداوند را به خوبی میداند و آخرین ارتباط، انسان با تاریخ است، ما باید با تاریخ و سرگذشت انسانهای پیشین رابطه برقرار کنیم تا با تحلیل و تحقیق، تجربه گذشته را برای حال استفاده کنیم.داستانهای تاریخی که در قرآن کریم برای ما نقل شده، مانند داستان حضرت آدم، سرگذشت هابیل و قابیل و سرگذشت حکومتهای ظالمی مانند فرعون، هاروت و ماروت و داستان حضرت سیلمان و یوسف و دیگر داستانهای آموزنده که ما را متوجه میکند که به کجا وصل هستیم و خط سیر چیست. لذا یک انسان عارف میتواند تاریخ را به خوبی تحلیل و از آن برای زندگی خویش بهره بگیرد.
از دو ارتباط دیگر صرف نظر میکنم چون واضح هست
از اینکه وقت طلاعیت را خرج خوندن مطالبم کردید ممنونم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادواره سرتیپ پاسدار شهید حاج حبیب لک زائی
چهارده توصیه حیات بخش از آیت الله دهکردی
رمضان ماه مسابقه
تبریک
اینگونه نهی از منکر کنید
شهدای هفتم تیر
بازخوانی حادثه 6 تیر 60 (ترور مقام معظم رهبری)
گل صداقت
شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.
بار الها درد را درمان توئى
[عناوین آرشیوشده]