امام صادق (ع)
ارزش عمل ( عبادت ) در روز عید غدیر برابر با هشتاد ماه است ، و شایسته است آن روز ذکر خدا و درود بر پیامبر (ص) زیاد شود ، و مرد بر خانواده خود توسعه دهد.
وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 325 حدیث 6
امام هادی (ع) به ابواسحاق فرمود
در روز غدیر پیامبر اکرم (ص) برادرش علی (ع) را بلند کرد و به عنوان پرچمدار ( و فرمانده ) مردم و پیشوای بعد از خودش معرفی کرد.ابواسحاق گفت : عرض کردم ، فدایت شوم راست فرمودی.به خاطر همین به زیارت و دیدار شما آمدم ، گواهی میدهم که شما حجت خدا بر مردم هستی.
وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 324 حدیث 3
امام رضا (ع)
کسی که در روز غدیر مومنی را دیدار کند ، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد میکند و قبرش را توسعه میدهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت میکنند و او را به بهشت بشارت میدهند.
اقبال الاعمال
امام صادق (ع)
روزه روز غدیر خم با روزه تمام عمر جهان برابر است.یعنی اگر انسانی همیشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگیرد ، ثواب او به اندازه ثواب روزه عید غدیر است.
وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 324 حدیث 4
امام رضا (ع)
عید غدیر روز تبریک و تهنیت است.هریک به دیگری تبریک بگوید ، هر وقت مومنی برادرش را ملاقات کرد ، چنین بگوید : ((حمد و ستایش خدایی را که به ما توفیق چنگ زدن به ولایت امیرمومنان مولا علی (ع) را عطا کرد)) آری عید غدیر روز لبخند زدن به چهره مردم با ایمان است.
اقبال الاعمال
ابو سعید گوید
در روز غدیر خم رسول خدا (ص) دستور داد : منادی ندا دهد که : برای نماز جمع شوید.بعد دست علی (ع) را گرفت و بلند کرد و فرمود : خدایا کسی که من مولای اویم پس علی هم مولای اوست ، خدایا دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که با علی دشمنی کند.
بحارالانوار جلد 37 صفحه 112 حدیث 4
رسول خدا (ص)
کسی که میخواهد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه ای که پروردگارم به من وعده کرده ، ساکن شود ، ولایت علی بن ابی طالب (ع) را انتخاب کند ، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده و به گمراهی نمی کشاند.
الغدیر جلد 10 صفحه 278
جابربن عبدالله انصاری گوید
از رسول خدا (ص) شنیدم که به علی بن ابی طالب (ع) فرمود : ای علی ، تو برادر و وصی و وارث و جانشین من در میان امت من در زمان حیات و بعد از مرگ منی ، دوستدار تو دوستدار من و دشمن و کینه توز تو دشمن من است.
امالی شیخ صدوق
امام باقر (ع)
اسلام بر پنج پایه استوار شده است : نماز ، زکات ، روزه ، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاکید شده ، ندا نشده است.
اصول کافی جلد 2 صفحه 21 حدیث 8
امام کاظم (ع)
ولایت علی (ع) در کتابهای همه پیامبران ثبت شده است و هیچ پیامبری مبعوث نشده ، مگر با میثاق نبوت محمد (ص) و امامت علی (ع).
سفینة البحار جلد 2 صفحه 691
رسول خدا (ص)
ولایت علی بن ابیطالب (ع) ولایت خداست ، دوست داشتن او عبادت خداست ، پیروی کردن او واجب الهی است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند ، جنگ با او ، جنگ با خدا و صلح با او ، صلح با خدای متعال است.
امالی شیخ صدوق
امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود
شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد : روزی که مورد لعن خدا واقع شد و روزی که به زمین هبوط کرد و روزی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد و روز عید غدیر.
قرب الاسناد
حضرت محمد (ص)
خداوند میفرماید : ولایت علی بن ابی طالب دژ محکم من است ، پس هرکس داخل قلعه من گردد ، از آتش دوزخم محفوظ خواهد ماند.
جامع الاخبار صفحه 52 حدیث 7
رسول خدا (ص)
ای علی من شهر علمم و تو درب آن هستی ، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند ، تو پیشوای امت من و جانشین من در این شهری ، کسی که اطاعت تو کند سعادتمند است ، و کسی که تو را نافرمانی کند ، بدبخت است ، و دوستدار تو سود برده و دشمن تو زیان کرده است.
سعد بن ابی وقاص گفت: حدیث منزلت(یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی) در شأن علی است همانطور که پیامبر(ص) فرمود که نسبت علی به من مانند هارون به موسی است یعنی هارون وصی موسی شد و طبق این گفته علی باید وصی و جانشین پیامبر می شد(سنن ابن ماجه جلد1 صفحه 45)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
کیستم من شاهکار ملک ذات کبریایم * * * دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم
گوهرى ارزنده از گنجینه ى جود جوادم * * * نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت * * * شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم
سنت خداوند چنین است که هرگاه ظلم و جور و تباهى فراگیر شد و راهزنان طریق حقیقت، شاهراه هدایت را با بى راهه هاى ضلالت و گمراهى از نظرها دور کردند، از پس پرده غیبت، هدایت گرى دیگر ظهور مى کند تا زمین هیچگاه از حجت حق خالى نماند و هماره مشتاقان وادى نور را دست گیر باشد؛ امشب، آسمان مدینه نور باران است و نداى آسمانیان در همه عالم طنین انداز است که «هادى آمد».
خجسته میلاد بزرگ مشعل دار هدایت حضرت امام هادى علیه السلام بر پویندگانِ راه حق مبارک باد.
انس ابن مالک ازرسول اکرم(ص) روایت می کند: بهشت مشتاق سه نفر می باشد :علی ،عمار و سلمان (الصواعق المحرقه، ص 125)
میلاد دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت مبارک
حضرت امام علی النقی (هادی) ـ علیه السّلام ـ در سحرگاه نیمه ذی حجه سال 212 هـ.ق در شهر صریا در حومه مدینه به دنیا آمد. پدرش امام جواد امام نهم شیعیان و مادرش سمانه بانویی پاک و باتقوا بود. نامش علی، کنیه اش ابوالحسن و برخی القابش نقی، هادی، عالم، فقیه، امین، طیب، ناصح و مرتضی است.
امام هادی ـ علیه السّلام ـ در 8 سالگی به امامت رسید و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی به شهادت رسید. دوره امامت حضرت معاصر بود با خلافت خلیفه عباسی معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز که حضرت در ماه رجب سال 254 هـ.ق مسموم شد و به شهادت رسید.دوره زندگی این امام همام در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر می شود:
1. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در زمان پدر:
حضرت در خانه «اهل بیت که خداوند آنها را از هر آلودگی پاک کرده است»به دنیا آمد و در این خانه نورانی که معدن حکمت و فضیلت بود پرورش یافت. از همان کودکی به راهنمایی و ارشاد مردم پرداخت و در مکتب عالی دانش و فضیلت خود گروههایی از علاقه مندان و ارادتمندان خاندان نبوت را می پروراند. امام هادی ـ علیه السّلام ـ شش ساله بود که مأمون از دنیا رفت و معتصم جای او را گرفت. دو سال بعد معتصم امام جواد ـ علیه السّلام ـ پدر امام هادی ـ علیه السّلام ـ را مسموم کرد و به شهادت رساند و امام هادی ـ علیه السّلام ـ به امامت رسید.
2. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت معتصم (217ـ227 هـ.ق):
از بزرگترین معجزات امام هادی ـ علیه السّلام ـ این بود که در سن کودکی به درجه امامت رسید.در همان کودکی تمام فضایل و کرامات و کمال علم و دانش را در خود جمع کرده بود. بارها معتصم مانند برادرش مأمون سعی کرد از این فرصت استفاده کرده و ضربه مهلکی به اساس شیعه و محور اعتقاد آن که همان امامت است، وارد کند ولی خدا خواست که نور الهی روشن بماند. به همین جهت بارها امام هادی ـ علیه السّلام ـ را با سؤالها و مسائل بسیار مشکل و پیچیده آزمایش کردند ولی همیشه ائمه ـ علیهم السلام ـ سربلند بودند[5] و در مقابل هر سئوالی به بهترین و کامل ترین نحو پاسخ می دادند و در نتیجه دشمنان امام در همان دامی می افتادند که خود برای امام گسترده بودند.
3. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت واثق پسر معتصم (227ـ232 هـ.ق):
در این دوره مسئله خلق قرآن مطرح شد. این مسئله به صورت یک فتنه در آمد و بهانه ای شد برای ریختن خون بسیاری از مخالفان حکومت.عده ای به مخلوق بودن و عده ای دیگر به مخلوق نبودن آن معتقد شدند. امام برای نجات شیعیان از افتادن در این فتنه نامه هایی به تعدادی از بزرگان شیعه نوشت و ضمن اعلام نظر خود دوستان و شیعیان خود را از داخل شدن در این فتنه بر حذر داشت. کرامت دیگر امام هادی ـ علیه السّلام ـ در این دوره خبر از مرگ واثق بود که به خیران خادم فرمودند
4. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت متوکل برادر واثق (232ـ248 هـ.ق):
تقریباً نصف دوره امامت حضرت هادی ـ علیه السّلام ـ با خلافت متوکل معاصر بود. گرچه همه خلفای بنی عباس در آزار و صدمه زدن به شخص امام و سازمان تشیع سعی زیادی داشتند ولی «در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود»[9]. سختگیری خلفای قبلی برای شیعیان قابل تحمل بود لذا تعداد زیادی از آنها در سامرا مرکز عباسیان ساکن شدند اما متوکل آن چنان سختگیری و ستم کرد که آنها متفرق شدند.این دوره از سخت ترین و طاقت فرساترین دوره های شیعیان بود. در این دوره شیعیان زیادی مقتول یا مسموم یا متواری شدند.از دیگر جنایتهای متوکل تخریب مرقد شریف امام حسین ـ علیه السّلام ـ و تبعید امام از مدینه به سامرا بود تا هم امام و ارتباط شیعیان را تحت نظر بگیرد و هم پایگاه مهم و قوی شیعه در مدینه را تضعیف کند. از دیگر جنایت های متوکل این بود که «گاه بگاه به مأموران خود دستور می داد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و بازرسی کنند به امید آن که سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند لکن در این حمله های شبانه جز کتاب های علمی و دعا چیزی یافت نشد»
گاهی متوکل فرمان می داد تا امام را در هر حالتی که هست به دربار آورند «در یکی از این احضارها امام در حالی وارد شد که او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروه های خنیاگر و رقاصه افتاده بود. امام بی توجه به خطرات احتمالی او را سرزنش کرد و در ضمن خواندن اشعاری به نصیحت گویی و یادآوری قیامت پرداخت. متوکل برآشفت و دستور داد حضرت را محبوس سازند. سپس شخصی از حضرت شنید که می فرمودند: من از ناقه صالح نزد خدا محترم ترم و سپس آیه «و تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب»را خواندند. بیش از سه روز نگذشت که متوکل بدست فرزندش منتصر به هلاکت رسید.علاوه بر این کرامت، جریان زینب کذّاب نیز از کرامات امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره متوکل است.
زنی ادعا کرد من زینب دختر فاطمه زهرا و نوه پیامبرم. پیامبر دعاکرده که در هر 40 سال جوانی من برگردد. همه گفتند دروغ می گوید ولی نتوانستند دلیلی بیاورند که او را قانع کند. به سراغ امام هادی ـ علیه السّلام ـ رفتند و حضرت فرمود گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است و خود در قفس شیران رفت و همه شیرها دور امام جمع شدند و امام دست نوازش بر سر آنها کشید. در این هنگام زن فریاد زد: به خدا دروغ گفتم و ادعای باطلی کردم.
5. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در زمان خلافت منتصر (248 هـ.ق به مدت شش ماه):
منتصر با طرح نقشه ای پدرش را کشت و به خلافت رسید. او برخلاف پدر خونریز و بی رحمش، بر علویان و شیعیان سخت نمی گرفت. او اجازه داد شیعیان به زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ بروند و فدک را نیز به فرزندان امام حسین ـ علیه السّلام ـ پس داد و پس از گذشت 6 ماه کشته شد.
6 و 7. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت مستعین (248ـ252 هـ.ق) و معتزّ (252ـ255 هـ.ق):
در زمان مستعین خلافت ضعیف شده بود و ترکان در حکومت نفوذ کرده و قدرتمند شده بودند. در این دوره قیام ها و شورش های زیادی صورت گرفت و شیعیان وضع بهتری نسبت به گذشته داشتند پس از او معتز که در دشمنی با آل محمد و قتل دشمنان خلافت معروف بود،به خلافت رسید او وجود نورانی امام ـ علیه السلام ـ را برنتابید و در زمان او حضرت مسموم شد و به جهان باقی شتافت. همچنین در این زمان عده زیادی از شیعیان به قتل رسیده و یا آن قدر در زندان ماندند تا وفات کردند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ زندگانی امام علی الهادی(ع)، باقر شریف قرشی.
2ـ سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
امام محمد شافعی 6 خصلت برای علی بیان می کند که نظیر ندارد: اول اینکه او زاهدی بود بی همتا ،دوم او عالمی بود که دیگران به او رجوع می کردند، سوم دلیر و بیباکی بود که نظیر نداشت ،چهارم اودارای شرف و حسب و نسب بود، پنجم عالم به قرآن بود، ششم عالمترین صحابه در امر قضاوت بود به گونه ای که همه او را تأیید می کردند
عمر گفت علی سه ویژگی داشت که اگر من یکی از آنها را داشتم برایم از شتران سرخ موی دوست داشتنی تر است(در نزد عرب این تعبیر بالاترین کلامی است که می توان گفت)اولا ازدواج علی(ع) با فاطمه(س)، دوم سکونتش در مسجد که هر چه بر پیامبر(ص) روا بود بر او نیز روا بود و سوم پرچمداری روز خیبر، زیرا پیامبر(ص) گفت: در این جنگ پرچم را بدست کسی می دهم که خدا و جبرییل و من از او خشنود هستیم (مستدرک حاکم جلد 3 صفحه 125)
تقدیر الهی بر این قرار گرفت که«غدیر» به ابدیت بپیوندد و جلوه ای از آیات الهی و تجسمی از تاریخ جاودانه ی اسلام شود. گویا«برکه ی خم» به پاس سالیان طولانی خزانه داری باران های رحمت الهی و آبرسانی به زائران حرم، اینک باید پایگاه ریزش کلام الهی و قله ی کمال دین شود. غدیر، دیگر برکه ای کم آب نیست که به آب های «رابغ» نیازمند باشد؛ بلکه در پرتو آن فروغ آسمانى، خود به چشمه سار کوثر پیوسته، آب گوارای حیات و پاکی از مولود کعبه و فرزند«زمزم» و«صفا» گرفته است. آرى! غدیر از هنگامی که نظاره گر جلوه ی زیبای وصایت و جانشینی امیر مؤمنان علی(ع) بر دستان پر مهر و سراسر رحمت خاتم رسولان(ص) شد، دیگر نقطه ای پست در جغرافیای«جُحفه» نیست؛ بلکه پرچم زیبای عدالت علوی است که بر بام بلند تاریخ افراشته شده است. غدیر، اینک بزرگ ترین و دل انگیزترین هدیه ی آسمان«امامت» را به آدمیان ارزانی می دارد. بدین گونه غدیر، سرزمینی مقدس شد و روز هجدهم ذی حجه، بزرگ ترین عید اسلامی. فرات بن احنف می گوید، به امام صادق(ع) عرض کردم: «فدایت شوم! آیا عیدی بهتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه برای مسلمین وجود دارد؟» امام(ع) به من فرمودند: «آرى! بزرگ ترین، والاترین و با فضیلت ترین اعیاد از نظر قدر و منزلت در نزد خداوند متعال، روزی است که در آن خداوند، دینش را کامل کرد(روز غدیر خم) و آیه ی«الیوم اکملت لکم دینکم» بر پیامبر (ص) نازل شد.»(1) و رسول خدا(ص) فرمودند: «یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی؛ روز غدیر، بهترین اعیاد امت من است.»(2) و هم چنین در فرمایشی از امام صادق(ع) آمده است که فرمودند: «روز غدیر خم، در میان اعیاد«فطر»، «قربان» و«جمعه» بسان ماه در میان ستارگان است.»(3)
فلسفه ی عظمت روز غدیر در آیات قرآن
آیات قرآن کریم و کلمات گهربار معصومین(ع) بیانگر عظمت و جایگاه رفیع امامت در اعتقادات اسلامی است. با نگاهی کوتاه به آیات غدیر، به خوبی رمز این که عید غدیر، بزرگ ترین عید اسلامی است، را در می یابیم.
الف - امامت؛ مکمّل تبلیغ رسالت الهی: به اتفاق تمامی مفسرّان شیعه و سنى، آیه ی شریفه ی تبلیغ(یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربک...) جهت انتصاب علی(ع) به جانشینی رسول گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت(ع) نازل شد.(4) این نکته، هنگامی بود که ترس و بیم آشوب وجود داشت و احتمال تفرقه افکنی از جانب منافقین و افراد سست ایمان می رفت؛ لذا با نزول این آیه و اعلان جانشینی امیر مؤمنان علی(ع)، به همه ی این اضطراب و نگرانی ها خاتمه داده شد و به فرشته ی وحی تأکید بر اهمیت موضوع، حفظ رسول اکرم از همه ی توطئه ها را نوید داد و فرمود: «ای پیامبر! آن چه از خدا برتو نازل شده، به مردم برسان؛ که اگر نرسانى، تبلیغ رسالت و ادای وظیفه نکرده ای و خداوند تو را از(آزار) مردمان، محفوظ خواهد داشت.»(5) علامه ی امینی(ره) در کتاب ارزشمند«الغدیر» سی منبع مهم از منابع اهل تسنن را بر می شمارد که همه ی آن ها این آیه را معرفی ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع) مرتبط دانسته اند. نکته ای که از دقّت در این آیه - با استفاده از این عبارت آیه، که می فرماید: «...اگر این پیام را نرسانى، تبلیغ رسالت نکرده ای» - می توان فهمید، این است که: امامت در حدّی از منزلت است که عدم معرفی آن با انجام ندادن وظیفه ی رسالت، مساوی است.
ب- ولایت؛ مایه ی تکمیل شدن دین: دین، مجموعه ی قوانین الهی است که برای اجرای آن، به فردی که بتواند با تکیه بر دو عنصر ایمان و آگاهى، موجبات اجرای آن را درمتن جامعه فراهم نماید، نیاز دارد. دین کامل، دینی است که این امر مهم را از قبل پیش بینی کرده و برای آن برنامه داشته باشد. از این رو، بنابر نقل تفاسیر شیعه و سنى(6) پس از آن که رسول خدا(ص) حدیث شریف غدیر را قرائت نمودند و امیر مومنان علی(ع) را از جانب خداوند به جانشینی خویش انتخاب نمودند، این آیه ی شریفه نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ امروز دین تان را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برایتان پسندیدم.»(7) آرى! در چنین روز بزرگى، پیشوایی و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر(ص) مشخص گشت؛ تا بدین وسیله، تکلیف حمایت و بقای دستاوردهای مهم رسالت نبوی معین گردد و این، چیزی جز تمام شدن نعمت پروردگار بر انسان ها نیست، از این رو، به عنوان بزرگ ترین عید اسلامی در سخنان پیشوایان دین، از آن یاد می شود. در بسیاری از منابع اهل سنّت آمده است که طارق بن شهاب، که از اهل کتاب بود، در مجلس خلیفه ی دوم گفت: «اگر آیه ی«اکمال دین» در دین ما نازل می شد، ما آن روز را عید می گرفتیم!» پس همگان -حتّی عمر- در برابر این گفته ی او ساکت بودند و هیچ کس براو خرده نگرفت.(8)
ج - ولایت؛ عامل ناامیدی دشمنان اسلام: این آیه از قرآن کریم، که می فرماید: «امروز کافران از این که به دین شما دستبرد زنند و اخلالی وارد سازند، ناامید شدند؛ پس شما از آنان بیمناک نشوید!»(9) نیز، پیرامون انتصاب علی(ع) به مقام عظمای ولایت و جانشینی رسول خدا(ص) نازل شده است. علامه طباطبائی می نویسد: «صحابه، تابعین و آن ها که بعد از آنان آمده اند، همگی اتفاق دارند که این دو عبارت آیه ی سوم سوره ی مائده، به هم مرتبط هستند و هر یک تکمیل کننده ی معنای دیگری است و این نیست، مگر این که هر دو با هم نازل شده، یک معنا را می رسانند.»(10) در مجموع باید گفت که هر انسان منصفى، اگر اندکی بر این آیات تأمل و دقّت نماید، به وضوح اهمیت و ارزش والای این روز در نزد خداوند متعال را در می یابد، که به موجب آن آیات متعدد - که در هر کدام نکات بسیار مهمی به چشم می خورد - نازل فرموده است. آرى! این ها همه بیانگر اهمیت و ضرورت اصل ولایت و امامت در دین مبین اسلام است که اگر بخواهیم این جزو لاینفک را از آن جدا کنیم، چیزی از اسلام حقیقی باقی نخواهد ماند و با اسلام منهای ولایت، جز به تاریکی های گمراهی و ضلالت دست پیدا نخواهیم کرد.
عید غدیر در سیره ی پیامبر و ائمه ی اطهار(ع)
زنده نگه داشتن شعائر الهى، رسالتی است که مرزبانان عقیده و ایمان همواره بر آن تأکید داشته اند. چرا که تقوای دل ها و پاکی جان ها در گرو بزرگداشت آن است«و من یعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوی القلوب؛ و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد پس همانا این(حاکی) از پاکی دل هاست.»(11) آرى! جوامع بشری نیازمند یادآوری و حضور دایم هویت های فرهنگی و اصالت های معنوی است؛ لذا رسول خدا(ص) در این امر مهم پیشقدم شد و با عمل خویش، راه جامعه اسلامی را روشن ساخت. در منابع متعدد از اهل تسنّن آمده است که، پس از آن که رسول گرامی اسلام(ص) به دستور و فرمان الهى، امیر مؤمنان علی(ع) را به عنوان وصی و جانشین خویش به مسلمانان معرفی نمود، خطاب به همگان فرمودند: «هنئّونی هنئّونى، ان اللّه تعالی خصّنی بالنبوة و خص اهل بیتی بالامانة؛ به من تبریک بگوئید، به من تبریک بگوئید! زیرا خداوند مرا به پیامبری و اهل بیتم را به امامت، ممتاز ساخته است.»(12) در روایت دیگری آمده است که بعد از آن رسول خدا(ص) در خیمه ی مخصوص خویش نشستند و بر امیرمؤمنان(ع) دستور دادند که درخیمه ی دیگری بنشینند و به مردم فرمان دادند تا به حضور علی(ع) رسیده، به آن حضرت تبریک بگویند و حتّی در این بیعت کردن، همسران پیامبر نیز شرکت داشتند؛ که این ها همه، اهمیت و فضیلت این عید بزرگ را در سیره و سنّت رسول گرامی اسلام(ص) می رساند. در روایتی از امام صادق(ع) می خوانیم که فرمودند: «روز عید غدیر خم، بزرگ ترین عید الهی است و خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این که این روز را عید گرفت.»(13) اولیای الهی و معصومین(ع)، این روز بزرگ را سپاس می داشتند و برنامه هایی برای بزرگ داشت آن تدارک می دیدند؛ که نمونه های آن در زندگی آنان زیاد به چشم می خورد؛ بعنوان مثال، فیاض بن محمّد بن طوسی می گوید: «در یکی از سال ها، روز غدیر به خدمت امام رضا(ع) رسیدم. دیدم امام رضا(ع) دوستان خویش را برای غذا خوردن نگه داشته و به خانه های آنان نیز طعام، هدیه، لباس وحتّی انگشتر و کفش فرستاده است. آن بزرگوار، وضعیت خدمتکاران و دوستانش را تغییر داده بود و با وسایلى، غیر از آن چه در روزهای پیشین بود، از مهمانانش پذیرایی می کرد.»(14) مرحوم مجلسی (ره) می نویسد: روز عید غدیر با جمعه مصادف شده بود، امیر مؤمنان علی(ع) خطبه ی نماز جمعه را خواندند و سپس حضرت، با فرزندان و شیعیانش به منزل امام حسن (ع)، جهت اطعامی که امام حسن(ع) برایشان تدارک دیده بود، رفتند.(15) امام جعفر صادق(ع) می فرماید: «عید غدیر، روزی است که رسول خدا(ص)، علی(ع) را به عنوان عَلَم هدایت برای مردم برگزید و فضیلت او را در این روز آشکار نمود و به عنوان جانشین خویش معرفی کرد و به عنوان سپاس گزاری آن روز را روزه گرفت. آن روز، روزِ روزه گرفتن، نیایش کردن، اطعام دادن و به دیدار برادران دینی رفتن است. آن روز، روز جلب خشنودی خدای مهربان و به خاک مالیدن پوزه ی شیطان است.»(16) همه این فرازها، گویای اهمیت و ارزش والای روز غدیر در سنّت و سیره ی معصومین(ع) است؛ که با بزرگداشت این عید سعید، اهمیت و ضرورت معنای امامت و ولایت را در اذهان عمومی متذکر می شدند.
اعمال روز عید غدیر
آن چه در روایات اسلامی به اعمال این روز عزیز و بزرگ پرداخته شده است، جملگی گویای عظمت و اهمیت این عید اسلامی در نزد خداوند باری تعالی و به تبع آن پیامبر اکرم و خاندان گرامی آن حضرت(ع) می باشد. چرا که در این روز، راه سعادت حقیقی از بی راهه ی گمراهی و ضلالت، متمایز و خط تابان ایمان از ظلمت کفر و دنیا پرستی جدا شد؛ تا بدین وسیله مسلمانان وظیفه ی خویش را پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) بدانند و با پیروی از امامت و ولایت اهل بیت(ع) مسیر کمال و خوشبختی را بپیمایند.
برخی از اعمال این عید سعید:
1- روزه گرفتن 2- افطاری دادن 3- پوشیدن لباس پاکیزه و نو 4- تبریک و تهنیت گفتن 5- دید و بازدید با برادران مؤمن 6- خواندن نماز و دعای مخصوص این روز 7- زیارت امیر مؤمنان علی(ع) 8- جشن گرفتن 9- صدقه دادن 10- غسل کردن 11- زیاد صلوات فرستادن 12- عطر زدن 13- اطعام نمودن 14- شکرگزارى 15- احسان کردن و هدیه دادن 16- گشاده رویى 17- برآوردن حاجت های مؤمنان 18- گذشت و آشتی کردن 19- مساوات 20- مصافحه نمودن 21- لعن و بیزاری از دشمنان اهل بیت(ع)(17) و...
پی نوشت ها:
1- بحار الانوار، ج 94، ص 118.
2- الغدیر، ج 1، ص 283.
3- بحار الانوار، ج 85، ص 323.
4- غدیر و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 203.
5- مائده، آیه ی 67.
6- الغدیر، ج 1، ص 447.
7- مائده، آیه ی 3.
8- الغدیر، ج 1، ص 283.
9- مائده، آیه 3.
10- المیزان، ج 5، ص 179.
11- حج، آیه ی 32.
12- الغدیر، ج 1، ص 274.
13- بحار الانوار، ج 95، ص 322.
14- بحار الانوار، ج 95، ص 118.
15- بحار الانوار، ج 94، ص 118.
16- وسایل الشیعه، ج 7، ص 328.
17- ر.ک المراقبات، ص 480 به بعد.
روزه، عملی عبادی است که خداوند آنرا به همه ادیان ابراهیمی قبل از اسلام و بعد از اسلام نیز نازل نمود. ازاین رو با پرداختن به ماهیت و شرایط عمیق روزه میتوان به هدف خداوند از روزه و جایگاه آن و سپس وظیفه اصلی روزه دارای پی برد.
تاریخچه روزه:
تاریخ روزه، برای اولین بار در اسلام به سال 6 ه.ق میرسد، زمانی که پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم پس از صلح حدیبیه، راهی مدینه شدند، ایشان در مدینه اعمال ماه رمضان و سپس شوال را بجا آوردند. اسلام جایگاه خاصی برای روزه قائل میباشد، تا آنجا که در حدیثی از پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم یکی از ستونهای محکمی که اسلام برآن استوار گردیده را، روزهداری در ماه رمضان میشمردند. و در جایی دیگر یکی از سه ساحت بهرهبرداری از اسلام را روزه میدانند.
روزه گرفتن تنها متعلق به دین اسلام نمیباشد، در قرآن کریم آمده: « ... روزه بر شما واجب شده، همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود.» طبق این آیه روشن میشود که روزه در همه ادیان پیشین وجود داشته. خداوند برای شفاف نمودن بیشتر این موضوع به ذکر نمونهای از آن در قرآن میپردازد، قرآن کریم به جریان تولد حضرت عیسی اشاره نموده و خطاب به حضرت مریم میفرماید: «... اگر کسی از آدمیان را دیدی، بگو برای خدا روزه نذر کردهام.» البته روزه ایشان مستحبی بود که به واسطه نذر واجب میگشت اما از دیگر سو، پیام دیگر آیه عنایت خاصی است که خداوند به روزه دارد و آنرا به افراد برگزیده خود سفارش مینمایند.
تعریف روزه:
روزه از جمله اعمال عبادی است که خداوند به آن امر فرموده است که در آن، انسان در طول مدت معین و ساعات خاصی از شبانه روز، از خوردن و آشامیدن و ... در برخی موارد، حتی صحبت کردن دست میکشد.
روزه در گام اول عبارت است از حفظ شکم و شهوت از خوردن و آشامیدن و بهره گیری از غریزه جنسی و رعایت آداب ظاهری که در توضیح المسائلها بیان شده.
در گام بعد حفظ زبان، گوش، چشم، دست و پا و سایر اعضا و جوارح از گناهان را دربر میگیرد که در صورت عدم رعایت آنها، روزه باطل میگردد. اما همه اینها بهانهای است تا انسان بیشتر به نفس خود توجه پیدا کند.
هدف نهایی روزه، رسیدن به این مرحله است که آن روزه قلب از هموم دنیوی و افکار پست و نگهداری او از ماسوی الله میباشد.
علی علیهالسلام میفرماید: «روزه دل با ارزشتر از روزه زبان و روزه زبان، باارزشتر از روزه شکم است.»
شرایط روزه:
همانطور که بیان گردید، روزه دست کشیدن و خودداری از خوردن و آشامیدن است البته، آسانترین چیزی که خداوند بر روزهدار واجب نموده، همین امر میباشد.
این حداقل کار، نیز تاثیرات خاص خود را در انسان میگذارد، در حدیثی از معصوم علیهالسلام آمده: «با گرسنگی، مجاری شیطان را تنگ نمایید، که او مانند خون در بدن انسان جاری است.» در همین راستا، پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم میفرماید: « کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد، اندیشهاش تربیت میشود.» ایشان همچنین میفرمایند: «با تشنگی و گرسنگی با نفسهایتان مبارزه کنید، همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست و عملی دوست داشتنیتر از گرسنگی و تشنگی نزد خدا نیست.» ایشان همچنین فرمودند: «گرسنگی بکشید و بر بدنهایتان سخت بگیرید، شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند.» «برترین شما روز قیامت، نزد خدا، کسی است که گرسنگی بیشتری کشیده باشد و در خداوند متعال تکفر بیشتری نموده باشد.»
خداوند متعال به روحیه و طبیعت بشر توجه داشته و روزه را بر اساس آن برای بشر مقرر نموده است. احکامی هم برای روزه قرار داده تا اشخاصی نظیر مسافر و بیمار، تحت فشار قرار نگیرند و بتوانند عوض آن را با فضای روزه و یا اطعام به مساکین جبران نمایند.
با همه اوصافی که به عمل آمده، روزه تنها خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه طبق احادیث، «باید گوش، چشم، زبان، فرج و شکمت نیز روزه بگیرند. دست و پایت را نگه دار و بسیار سکوت کن مگر از خیر. با نوکرت رفق و مدارا نما. هنگام روزه باید گوش و چشم تو نیز از حرام و زشتی روزه بگیرند. از جدال و آزار رساندن به نوکر خودداری کن و وقار روزه را داشته باش. روزی که روزه هستی با روزی که روزه نیستی باید باهم فرق داشته باشند.»
آنچه از احادیث برمیآید این است که روزه آدابی دارد که در تحمل گرسنگی محدود نمیشود و خداوند اهداف بلندی را در آن قرار داده، به همین خاطر، پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم فرمودند: « .... چه بسیار روزهدارانی که سودشان از روزه، تنها گرسنگی و تشنگی است.»
همه آداب و اعمالی که در ماه مبارک رمضان مورد توجه میباشد فلسفهای دارد. تا آنجا که یکی از سخنرانیهای پیامبر اعظم صلیالله علیه و آْله و سلم به تبیین این مقوله و اهمیت ماه مبارک رمضان اختصاص یافته است. در بخشی از این سخنان چنین آمده: « ... با تشنگی و گرسنگی خود در آن، گرسنگی روز قیامت را به یاد آورید. به فقیران خود صدقه بدهید، بزرگان خود را احترام کنید، کوچکترها را مورد رحمت خود قرار دهید و صله رحم را بجا آورید. زبانهای خود را حفظ کرده. دیدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشهای خود را از آنچه گوش دادن به آن حلال نیست، نگه دارید. با یتیمان مردم مهربانی کنید تا با یتیمان شما مهربانی شود. به درگاه خداوند از گناهان خود توبه کنید. هنگام نماز دستهایتان را با دعا به طرف او بلند کنید، زیرا این وقت، بهترین اوقات است و خداوند در آن هنگام با نظر رحمت به بندگانش نگاه کرده و هنگامی که از بخواهد و با او مناجات نمایند، جواب آنان را میدهد. و اگر او را صدا بزنند، به آنان لبیک میگوید و اگر دعا کنند، دعایشان را مستجاب میکند.
از دیگر اعمالی که پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم به آن اشاره نمودند شامل موارد زیر میباشد:
استغفار، سجده و عبادت زیاد، افطاری دادن، اصلاح اخلاق، آسان گرفتن بر زیردستان، تکریم ایتام، خواندن نمازهای مستحبی، عمل به واجبات، ختم صلوات فراوان، تلاوت قرآن، دعا. در راستای اعمال مذکور کارهایی هم وجود دارد که روزهدار را از انجام آن نهی مینمایند. کارهایی که هم روزه و هم وضو را باطل میسازد، شامل: دروغ، غیبت، سخن چینی، نگاه شهوت انگیز، سوگند ناروا و دروغ.
پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم فرمودند: روزه سپری است، در برابر عذاب خدا، تا آن گاه که روزه دار آن را به وسیله دروغ یا غیبت پاره نکند.
از دیگر شرایط روزه، رعایت اخلاق روزهداری است. در این راستا، حدیثی از پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم زینتبخش میباشد، ایشان فرمودند: «کسی که روزه گرفت، آن روز، نادانی و سبک سری نورزد و اگر کسی در مورد او نادانی کرد، نه به او ناسزا گوید و نه بدرفتار کند، بلکه باید بگوید: من روزه دارم و زبان به زشتی باز نخواهم کرد.»
از جمله شرایط روزه «سکوت» میباشد. پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم فرمودند: «سکوت روزه دار، ستایش خداست.» و ثمره بزرگ سکوت، تذکر میباشد. که حکمت را به ارمغان میآورد.
در سوره مریم به صورت شفاهی به مقوله سکوت در روزه پرداخته . در این سوره به حضرت مریم وحی میشود: بگو برای خدا روزه نذر کردهام، پس امروز با بشری سخن نمیگویم. در این راستا حدیثی از امام صادق علیهالسلام مقوم بحث است. ایشان روزهدار را حتی از مجادله و سوگند راست منع مینماید.
همه شرایطی که در مورد روزه ذکر گردید، باید در ظرف زمانی خاص واقع گردد، زیرا تنها ماه مبارک رمضان است که ماه برگزیده خداست تا مسلمانان ابتدا تا انتهای آن روزه بگیرند. هیچ کس، حق ندارد بدون دلیل موجه شرعی، روزه این روزها را ترک نماید. آنچه ارزش روزه را مضاعف مینماید، واقع شدن آن در ماه مبارک رمضان است، ماهی که قرآن در آن نازل شده و پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم در این ماه شروع به تنزیل قرآن نموده.
پس از همه آنچه ذکر گردید، شخص روزه دار، باید شرایط روحی خود را برای روزه گرفتن آماده سازد. امام صادق علیهالسلام فرمود: « موقعی که روزه میگیری، خود را به آخرت، نزدیک ببین و با خضوع و خشوع و شکستگی و خواریاش، مانند بندهای که از مولای خود ترسان است. دلت را از عیوب و باطنت را از حیلهها و منکرها پاک کن و از هرچه غیرخداست. بیزاری جوی، در روزه خود، تنها خدا را سرپرست خود بدان و آن گونه که شایسته است از خداوندی که بر همه غالب است بترس. در روزهایی که روزه میگیری، روح و بدنت را به خدای متعال بده و قلب خود را برای محبت او و بدنت را برای عمل به دستوراتش و چیزهایی که از تو خواسته ، آزاد گردان .... »
نتیجه روزه، معرفت به خداوند است و شکرگزاری از او بخاطر اینکه ما را هدایت نموده، کسانی که به این مرحله برسند، مورد آمرزش خدا قرار گرفته به اجر عظیمی میرسند. ماه مبارک رمضان، بهترین فرصت برای کسب آمرزش خداوند است. پیامبر صلیالله علیه و آْله و سلم فرمود: «هرکس ماه مبارک را از دست دهد و آمرزیده نشود، خدا او را نیامرزد.»
آثار روزه:
روزه، آثار ظاهری و باطنی فراوانی را در پی دارد. روزه در حداقل و اولین پیامد، به انسان سلامتی میدهد.
البته، این همه اهداف آن نمیباشد، هدف و اثر اصلی روزه در حدیثی قدسی به خوبی بیان شده؛ «نتیجه روزه کم خوری و کم گویی است که حکمت را به ارمغان میآورد. حکمت نیز، معرفت و یقین را در پی دارد. وقتی بندهای به یقین برسد، باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند در سختی یا آسایش و این مقام خوشنودهاست.
هرکس طبق خشنودی من رفتار کند، سه خصلت به او میدهم: شکری که نادانی همراه آن نباشد، یادی که فراموشی نداشته باشد و دوستیای که دوستی مرا به دوستی آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامی که او مرا دوست داشت. من هم او را دوست خواهم داشت؛ دوستی او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم میگشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمیدارم؛ در تاریکی شب و روشنایی روز با او مناجات میکنم... »
در پایان انسانی که به حقایق روزه دست یافته، به قرب و معرفت الهی نایل میشود و خدا هیچ مانعی بین او و خود قرار نمیدهد که این مقام دوستان خداوند است.
کاربرد روزه در قوانین اجتماعی:
روزه وسیلهای برای تنبیه و تهذیب نفس است از این رو، خداوند آن را برای بهبود عمیق روابط اجتماعی دایر نموده، در قرآن به کاربرد روزه درد و مورد قصاص و کفاره میپردازد.
الف- قصاص: از جمله کاربردهای مهم و جالب روزه در شرع اسلام قصاص میباشد. خداوند میفرماید: «... در قصاص نفس غیرعمد مسلمان، کسی که مال برای دیه ندارد، دو ماه پیاپی ، روزه بگیرد که بخشایشی است از ناحیه خداوند.» با این آیه، دو ماه روزه، بر شخصی بیبضاعت که توانایی پرداخت دیه را ندارد واجب میشود.
ب- کفاره: از دیگر کاربردهای روزه در فقه اسلامی در مقوله کفاره میباشد، کفاره به معنای پوشاندن و عبارت است از عملی که به گونهای، زشتی معصیتی را بپوشاند. کفاره چیزی است که گناه را بپوشاند.
ج- قسم: خدا قسمهایی را که منجر به بستن پیمان میشود، مواخذه نموده و کفاره ای برای آن تعیین مینماید. در مورد کسی هم که استطاعت مالی ندارد، سه روز روزه را در نظر میگیرد. تا با این کار، عمل به سوگندها را محکم نماید.
مورد دیگری که قرآن از روزه به عنوان کفاره، اشاره مینماید آیه 59 مائده میباشد برای کسی که در حال احرام شکار کند، در حالی که استطاعت ندارد. «به جای اطعام هر مسکین، یک روز، روزه بگیرد تا کیفر نافرمانی را بچشد.» این گونه خداوند، تنبیه لازم را اجرا مینماید.
عید سعید قربان ، جشن تقرب عاشقان حق مبارک
روز دهم ماه ذی الحجه، مصادف با عید قربان از گرامیترین عیدهای مسلمانان است که به یاد ابراهیم و فرزندش اسماعیل، توسط بسیاری از مسلمانان جشن گرفته میشود.
عید قربان که از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است، از یک تا چهار روز جشن گرفته میشود و در طی آن مردم با پوشیدن بهترین پوشاک خود، پس از انجام عبادات، به دید و بازدید و جشن و سرور میپردازند.
البته برگزار کردن مراسم قربانی در این عید بر همه واجب نیست و تنها بر زائران کعبه در مراسم حج واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آنرا بین همسایگان و مستمندان تقسیم میکنند.
حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح میکنند و پس از قربانی آنچه بر آنان در حال احرام، حرام شده بود - مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو -، حلال میگردد و با توجه به اینکه حج، یکی از عبادتهای بسیار مهم در اسلام است، توانایی به انجام رساندن آن نیز برای هر مسلمانی بسیار شادی آور است، در نتیجه، روزی که پس از انجام وظایف سنگین حج، به عنوان جایزه الهی و اتمام احرام پیش میآید را عید میدانند.
همچنین در روایتهای مکرری نقل شده که در روز عید قربان، قربانی کنید تا گرسنگان و بیچارگان نیز به خوراک برسند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادواره سرتیپ پاسدار شهید حاج حبیب لک زائی
چهارده توصیه حیات بخش از آیت الله دهکردی
رمضان ماه مسابقه
تبریک
اینگونه نهی از منکر کنید
شهدای هفتم تیر
بازخوانی حادثه 6 تیر 60 (ترور مقام معظم رهبری)
گل صداقت
شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.
بار الها درد را درمان توئى
[عناوین آرشیوشده]