سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و کسى از وى مسافت میان مشرق و مغرب را پرسید فرمود : ] به اندازه یک روز رفتن خورشید . [نهج البلاغه]
 
جمعه 91 مهر 14 , ساعت 8:36 عصر

آن اول‌ها که وارد دانشگاه شدیم، گفتیم دیگر بیشتر مسیر را رفته‌ایم تا آدم حسابی شویم! گفتیم دیگر دانشجو وارد می‌شویم؛ دانشمند خارج می‌شویم!
به گزارش پرتال دانشگاهی به نقل از جوان آنلاین، چند صباحی گذشت تا دانستیم صرفه در این است که فرزند زمانه خویشتن باشیم! دانشمند زمانه شدن پیشکش! هرگاه خواستید بدانید مد روز لباس و آرایش چیست، ادامه تحصیل دهید! کافی است وارد دانشگاه شوید تا با انواع مدل‌های پوشش، با کمترین پارچه‌ها و مرغوب‌ترین رنگ‌ها آشنا شوید. اطلاع‌رسانی در حد المپیک!

دیگر تمرکزی می‌ماند؟!

با یک متخصص روانشناسی صحبت کردیم تا بدانیم اولاً چرا؟ واقعاً چرا؟ یعنی ریشه‌های روانشناختی این ماجرا کجاست؟ ثانیاً حالا که پوشش‌ها اینطور است، آیا می‌شود درس خواند؟ تمرکزی می‌ماند؟!

دکتر محمود برجعلی در پاسخ به این سؤال که چرا دختران این نحوه پوشش را انتخاب می‌کنند، می‌گوید: «حجاب فقط مختص خانم‌ها نیست؛ نوعی دیگر از پوشش برای آقایان هم باید باشد. تأکیدی که ما روی حجاب خانم‌ها می‌کنیم، ممکن است به نوعی مقاومت و بازدارندگی در آنها منجر شود.»

چرا دانشگاه؟

«نوجوان از محیط بعضاً بسته خانواده وارد دانشگاه می‌شود؛ دیگر خبری از آن مراقبت‌ها و حساسیت‌ها نیست. دانشجو شدن، جایگاهی اجتماعی برای افراد ایجاد می‌کند. این هم سبب می‌شود محدودیت خانواده‌ها کمتر شود و هم باعث می‌شود فرد احساس برتری کند. احساس می‌کند در یک موقعیت و پوزیشن جدید قرار گرفته؛ پس تیپ جدیدی می‌زند. از طرف دیگر الگو هم نقش خیلی مهمی را ایفا می‌کند. گروه هم‌سن و سال خیلی وقت‌ها برای فرد به منزله الگو قرار می‌گیرد. حالا این الگو هم می‌تواند مثبت باشد و هم منفی. به هر روی، اینجا یک دگردیسی فرهنگی برای فرد به وجود می‌آید. در دوران طاغوت شاید شرایط به این راحتی نبود تا افراد بتوانند فرزندانشان را تربیت دینی کنند. ولی همان نوجوان‌ها وقتی وارد دانشگاه شدند و به سال‌های دفاع مقدس رسیدند، دگردیسی مثبتی پیدا کردند و این آنها را به جبهه‌ها کشاند. پس این دگردیسی می‌تواند به شکل مثبت هم اتفاق بیفتد.»

چشم وگوش

دکتر برجعلی درخصوص تأثیر این نحوه پوشش روی تحصیل افراد معتقد است: «وقتی یک پسر وارد دانشگاه می‌شود، در سنی قرار دارد که اوج مسائل شهوانی است. از محدودیت خانواده خارج شده و وارد محیطی شده که ارتباطات در آنجا رودررو است. از طرف دیگر آقایان بیشتر از طریق چشم تأثیر می‌گیرند؛ بر عکس خانم‌ها که بیشتر از طریق گوش تأثیر می‌پذیرند. پس اگر خانم‌ها پوشش را رعایت نکنند، قطعاً تمرکز و توجه در آقایان کاهش پیدا می‌کند. علاوه بر این، طبق تحقیقات، خانم‌ها خودشان هم در این لباس‌ها راحت نیستند و بنا به گفته‌های خودشان، به دلیل فشار گروه هم‌سن و سال این لباس‌ها را می‌پوشند. شاید خودشان هم قبول دارند این نحوه لباس پوشیدن، فلسفه خوبی ندارد؛ اما به خاطر مد یا جلب توجه به این سمت کشیده می‌شوند.»

تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی‌کردم!

می‌پرسم چه باید کرد؟ دکتر محمود برجعلی پاسخ می‌دهد: «من معتقدم برخوردهای فیزیکی و سلبی که متأسفانه بعضاً در دانشگاه‌ها زیاد هم دیده می‌شود، اولاً جواب نمی‌دهد؛ ثانیاً اگر هم جواب دهد، کوتاه‌مدت و موقتی است. خیلی کم هستند بدحجابانی که از سر عناد و با یک نوع برنامه‌ریزی سعی در تخریب افکار جوانان می‌کنند. آنها که عناد دارند سرشاخه‌ها هستند. ولی در بدنه، واقعاً هیچ نگاه منفی متمردانه تعمدی در کار نیست. بیشتر این دخترها، اصلاً اطلاع ندارند این نوع پوشش چه تأثیری روی جنس مخالف دارد و چه بیماری‌ای برای جامعه درست می‌کند. مثلاً دختری ساده است که از شهرستان به محیط دانشگاهی آمده و به این شکل برمی‌خورد. باید قبول کنیم پوشش جذابیت ایجاد می‌کند. اگر کسی بخواهد به بهبود پوشش در جامعه کمک کند، بهتر است روش‌های مثبتی به افراد یاد دهد تا جذابیتی را که می‌خواهند، داشته باشند و هیجاناتشان ارضا شود. بخشی از این خودنمایشی‌ها به لحاظ روانشناختی، طبیعی است. باید به روش‌های ایجابی جذبی عمل شود. در تعریف نوجوان می‌گوییم فردی نوجو است و چیزهای جدید را دوست دارد؛ همان بحث مد. آقای قرائتی اخیراً گفتند دانشجوها لباس‌های روشن بپوشند.

خب این پیشنهاد خوبی است. حتی در مدرسه‌های ما دخترها مانتوهای تیره به تن دارند. خب این دلزدگی می‌آورد. پوشش باید فرحبخش و شاد و انرژی‌زا باشد. رفتارهای جزئی ما می‌تواند نگاه بچه‌ها را تغییر دهد. مراکز فرهنگی باید نگاه محبت‌آمیز و خیرخواهانه‌ای داشته باشند. اگر جامعه و دانشگاه بسته باشد و کسی نتواند در آنها اظهار وجود کند، فعالیت‌ها به طور زیرزمینی شکل می‌گیرد. یعنی تنها ظاهر کار را ساخته‌ایم؛ باطن همان است. پس اجبار باید مرحله آخر باشد. تازه آن هم برای آنان که سر عناد دارند وگرنه جوانانی که می‌بینیم، بچه‌های ساده و سالمی هستند؛ که فقط انگیزه‌های زندگی درشان ضعیف شده است. باید روی این انگیزه‌ها کار شود.»

بگذاریم درسشان را بخوانند!

اینکه آدم به‌روز باشد، اشکالی ندارد؛ ولی حتی منورالفکرها هم این را قبول دارند که هر لباس جایی و هر پوشش مکانی دارد! حتی در دانشگاه‌های خارج از کشور مسئله پوشش قانون‌هایی را به خود اختصاص داده است. در دانشگاه ایالتی فلوریدا برای دانشجویان فاقد پوشش مناسب نمره «صفر» لحاظ می‌شود! پس بیاییم هم خودمان درسمان را بخوانیم، هم بگذاریم درسشان را بخوانند!


جمعه 91 مهر 14 , ساعت 6:0 عصر

ـ تفسیر ابن عباس عن الصحابه اثر: عباس بن عبدالمطلب

2ـ تفسیر تنویر المقیاس من تفسیر عبدالله بن عباس اثر: عباس بن عبدالمطلب

3ـ تفسیر منسوب به امام حسن (ع)

4ـ تفسیر عیاشی اثر: ابونصر محمد بن مسعود بن عیاشی سمرقندی

5ـ تفسیر علی بن ابراهیم قمی اثر: ابوالحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی

6ـ التبیان فی تفسیر القرآن اثر: شیخ الطائفه جعفر بن محمد بن حسن بن علی طوسی

7ـ مجمع البیان اثر: امین الدین ابن علی فضل بن حسن بن فضل طبرسی

8ـ جوامع الجامع اثر: امین الدین ابن علی فضل بن حسن بن فضل طبرسی

9ـ روض الجنان و روح الجنان یا تفسیر ابوالفتح رازی اثر: حسین بن علی بن محمد بن احمد خزاعی نیشابوری

10ـ منهج الصادقین فی الزام المخالفین اثر: ملا فتح الله کاشانی

11ـ تفسیر القرآن الکریم معروف به تفسیر صدر المتألهین اثر: محمد صدر الدین شیرازی

12ـ تفسیر شریف لاهیجی اثر: بهاءالدین محمد بن علی شریف لاهیجانی

13ـ تفسیر نور الثقلین اثر: شیح عبد علی بن جمعه عروسی حویزی

14ـ تفسیر صافی اثر: ملا محمد محسن فیض کاشانی

15ـ البرهان فی تفسیر القرآن اثر: سید هاشم بحرانی

16ـ کنز العرفان فی تفسیر القرآن اثر: شیخ محمد صالح برغانی قزوینی حائری

17ـ تفسیر منشور جاوید اثر: آیت الله جعفر سبحانی

18ـ تفسیر اثنی عشری اثر: حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی

19ـ تفسیر احسن الحدیث اثر: سید علی اکبر قریشی

20ـ اطیب البیان فی التفسیر القرآن اثر: حاج سید عبدالحسین طیب

21ـ تفسیر خسروی اثر: علیرضا میرزا خسروانی

22ـ حجةالتفاسیر و بلاغ الاکبر اثر: سید عبدالحجت بلاغی

23ـ المیزان فی تفسیر القرآن اثر: علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی

24ـ تفسر نمونه اثر: آیت الله مکارم شیرازی و دیگران

25ـ تفسیر موضوعی قرآن مجید اثر: آیت الله عبدالله جوادی آملی

26ـ البصائر اثر: یعسوب الدین رستگار جویباری

27ـ تفیسر آسان اثر: محمد جواد نجفی


جمعه 91 مهر 14 , ساعت 6:0 صبح

ـ جامع البیان فی تفسیر القرآن اثر: ابو جعفر محمد بن جریر الطبری

2ـ الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجه التأویل اثر: ابوالقاسم محمد بن عمر الزمخشری مقلب به «جارالله»

3ـ مفاتیح الغیب یا تفسیر کبیر اثر: ابو عبدالله محمد بن عمر بن الحسین بن الحسن بن علی القریشی الرازی ملقب به فخر الدین رازی

4ـ البحر المحیط اثر: اثیرالدین ابوحیان محمد بن یوسف بن علی بن یوسف بن حیان الاندلسی الغرناطی

5ـ التفسیر الکبیر اثر: احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه

6ـ مدارک التنزیل و حقائق التأویل اثر: عبدالله ابن احمد بن محمود نسفی

7ـ غرائب القرآن و رغائب الفرقان اثر: نظام الدین الحسن بن محمد بن الحسین الخراسانی النیشابوری

8ـ انور التنزیل و اسرار التأویل معروف به تفسیر بیضاوی اثر:عبدالله بن عمر بن علی الشیرازی ـ ابو سعید ابوالخیر ناصر الدین البیضاوی

9ـ الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور اثر: جلال الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی کهر السیوطی

10ـ تفسیر السراج المنیر اثر: شمس الدین محمد بن محمد شربینی

11ـ تفسیر روح البیان اثر: مولی ابوالفداء اسماعیل حقی بن مصطفی اسلامبولی

12ـ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم اثر: سید محمود آلوسی

13ـ تفسیر القرآن العظیم (تفسیر المنار) اثر: شیخ محمد عبده

14ـ التحریر و التنویر اثر: شیخ محمد طاهر بن عاشور

15ـ تفسیر المراغی اثر: شیخ احمد مصطفی المراغی

16ـ تاج التفاسیر احکام الملک الکبیر اثر: امام محمد عثمان المیرغنی

17ـ صفوة التفاسیر اثر: محمد علی صابونی

18ـ تفسیر کابلی اثر: مولانا محمود حسن دیوبندی

19ـ البحر الموبر فی تفسیر القرآن المجید اثر: ابن العباس احمد بن محمد بن عجیبه

20ـ الجامع لاحکام القرآن اثر: ابن عبدالله محمد بن احمد الانصاری القرطبی

21ـ الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم اثر: شیخ طنطاوی بن جوهری

22ـ فی ظلال القرآن اثر: سید قطب ابراهیم حسین شاذلی

23ـ تفسیر الماوردی (النکت و العیون) اثر: ابن الحسن علی بن محمد بن حبیب الماوردی

24ـ تفسیر النهر الماد اثر: ابن حیان اندلسی

25ـ اسیر التفاسیر احکام العلی الکبیر اثر: ابی‌بکر جابر الجزائری

26ـ تفسیر البغوی اثر: ابی محمد الحسین بن مسعود الفراء البغوی

27ـ اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن اثر: محمد الامین بن محمد المختار الحکینی الشنقیطی

28ـ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن اثر: عبدالکریم محمد المدرس

29ـ تفسیر الشعراوی اثر: محمد متولی الشعراوی

30ـ التفسیر المنیر اثر: وهبة الزحیلی

31ـ تفسیر الحسن البصری اثر: الحسن البصری

32ـ قبس من نور القرآن الکریم اثر: محمد علی صابونی

33ـ تفسیر القرآن الکریم اثر: شیخ محمد علی طه الدره


پنج شنبه 91 مهر 13 , ساعت 12:38 عصر

تقوا چیست؟و در اصلاح انسان و جامعه چه تاثیری دارد؟

تقوا و پرهیزگاری در مکتب حیات بخش اسلام یک فضیلت اخلاقی منحصر به فرد، کانون تمام خوبی‌ها و نیروی بازدارند? درونی است که ماشین وجود انسان را از سقوط در پرتگاهها حفظ نموده و او را به سرمنزل مقصود می‌رساند. تقوا درست به قلع? منیع و مستحکمی‌می‌ماند که انسان را از تاخت و تاز دشمنان داخلی یعنی هواها و هوس‏های نامشروع نفسانی و شیطانی محفوظ می‏دارد و از اصابت تیرهای مسموم و ضربه‏های مهلک گناه به روح و روان او جلوگیری کرده و قلبش را مرکز تابش انوار الهی قرار می‏ دهد.

آری! در مسیر زندگی و ره سپردن به سوی خداوند خارهای شهوات و امیال و هوس‏ها و امیدهای کاذب و دروغین و لغزش‏های فراوان وجود دارد. این‏جاست که انسان باید دائما مراقب باشد مبادا دامن روحش به این خارها بچسبد و آسیب ببیند، مبادا نوک خار در پای جانش فرو نشیند و مجروحش سازد، مبادا او را از پیمودن این مسیر باز دارد و به خود مشغول نماید و این جز با بیداری و آگاهی و مراقبت دایم و مستمر امکان پذیر نیست.

 

تعریف تقوا:

این کلمه از ماده «وقی» است که به معنای نگه داشتن و حفاظت یک شئ از آنچه باعث اذیت و آزار او است.

راغب اصفهانی در «المفردات، ص:545» می‌نویسد: تقوا در اصطلاح شرع به معنای حفظ نفس از آنچه انسان را به گناه می‌کشاند و این امر با ترک برخی مباحات به کمال می‌رسد.

به تعبیر ساده تر تقوا همان پرهیز از آفات تکامل روح، و خویشتن‏داری در برابر گناهان و شبهات و ترک مجموعه نبایدهاست، به طوری که به صورت ملکه در آید.

چنان‏که در حدیثی عطیه بن عروه صحابی آن حضرت صلی الله علیه وسلم از ایشان روایت می‌کند: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لایبلغ العبد أن یکون من المتقین حتی یدع ما لا بأس به حذرا لما به بأس» (رواه الترمذی) حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: هیچ بنده ای به منزلت پرهیزکاران نمی‌رسد تا آن که چیزی را که اشکالی در آن وجود ندارد، از ترس چیزی که در آن اشکال وجود دارد، ترک کند.

علامه قرطبی در تفسیر «الجامع الاحکام القرآن: 1/ 161» می‌نویسد: حضرت عمر رضی الله عنه از ابی بن کعب پرسید: تقوا چیست؟ گفت: ای عمر! آیا از خارستان گذر کرده‏ای؟ گفت: آری. حضرت ابی گفت: برای طی کردن آن چه کار کرده‏ای؟ گفت: دامن خود را برچیدم و با احتیاط کامل گام برداشتم تا مبادا آسیب نبینم. گفت: پس تقوا آن است.

ابن معتز همین مضمون را در شعری چنین سروده‏اند:

خل الذنوب صغیرها         و کبیرها فهو التقی

واصنع کماش فوق ار       ض الشوک یحذر ما یری

لاتحقرن صغیرة             إن الجبال من الحصی

گناهان را از کوچک و بزرگ ترک کن، که حقیقت تقوا همین است.

همچون کسی باش که در یک زمین پرخار با نهات احتیاط گام بر می‌دارد.

گناهان صغیره را کوچک مشمر که کوهها از سنگریزه‏ها تشکیل می‏شود.

بنابر این پرهیزکاری، آگاهی دل، پاکی احساس، ترس و مراقبت همیشگی و خویشتن داری دائم است، پرهیزکاری دوری از خارهای حرص و طمع و حسد و جاه طلبی و شهوت و ده‌ها خار دیگری که در مسیر راه گسترانیده شده است. اگر انسان این چنین دقیق حرکت کند و مراقب کردار و گفتار خویش باشد تا مبادا با گناه آلوده نشود، مسلما توفیق خواهد یافت که زمام نفس را به دست گیرد و چون به این مرحله رسید، روح و روان او برای خود سازی مهیاست.

 

 تقسیم تقوا:

علامه بیضاوی رحمه الله می‌گوید: تقوا بر سه نوع است:

1- تقوا عوام که با کلمه توحید خود را از شرک که باعث جاودانگی در دوزخ است نجات دهند.

2- تقوا در چارچوب فرمانبرداری خدا و اجتناب از گناهان حتی از صغایر که شرعا آن را تقوا نامند.

 3- تقوای خاص، بندگان خاصی که همیشه نظرشان به سوی خداوند باشد و به هیچ چیز دیگری التفات نکنند، چنانکه سعدی رحمه الله می‌گوید:

رسد آدمی‌به جایی که به جز خدا نبیند    بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

 

تقوا ملاک برتری:

قرآن و سنت ملاک کرامت و ارزش انسان‏ها را تقوا و پرهیزکاری معرفی کرده است و بر سایر امتیازات ظاهری و مادی خط بطلان می‏کشد. «إن أکرمکم عندالله أتقاکم» (حجرات:13) بی گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.

بدین ترتیب همه امتیازات جعلی و ظاهری فرو می‌ریزد و همه ارزش‏ها و معیارهای ساختگی سقوط می‌کند و معیار واحدی ارتقا می‌یابد که بر پایه آن انسان‌ها در ترازوی عدل الهی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند، پرچم یگان? تقوا به اهتزاز در می‌آید و همگی برای ایستادن در زیر آن فرا خوانده می‌شوند.

ابوذر غفاری رضی الله عنه از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند: «إنک لست بخیر من أحمر ولا أسود إلا أن تفضله بتقوی» (رواه احمد) تو از هیچ سیاه و سرخی بهتر نیستی مگر این که در تقوا و پرهیزکاری از او برتر باشی.

بر اساس این روایت مال و ثروت، شکل و صورت، رنگ و نسب، ملیت و زبان هیچ کدام ابزار برتری گروهی بر گروهی دیگر نیست، بلکه معیار ارزش در پیشگاه خداوند فقط تقواست. پس هر کس در تقوا برتری داشته باشد به همان میزان نزد خداوند مقرب تر خواهد بود.

 

در روایت دیگری حضرت معاذ بن جبل رضی الله عنه چنین نقل می‌کند: «لما بعثه رسول الله صلی الله علیه وسلم إلی الیمن خرج معه رسول الله صلی الله علیه وسلم یوصیه و معاذ راکب و رسول الله صلی الله علیه وسلم یمشی تحت راحلته، فلما فرغ قال: یا معاذ! إنک عسی أن لاتلقانی بعد عامی‌هذا و لعلک أن تمرّ بمسجدی هذا و قبری، فبکی معاذ جشعاً لفراق رسول الله صلی الله علیه وسلم، ثم التفت فأقبل بوجهه نحو المدینة فقال: إن أولی الناس بی المتقون من کانوا و حیث کانوا». (رواه احمد)

 آن حضرت صلی الله علیه وسلم در بخش پایانی این بدرقه عاطفی و صمیمانه به معاذ خاطر نشان می‌سازد که مهم، ارتباط روحانی و معنوی است و مدار این پیوند بر تقواست. پس اگر کسی از نظر جغرافیایی با من فاصله داشته باشد، در یمن یا سرزمین دیگری بسر می‌برد ولی پرهیزکار باشد با من بسیار نزدیک و گویا همراهم است و بر عکس چنانچه شخصی از نظر ظاهری با من خیلی نزدیک و همراهم باشد، اما قلب او تهی از تقوا باشد، با وجود این قرب باز هم از من بسیار فاصله دارد.

 

 تقوا در ابعاد مختلف زندگی:

این تصور نادرستی است که تقوا را فقط محدود به دایره عبادت‏ها بدانیم بلکه این امر شاخه‌ها و شعب مختلفی دارد، تقوای مادی و اقتصادی، تقوای اجتماعی و نظامی‌و امثال آن بخش‌هایی از این مقوله فراگیراند و همین پیوند گسترده آن با تمام زوایای زندگی بدان جایگاه ممتازی بخشیده است، چرا که روح را از گزند همه خطرات احتمالی صیانت می‌کند.

 

 تقوا در معاملات:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «یا أیهاالذین آمنوا اتقوالله و ذرو ما بقی من الربا إن کنتم مومنین» (بقره: 278) ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بترسید و آنچه را که از ربا باقی مانده است فرو گذارید اگر مومن هستید.

راستی چرا ربا از میان این همه معامله؟! چون ترک ربا بر انسان گران است، زیرا نفس بشری به طور فطری حب مال و حب افزایش آن را دارد و با ربا ظاهرا مال به طرز فزاینده ای افزایش می‌یابد، اما این منفعت فریبنده مورد نفرین الهی بوده و ربا خوار در معرض ستیز با خداست. از این رو در قبال آن به تقوا توصیه شده است.

خداوند حس تقوا را در دل‏ها به خروش در می‌آورد، همان حسی که اسلام قوانینش را بدان منوط کرده است. مومن در داد و ستدهایش پلیس درونی تقوا را حاکم می‌داند و سعادت و خوشبختی سرمدی را به بهای منفعت زودگذر نمی‌فروشد.

پس وقتی در معامله جذاب و پرسود ربا، تقوا مطلوب است به طریق اولی در سایر معاملات مطلوب خواهد بود.

 

 تقوا در روابط اجتماعی:

خداوند متعال رعایت تقوا و پرهیزکاری را به دشوارترین قضیه در ارتباط اجتماعی، یعنی طلاق مورد تاکید قرار می‌دهد، زیرا طلاق یک حالت ویرانگری و پایان دادن است به سازندگی و آغاز? با انتخاب آن توسط شوهر کانون گرم خانواده متلاشی و دگر گون می‌شود. بنابراین هنگامی‌که کسی در موضوع حساس طلاق همسرش راه تقوا و پرهیزکاری را انتخاب می‌کند، در سایر رفتارهای اجتماعی پیمودن مسیر تقوا برایش آسان تر خواهد بود.

در سوره طلاق چنین می‌خوانیم: «یا أیهاالنبی إذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العدة واتقوالله ربکم» (طلاق:1) ای پیغمبر! وقتی که خواستید زنان را طلاق دهید، آنان را در وقت فرا رسیدن عده طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خدا که پروردگار شماست بترسید و پرهیزکاری کنید.

 

 تقوا و عبادت‏ها:

بدون شک عبادت‏ها و نیایش‏های بندگان چیزی بر جاه و جلال پروردگار نمی‌افزاید، همان گونه که ترک آنها چیزی از عظمت و مقام او نمی‌کاهد. عبادت‌ها در حقیقت کلاس‏های تربیت برای آموزش تقوا و پرهیزکاری است.

«یا ایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون» (بقره: 21) ای مردم، پروردگار خود را بپرستید، او که شما را و کسانی را آفریده که پیش از شما بوده اند، امید می‌رود پرهیزکار شوید.

باز در جای دیگری از همین سوره خداوند از روزه داری به عنوان تربیتگاه تقوا و پرهیزکاری نام می‌برد؛«یا ایهاالذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (بقره: 183) ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما روزه واجب است همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده اند واجب بوده است تا باشد که پرهیزکار شوید.

 

 بزرگداشت مقدسات دینی مظهر تقوا:

هدف از بزرگداشت مقدسات الهی حصول تقوا و پرهیزکاری است. چنانکه در قرآن می‌خوانیم: «ومن یعظّم شعائرالله فانها من تقوی القلوب» (حج:32) هر کس مقدسات الهی را بزرگ دارد، بی گمان بزرگداشت آنها نشان? پرهیزکاری دلهاست.

تمام آنچه در برنامه‌های دینی وارد شده و انسان را به یاد خدا و عظمت آیین او می‌اندازد، شعائر الهی به شمار می‌رود. یکی از مصادیق شعائرالله “اذان” است، هنگامی‌که اذان گفته شد، فرد مومن انواع سرگرمی‌ها را رها نموده و به ندای موذن پاسخ می‌دهد، به مسجد- یکی دیگر از شعائر دین- وارد می‌شود، به پاس احترام آن تلفن همراه خود را خاموش کرده و سکوت و آرامش را در داخل مسجد حفظ می‌کند. به خاطراحترام قرآن- که از شعائرالله است- کتاب دیگری بر روی آن نمی‌گذارد، پا به سمت آن دراز نمی‌کند و دهها مورد دیگر که از مصادیق شعائر دین الهی بوده و احترام هر یکی نشانه تقوای دلهاست.

 

 تقوا، مهم ترین توشه:

تقوا توشه تن و روان آدمی‌است و دل و جان از آن نیرو و انرژی می‌گیرد. خردمند کسی است که به تقوا می‌گراید و راه پرهیزکاری را می‌پیماید.

«و تزوّدوا فان خیرالزاد التقوی» (بقره: 197) توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزکاری است.

همان گونه که خداوند تقوا را توشه نامیده است، در جای دیگری از آن به عنوان لباس یاد می‌کند؛ «و لباس التقوی ذلک خیر» (اعراف: 26) لباس تقوا، بهترین لباس است.

چه تشبیه گویا و رسایی، همان طوری که لباس به بدن انسان در مقابل سرما و گرما و بسیاری از خطرها مصونیت می‌بخشد و عیوب جسمانی را می‌پوشاند و ظاهرش را می‌آراید، تقوا و پرهیزکاری نیز علاوه از پوشاندن بشر از زشتی گناهان و حفاظت از آسیب‏های فردی و اجتماعی، زینت معنوی است. تقوا عورت‏های دل را می‌پوشاند و دل را زینت می‌دهد، چنانکه لباس عورت‏های تن را می‌پوشانید و تن را زینت می‌بخشید.

 

 فعالیت مبتنی بر تقوا:

تقوا باید اساس و پایه زندگی انسان قرار گیرد. یک مسلمان باید بنگرد که یک زندگی مشترک را بر چه معیاری پایه ریزی و بنا می‌کند. فرزندانش را بر چه اصلی تربیت می‌کند، هنگامی‌که مسجد، منزل، کارخانه و یا هر فعالیت اجتماعی و اقتصادی آغاز می‌شود، باید دید که آیا اصول مقاوم سازی و استحکام طبق نقشه تقوا و پرهیزکاری طراحی شده است یا خیر؟ چنانچه تقوا مد نظر قرار گیرد بنای ما محکم، استوار و مطمئن خواهد بود وگرنه فروپاشی و سقوط در انتظار آن است.

همان گونه که ارشاد خداوند است: «أفمن أسّس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر أم من أسّس بنیانه علی شفا جرف‌هارٍ فانهار به فی نار جهنم والله لایهدی القوم الظلمین» (توبه: 109) آیا کسی که شالوده آن را بر پایه تقوا و پرهیز از خدا و خشنودی او بنیاد نهاده است، کارش بهتر است یا کسی که شالوده آن را بر لب? پرتگاه شکافته و فرو تپیده ای بنیاد نهاده است و او را به آتش فرو می‌اندازد؟ خداوند مردمان ستم پیشه را هدایت نمی‌کند.

آری! در خانواده ای که تقوا نیست و کودکان در محیط آلوده پرورش می‌یابند و از همان طفولیت به فساد و بی بند و باری خو می‌گیرند؛ ساختمانی که مصالح آن با فخرفروشی و تظاهر روی هم چیده می‌شود و کارخانه ای که بر پایه تسهیلات ربوی راه اندازی شده است، کدام آینده روشن و فرجام نیک را می‌توان برای آنها تصور کرد؟!

 

 ثمرات و نتایج تقوا

1- بصیرت در تشخیص حق از باطل:

«یا ایهاالذین امنوا ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفرلکم والله ذوالفضل العظیم» (انفال:29) ای مومنان! اگر از خدا بترسید و از مخالفت فرمان او بپرهیزید، خداوند بینش ویژه ای به شما می‌دهد که در پرتو آن حق را از باطل می‌شناسید  و گناهتان را می‌زداید و شما را می‌آمرزد، چرا که الله تعالی دارای فضل و بخشش فراوان است.

تقوا دل‌ها را زنده می‌گرداند و آنها را بیدار و هوشیار می‌نماید، دستگاه‌های هشداردهنده را در ضمیر انسان به کار می‌اندازد. بصیرت تقوا پیچ و خم‏های راه‌ها را نشان می‌دهد و مسیر را روشن می‌کند، مه و غبار شبهات که جلوی دید را مختل نموده و می‌پوشاند بر این نور سایه نمی‌افکند و پرتوهای آن را تیره و تار نمی‌سازد.گذشته از این، این توشه، توشه بخشایش گناهان و امیدواری به فضل و کرم الهی است.

در آیه دیگری می‌خوانیم: «واتقوالله و یعلمکم الله» (بقره: 282) از خدا بترسید و خداوند به شما می‌آموزد.

تقوا زمینه را برای کسب علم و دانش راستین آماده و مهیا می‌سازد، همچون سرزمین شیرین و آماده ای که برای پاشیدن هر گونه بذری آماده است. به عبارت دیگر قلب انسان همچون آینه می‌باشد اگر این آینه را زنگار هوی و هوس تیره و تار کند نوری در آن منعکس نخواهد شد، اما هنگامی‌که در پرتو تقوا و پرهیزکاری صیقل داده شود و زنگارها از میان برود، نور معرفت در آن تجلی یافته و همه جا را روشن می‌کند.

جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی      غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

تا نفس مبرّا ز نواهی شود                دل آین? نور الهی شود

پس قضاوت صحیح و درک واقعیات عینی بدون تقوا و تهذیب نفس، ممکن نیست.

2- آرامش خاطر:

از آن جایی که تقوا انسان را به سمت خوبی‌ها، پاکی‌ها، طاعات و عبادات سوق می‌دهد، بدین سان ارمغان آور آرامش روحی و روانی در هر دو جهان خواهد بود.

«فمن اتقی و أصلح فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون» (اعراف:35) کسانی که پرهیزکاری کنند و به اصلاح بپردازند، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌گردند.

3- نزول برکات و گسترش رزق:

با حاکمیت تقوا و پرهیزکاری در زندگی، شاهد برکات در عرصه‌های گوناگون زندگی خواهیم بود. گاهی همان نعمت، به ظاهر اندک و محدود چون با برکت توأم می‌گردد باعث آسودگی و قناعت باطن است، چنین اندک با برکتی به مراتب از آنچه ثروتمندان جمع می‌کنند ولی فرصت استفاده از آن را نمی‌یابند و دائما پژمرده و افسرده اند، به مراتب بهتر است.

«ولو أنّ أهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض» (اعراف:96) اگر مردمان شهرها و آبادی‌ها ایمان و پرهیز می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم.

 4- گشایش در کارها و خروج از بن بست‌ها:

یکی از راههای مقابله با مشکلات تقواست. کسانی که مسیر تقوا را می‌پیمایند، خداوند موانع پیش روی‏شان را برطرف ساخته و به صورت غیر منتظره خوان نعمتش را برای ایشان می‌گستراند.

«ومن یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب» (طلاق:3-2) هر کس از خدا بترسد و پرهیزکاری کند، خداوند راه نجات (از بن بست‌ها) را برای او فراهم می‌سازد، و به او از جایی که تصورش را نمی‌کند روزی می‌رساند.

5- غلبه نظامی‌و سیاسی بر دشمن و دفع شر آنان:

هنگامی‌که دل با خدا پیوند می‌یابد، هر نیرویی جز نیروی خدا را کوچک و ناچیز می‌داند، نیروی پرهیزکاری اراده‌ها را استوار و آهنین می‌سازد و انسان متقی در برابر هر کس و ناکسی سر فرود نمی‌آورد و به خاطر نجات خود و یا کسب جاه و مقام، دست دوستی به سوی کسی که با خدا و رسولش سر جنگ و ستیز دارد، دراز نمی‌کند.

«و إن تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئا ان الله بما تعملون محیط» (آل عمران:120)

و اگر بردباری کنید و بپرهیزید، حیله گری آنان به شما هیچ زیانی نمی‌رساند، بدون تردید خداوند بدان چه انجام می‌دهند احاطه دارد.

6- خداوند یکتا همراه متقیان است:

از آن جایی که متقیان در حفاظت همه جانبه باری تعالی قرار دارند، هرگونه مکر و نیرنگ مخالفان مختوم به شکست و ناکامی‌است.

هر که ترسید از حق و تقوا گزید       ترسد از وی جن و انس و هر که دید

هیبت حق است این از خلق نیست     هیبت این مرد صاحب دلق نیست.  (مولوی)

«ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون» (نحل:128)

بی‏گمان خداوند همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و با کسانی است که نیکوکار باشند.

 7- بخشایش گناهان:

تقوا باعث محو گناهان و افزایش اجر و پاداش اخروی است. تقوا سپری است در مقابل آتش و سرمایه بزرگ بازار قیامت است.

«ومن یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجراً» (طلاق:5) هر کس از خدا بترسد و پرهیزکاری کند، بدیها و گناهان او را محو کرده و می‌زداید و پاداش او را بزرگ می‌نماید.

8- رهایی و نجات از جهنم:

در روز رستاخیز که دوزخ برافروخته و هیچ راهی برای فرار وجود ندارد، متقیان از آن رهایی خواهند یافت.

«ثم ننجی الذین اتقوا و نذرالظالمین فیها جثیا» (مریم:72)

سپس پرهیزکاران را نجات می‌دهیم و ستمگران را ذلیلانه در آن رها می‌سازیم.

9- استقبال فرشتگان:

پرهیزکاران مورد استقبال فرشتگان قرار می‌گیرند.

«و سیق الذین اتقوا ربهم إلی الجنة زمراً حتی إذا جاءوها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین» (زمر:73)

کسانی که از عذاب و خشم پروردگارشان می‌پرهیزند، گروه گروه به سوی بهشت رهنمود می‌شوند تا بدان گاه که به بهشت می‌رسند، بهشتی که درهای آن باز است، در این هنگام نگهبانان بهشت بدیشان می‌گویند: درودتان باد! خوب بوده اید و به نیکی زیسته اید، پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید.

10- دخول در بهشت و حصول قرب الهی:

پرهیزکاران نه تنها به بهشت وارد می‌شوند بلکه بالاتر از آن به مقام قرب الله سبحانه و تعالی و جلوه‌های خاص او نزدیک می‌شوند و رضایت او را که برترین بهشت است در می‌یابند و غرق در انس و الفت و تعظیم و تکریم الهی می‌شوند.

«ان المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» (قمر:55-54)

قطعا پرهیزکاران در باغ‌ها و کنار جویبارهای بهشتی جای خواهند داشت، در مجلس راستینی که در پیشگاه پادشاه بزرگ و تواناست.

در کنار این آهنگ آرام و دلنواز این بحث را به پایان می‌بریم.

بهشت می‌طلبی و از گنه نپرهیزی     بهشت خانه پرهیزکار خواهد بود (سعدی)


پنج شنبه 91 مهر 13 , ساعت 12:36 عصر

مطالعه متون دینی نشان می‌دهد که شدّت تخریبی گناهان، یکسان نیست و بسته به اینکه گناه در چه شرایطی، نسبت به چه کسی، در چه زمانی و با چه تلقی و تصوّری انجام شود، شدّت تخریبی و میزان مجازات آن نیز متفاوت خواهد بود؛ یکی از ایمان‌سوز‌ترین انواع گناه، گناهی است که در تنهایی انجام شود؛ ارتکاب گناه در تنهایی، نشانگر فقدان یقین به آیات قرآن، ضعف شدید ایمان و بی‌اعتنایی به نظارت و غیب‌دانی خدای متعال و همچنین پذیرش دین بر اساس ملاحظات اجتماعی است که نوعی ضعف شخصیت و نفاق محسوب می‌شود. حیا نکردن از خالق و حیاکردن از انسان، به بیان قرآن از اوصاف منافقان است: «یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ...» (النساء: 108) یعنی: از مردم شرم می‌کنند امّا از خدای متعال که ناظر و همراه‌شان است، شرم نمی‌کنند! مطابق حدیثی صحیح و البته بسیار هراس انگیز، که ابن ماجه قزوینی به شماره3442از ثوبان روایت کرده است، پیامبر (ص) فرموده‌اند: «لَأَعْلَمَنَّ أَقْوَامًا مِنْ أُمَّتِی یَأْتُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِحَسَنَاتٍ أَمْثَالِ جِبَالِ تِهَامَةَ بِیضًا فَیَجْعَلُهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَبَاءً مَنْثُورًا»؛ قَالَ ثَوْبَانُ یَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْهُمْ لَنَا جَلِّهِمْ لَنَا أَنْ لَا نَکُونَ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَا نَعْلَمُ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُمْ إِخْوَانُکُمْ وَمِنْ جِلْدَتِکُمْ وَیَأْخُذُونَ مِنْ اللَّیْلِ کَمَا تَأْخُذُونَ وَلَکِنَّهُمْ أَقْوَامٌ إِذَا خَلَوْا بِمَحَارِمِ اللَّهِ انْتَهَکُوهَا»: گروههایی از امتم را می‌شناسم که با نیکی‌هایی به اندازه کوه تهامه به دادگاه آخرت می‌آیند؛ امّا خدای متعال آن نیکی‌ها را همچون غبار پراکنده می‌سازد و نمی‌پذیرد! ثوبان گفت:‌ای پیامبر خدا، اوصافشان را برایمان آشکار فرما؛ مبادا ندانسته، از آنان شویم! پیامبر فرمود: آنان همکیش شما و از خودتان هستند و مانند شما اهل شب زنده داری هستند؛ امّا در هنگام خلوت، مرتکب بی‌شرمی در برابر خدای متعال می‌شوند و گناه می‌کنند!

 

معمولاً انسان عمدتاً در دو حالت مرتکب گناه و جرم می‌شود: نخست، در حالتی که احساس کند کسی او را نمی‌بیند و خبر نافرمانی‌اش به کسی نمی‌رسد؛ دوم، در حالتی است که احساس کند آنانی که از جرم وگناهش اطلاع می‌یابند، قدرت مجازات او را ندارند. برای نمونه راننده‌ای نافرهیخته و بی‌اعتنا به قوانین را در نظر بگیرید که به پشت چراغ قرمز می‌رسد و می‌بیند که چهار راه مجهز به چشم الکترونیکی است، پلیس چهارراه با موتور مخصوص، در محل حضور دارد و کمی آن سو‌تر نیز، خودروی الگانس با دو مأمور آماده در حال گشت زنی است! طبعاً در این شرایط، امکان تخلّف راننده از قوانین رانندگی، صفر است؛ زیرا راننده یقین دارد که هم او را می‌بینند و هم، توان ثبت تخلّف و مجازاتش را دارند! امّا اگر دوربینی نصب نشده نباشد و پلیسی هم در محل نباشد یا راننده به واسطه داشتن مقامی بالا‌تر یا پشت گرمی به قدرتی فرا‌تر، بداند که مأمور حاضر در محل، قدرت برخورد با او را ندارد، احتمال نقض قانون توسّط او افزایش می‌یابد؛ چون می‌داند که خارج از دایره اطلاع یا قدرت پلیس است!

 

در حوزه اخلاق و تقوا نیز چنین است و افراد غالباْ در حالاتی مرتکب گناه می‌شوند که باور و یقینشان به نظارت و حسابرسی خدای متعال شدیداْ کاهش یافته باشد. از این رو، اساس و اوج دینداری این است که فرد یقین داشته باشد که محال است از محدوده نظارت و قدرت خدای متعال، خارج شود و در همه حال و همه جا تحت نظارت و قدرت الهی است؛ اساساً هدف آفرینش کائنات با این همه پیچیدگی و تنوّع، کاشتن همین نگرش مهم و مؤثّر در درون انسانهاست: «الله الذی خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ و مِنَ الأرضِ مِثلَهنَّ یَتَنَزَّلُ الأمرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا أنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شیءٍ قَدیرٌ و أنَّ اللهَ قَد أحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلماً» (طلاق: 12)؛ یعنی: خدای متعال‌‌ همان کسی است که هفت آسمان و از زمین نیز به اندازه آن‌ها را آفرید، که فرمانش همواره در میانشان پایین می‌آید، تا بدانید که خدای متعال بر هر چیزی تواناست و خدای متعال بر همه چیز اطّلاع کامل دارد. پیام آور گرامی اسلام (ص) نیز که قرآن مجسّم بود، بنا به نقل عُبادة بن صامت فرموده‌اند: «إنّ أفضلَ الإیمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللهَ مَعَکَ حَیثُما کُنتَ»؛ یعنی بالا‌ترین درجه ایمان این است که بدانی هر جا که باشی خدای متعال، همراه و ناظر توست. (تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه4حدید).

 

وقتی چنین است، طبعاً جلوگاه و نشانه اصلی ایمان به خدای متعال و صفات والایش، آن زمان و مکانی است که خارج از دایره آگاهی و قدرت دیگران است و گرنه بنا بر تجربه عملی و تصدیق روان‌شناسی اجتماعی، آبروداری و ظاهرسازی اخلاقی در حضور دیگران، از فنون معمول و عادات رایج انسانهاست؛ لذا خلوت، آزمونی کارامد برای نمایاندن اصالت ایمان و صداقت در تدیّن است و اگر فردی در این آزمون مردود شود، بدین معناست که در عمل، حرمتی کمتر از مخلوقات برای خالق خویش قائل است و همین کافی است که شرط قبولی اعمال، یعنی اخلاص را کاملاً تباه سازد و آن را در شدید‌ترین حالت نیازمندی، یعنی در صحنه قیامت، یکسره بر باد فنا بدهد!

 

کسی که بدین آفت دین‌سوز مبتلاست، می‌تواند با دعا و التجای صادقانه به درگاه پروردگار، پرهیز از تنهایی و شرایط محرّک تا بازیابی توان اراده، الهام از نوع رفتار در حضور معتمدین و نزدیکان، تقویت حسّ نظارت الهی، یادآوری مرگ و فرجام آکنده از رسوایی و خواری گناه پیشگی، در پیش گرفتن سیاست تنش‌زایی در تعامل با نفس و شیطان، گسترش روابط با نیکوکاران و حفظ طراوت زبان با مداومت بر اذکار شرعی، در درمان این بیماری ویرانگر و خرمن‌سوز کوشش کند 


چهارشنبه 91 مهر 12 , ساعت 1:0 صبح

قرآن در آیات مختلف انسان را به مهربانی با پدر و مادر سفارش کرده است. آیاتی که چگونگی رفتار با پدر و مادر در آنها توضیح داده شده, اینجا آورده شده اند

1- سوره: 46 , آیه: 15

و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد مى‏گوید پروردگارا بر دلم بیفکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس گویم و کار شایسته‏اى انجام دهم که آن را خوش دارى و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذیرانم

2- سوره: 31 , آیه: 14

و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شیر باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است

3- سوره: 29 , آیه: 8

و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند و[لى] اگر آنها با تو درکوشند تا چیزى را که بدان علم ندارى با من شریک گردانى از ایشان اطاعت مکن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقیقت] آنچه انجام مى‏دادید باخبر خواهم کرد

4- سوره: 4 , آیه: 36

و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و در باره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راه‏مانده و بردگان خود [نیکى کنید] که خدا کسى را که متکبر و فخرفروش است دوست نمى‏دارد

5- سوره: 17 , آیه: 23

و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى

6- سوره: 2 , آیه: 83

و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید

7- سوره: 6 , آیه: 151

بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مى‏رسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و ن فسى را که خدا حرام گردانیده جز بحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد


دوشنبه 91 مهر 10 , ساعت 1:0 صبح

- عظمت قرآن:
قالَ رَسُولُ الله (ص): "فَضْلُ الْقُرآنِ عَلی سائِرِ الْکَلامِ کَفَضْلِ اللهِ عَلی خَلْقِهِ"
رسول خدا (ص) فرمود: برتری قرآن بر سایر سخنان، مانند برتری خداوند است بر بندگانش.
2- تعلیم و تعلّم قرآن:
قالَ رَسُولُ الله (ص): "خِیارُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ"
رسول خدا (ص) فرمود: بهترین شما کسانی هستند که قرآن آموخته و به دیگران تعلیم می دهند.
3- نگاه کردن به کلمات قرآن:
قالَ رَسُولُ الله (ص): "اَلنَّظَرُ فِی الْمُصْحَفِ مِنْ غَیْرِ قِراءَةٍ عِبادَةٍ"
رسول خدا (ص) فرمود: نگاه کردن به صفحات قرآن (حتی بدون خواندن آن) عبادت است.
4- قرآن خواندن جوان:
قالَ الصّادق عَلَیْهِ السَّلامْ: "مَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤْمِنٌ، اِخْتَلَطَ الْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ"
امام صادق (ع) فرمود: کسی که قرائت قرآن کند در حالی که جوان با ایمان باشد قرآن با گوشت و خونش آمیخته می شود.
5- تأثیر قرآن خواندن:
قالَ رَسُولُ الله (ص): "اِنَّ الْقُلُوبُ تَصْدَءُ کَما یَصْدَءُ الْحَدیدُ فَقیلَ یا رَسولُ اللهِ ما جَلاءُها، قالَ: تَلاوةُ الْقُرْآنَ وَ ذِکْرُ الْمُوْتِ"
پیامبر (ص) فرمود: به درستی که دلها زنگ می گیرد، آنچنان که آهن زنگ می گیرد، عرض شد یا رسول الله (ص) جلای آن با چیست؟
فرمودند: تلاوت قرآن و یاد کردن مرگ است.
6- عمل به دستورات قرآن:
قالَ رَسُولُ الله (ص): "ما امَنَ بِالْقُرآنِ مَنْ اِسْتَحَلَّ مَحارِمَهُ"
پیامبر (ص) فرمودند: ایمان نیاروده است به قرآن کسی که حلال بداند چیزهای را که قرآن حرام کرده است.
7- تلاوت قرآن در خانه:
قالَ النَّبُی (ص): "نَوِّرُوا بُیُوتِکُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرآنَ وَ لا تَتَّخِذُوها قُبُوراً کَما فَعَلَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصاری، صَلُّو فِی الْکَنائِسِ وَ الْبِیَعِ وَ عَطَّلُوا بُیُوتَهُمْ فَاِنَّ الْبَیْتَ اِذا کَثُرَ فیهِ تَلاوَتُ القُرْآنِ کَثُرَ خَیْرَهُ وَ التِّسَعَ اَهْلُهُ وَ اَضاءَ لِاَهْلِ السَّماءِ"
پیامبر گرامی (ص) فرمود: نورانی کنید خانه های خودتان را با تلاوت قرآن و آن را قبرستان قرار ندهید کما اینکه یهود و نصار کردند، نماز در کلیساها و (کنیسه ها) خواندند و خانه های خود را معطل گذاشتند، پس به درستی که اگر زیاد شود تلاوت قرآن در خانه ای خیر و وسعت برای اهل آن زیاد می شود و می درخشد و به اهل آسمان نور می دهد، آنچنان که ستاره های آسمان به اهل زمین نور می دهد و می درخشد.
8- فهم و درک قرآن:
قالَ عَلیٌ (ع): "مَنْ فَهِمَ الْقرآنَ فَسَّرَ جُمَلَ الْعِلْمْ"
علی (ع) فرمود: هر کس قرآن را بفهمد تمام علوم را تفسیر می کند. (در قرآن به تمام علوم اشاره شده است).
9- احترام قرآن:
قال رَسولُ الله (ص): "مَنْ وَقَّرَ الْقُرآنَ فَقَدْ وَقَّرَاللهَ وَ مَنْ لَمْ یُوقَّرَ الْقُرآنَ فَقَدْ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَةِ اللهِ، حُرْمَةُ الْقُرْآن عَلَی اللهِ کَحُرْمَةِ الوالِدِ عَلَی الْوَلَدْ"
رسول خدا (ص) فرمود: کسی که از قرآن تجلیل کند، از خدا تجلیل کرده و کسی که قرآن را تجلیل نکند به حریم خدا اهانت کرده، حرمت و قدر قرآن نزد خدا مانند برتری پدر بر فرزند است.
10- کسانی که قرآن را به زحمت یاد می گیرند:
قالَ الصّادق (ع): "اِنَّ الَّذی یُعالِجُ الْقُرآنَ وَ یَحْفَظَه بَمِشّقةٍ مِنْهُ (قِلَّة حِفْظٍ) لَهُ اَجْرانْ"
امام صادق (ع) فرمود: کسی که کشش حافظه اش کم است و با مشقت قرآن را فرا می گیرد دو اجر دارد.
11- قرآن و عترت:
قالَ رَسولُ اللهِ (ص): "اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ: کتِابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوضْ"
رسول خدا (ص) فرمود: من در میان شما دو چیز سنگین و (گرانبها) به یادگار می گذارم: کتاب خدا و اهل بیت من از هم جدا نمی شوند، تا با من نزد حوض کوثر ملاقات کنند.


دوشنبه 91 مهر 10 , ساعت 1:0 صبح

در قرآن مجید پانزده آیه سجده دار وجود دارد که بعد از شنیدن یا خواندن چهار آیه آن سجده واجب می گردد، و بر یازده آیه دیگر سجده مستحبی است .


سجده های واجب

1- آیه 15 سوره سجده (الجُرُزْ و یا اَلْمَضاجِعْ)
2- آیه 37 سوره سجده (فصلت)
3- آخرین آیه سوره نَجم
4- آخرین آیه سوره عَلَقْ.


سجده های مستحب

1- آخرین آیه سوره اَعْراف 2- آیه 48 سوره نَحْل 3- آیه 58 سوره مَرْیم 4- آیه 77 سوره حَجْ 5- آیه 25 سوره نَمْل 6- ایه 21 سوره اِنْشقاقْ 7- آیه 15 سوره رَعْد 8- آیه 107 سوره اَسری 9- آیه 18 سوره حَجْ 10- آیه 60 سوره فُرقان 11- آیه 24 سوره (ص)


یکشنبه 91 مهر 9 , ساعت 10:0 صبح

با وجود تمام ویژگی‌های مفید و غیر قابل انکار حجاب برای بانوان، به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که حجاب، لذت و شادی معنوی را برای یک بانوی مسلمان به ارمغان می‌آورد.

نمی‌دانید چقدر لذت‌بخش است وقتی وارد مغازه‌ای می‌شوم و می‌پرسم: آقا! این‌ها قیمتش چنده؟

و فروشنده جوابم را نمی‌دهد؛

دوباره می‌پرسم: آقا! این‌ها چنده؟

فروشنده که محو موهای رنگ کرده زن دیگری است، من را اصلاً نمی‌بیند.

باز هم س?الم بی‌جواب می‌ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون می‌آیم.

نمی‌دانید چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه و… راه می‌روید و صد قافله دل، همراه شما نیست…

نمی‌دانید چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم،

دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش‌رنگ‌ترین زن‌هاست را می‌زند.

نمی‌دانید چه لذتی دارد، وقتی شاد و سرخوش، در خیابان قدم می‌زنید؛

در حالی که دغدغه این را ندارید که شاید گوشه‌ای از زیبایی‌هاتان، پاک شده باشد!

و مجبور نیستید خود را با دلهره، به نزدیک‌ترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایی خود را کنترل کنید؛

و زیبایی از دست رفته‌تان را به صورتتان باز گردانید.

می‌دانید چه لذتی دارد، وقتی مردهایی که به خیابان می‌آیند تا لذت ببرند، ذره‌ای به تو محل نمی‌گذارند؟

می‌دانید چه لذتی دارد، وقتی جولانگاه نظرهای ناپاک و افکار پلید مردان شهرتان نیستید؟

می‌دانید چه لذتی دارد، وقتی کرم قلابِ ماهیگیریِ شیطان برای به دام انداختن مردان شهر نیستید؟

می‌دانید چه لذتی دارد، وقتی می‌بینی که می‌توانی اطاعت خدایت را بکنی؛ نه اطاعت هوای نفست را؟

می‌دانید؛ واقعاً می‌دانید که چه لذتی دارد وقتی در خیابان راه می‌روید؛

در حالی که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید.

واقعاً چه لذتی دارد این حجاب. لذتی وصف ناشدنی…

خدایا؛ لذت حجابم مدام باد…


یکشنبه 91 مهر 9 , ساعت 9:17 صبح

 

نتیجه فراخوان پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب از جامعه دانشگاهی

خواسته های رهبری

مقام معظم رهبری در پنج حوزه ، مطالبات اساسی خود از دانشجویان را مطرح کرده اند. این پنج حوزه عبارتند از:

1- حوزه علم:
مهمترین مطالبه در این حوزه: رسیدن به مرزهای دانش، تولید علم و مرجعیت علمی

2- حوزه تهذیب و تزکیه:
مهمترین مطالبه در این حوزه: تقوا

3- عرصه های سیاسی:
مهمترین مطالبه در این حوزه: بصیرت

4- عرصه های اجتماعی:
مهمترین مطالبه در این حوزه: حضور به موقع و به اندازه در عرصه های اجتماعی

5- فعالیت های ورزشی:
مهمترین مطالبه در این حوزه: حفظ سلامت و آمادگی جسمانی

***

نتیجه نظرسنجی سایت: اقتدار علمی مهمترین مطالبه رهبری از دانشجویان

عنوان          تعداد نظرات  درصد کل

اقتدار علمی              326    30.05
خودسازی معنوی       202    18.62
بصیرت                     123    11.34
عدالت خواهی           53    4.88
تحلیل سیاسی         42    3.87
تحصیل، تهذیب ورزش 40    3.69
مقابله با جنگ نرم     39    3.59
آزاداندیشی              36    3.32
آرمانخواهی              30    2.76
خودباوری                 25    2.30
مطالبه گری              20    1.84
سازندگی کشور        17    1.57
استکبارستیزی          16    1.48
تعمیق معرفت دینی    16    1.47
نخبه پروری                3     0.28
کار تئوریک                1      0.09
سایر موارد               96     8.85
جمع                     795


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ