سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در گشاده رویی برای جز نزدیکانش زیاده روی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 8:18 صبح

این 10 روایت به این شرح است :

 
1 . بخورید و بیاشامید ; اما به اندازه کافی و لازم ; زیرا پرخوری و زیاده روی، سلامت شما را به خطر می اندازد; (اعراف/31) .

2 . همه دردها و ناراحتی های خود را می توانید با قرآن ریشه کن سازید; قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستم های روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند; (یونس/57 و اسراء/82) .

3 . در فرهنگ قرآنی، این خداوند است که بیماری ها را شفا می دهد و دیگران، وسیله و واسطه اند ; (شعرا/80) .

4 . اصل اول در سلامتی و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند .

این گونه غذا، می تواند مقدمات سلامتی را در بدن انسان فراهم نماید; اما این که یک ماده خوراکی واحد با ترکیبات غذایی ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، دارای آثار متفاوتی بر سلامت انسان گردد، بحث علمی بسیار عمیقی می طلبد; (نحل/114 و بقره 168) . حلال یعنی چیزی که ممنوعیت شرعی ندارد و طیب یعنی چیزی که موافق طبع سالم انسانی باشد .

5 . بهترین نحوه تغذیه برای سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ; یعنی غذای روزانه در دو وعده اصلی در اول روز و آخر روز صرف گردد . این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه 62 آمده است .

6 . به فرمان قرآن، مؤمنان شایسته ترین افراد در استفاده از نعمت های الهی - مانند غذاهای پاکیزه - می باشند . خداوند می فرماید: چه کسی این غذاهای پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ این ها زیبایی های زندگی دنیاست که خداوند برای بهترین بندگانش خلق نموده است . پس از نعمت های خداوند استفاده کنید; (اعراف/32 و مائده/87 و 88) . به قول امام علی (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت می شود که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید .

7 . جالب است بدانید که خداوند مستقیما در قرآن به خوردن گوشت و ماهی و میوه اشاره می کند و آنها را از نعمت های زندگی بخش الهی برمی شمارد و از ما می خواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه 1 و 96، سوره نحل، آیه 14 و سوره مؤمنون آیه 19 آمده است .

8 . مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیما فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذایی که می خورد، بنگرد; (عبس/24) ; یعنی این که یک انسان قرآنی، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد

9 . خداوند در قرآن کریم خواب را یکی از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمی شمارد و آن را نعمتی قابل ستایش و آیه ای از آیات اعجازآمیز الهی معرفی می کند; (روم/23 و فرقان/47) .

10 . آیا می دانید در فرهنگ قرآنی، سخت ترین و ناگوارترین بیماری ها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام می برد . این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد; چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز می شود و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا می کند; (اعراف/179 و توبه/125) ./س


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 7:28 صبح
باید مسلمانان را تنبه دهیم که استعمارگران و کفار خیال دارند از هر راهی و به هر وسیله‌ای که شده قرآن را از دست آنان بگیرند.
آیت الله بهجت ره

اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می‌داد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می‌دهد.

اگر درست به قرآن عمل می‌کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می‌کردیم؛ زیرا مردم غالباً – به جز عده معدود– خواهان و طالب نور هستند.

قرآن کتابی پیامبرساز و جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام است و سزاوار است با گرسنگی و صبر با خرده‌نان هم شده قرآن کریم را تحصیل و تدریس نماییم.

 

نقشه دشمنان برای قرآن

وظیفه همه‌ ما احیای قرآن و بهره‌برداری از آن است؛ کار ما به این‌جا رسیده که با دانستن قرآن زیر بار کفار می‌رویم. خدا لعنت کند کسانی را که کفار را بر بلاد اسلامی و مسلمانان مسلط می‌کنند.

ما مسلمانان با این قرآن کریم که داریم در خانه‌ها و بلاد خود نشسته‌ایم و از سوی دیگر دشمنان خود را هم کالعدم حساب کرده‌ایم.

باید مسلمانان را تنبه دهیم که استعمارگران و کفار خیال دارند از هر راهی و به هر وسیله‌ای که شده قرآن را از دست آنان بگیرند. معروف است که یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس در حالی که نطق می‌کرد، قرآن را به دست گرفته و گفت: تا این کتاب در دست مسلمانان است، نمی‌توانیم بر آنان حکومت کنیم. یکی از سردمداران فرق انحرافی هم گفته بود که باید مصحف، ناقص شود و به غیر عربی ترجمه گردد و قرار حکومت‌های دست‌نشانده در جوامع اسلامی این است که یا قرآن در دست مسلمانان نباشد تا بر آن‌ها حکومت کنند، یا نظیر تورات و انجیل ترجمه دلخواه گردد و یا آیات برائت از مشرکین و سب و لعن کفار از قرآن اسقاط گردد و فقط آیات مربوط به خداپرستی باقی بماند!

خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولاً، بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بیابیم و ثانیاً، در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو، طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آن‌ها از هر معشوقی بیشتر شایسته‌ عشق‌ورزی هستند. ما اگر جمال روحانی و زیبای قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام را ببینیم، بر گرد آن‌ها طواف می‌کنیم

گاه هم شنیده می‌شود که می‌خواهند آیات منتخب به جای قرآن چاپ شود تا این‌که کل قرآن در دست‌ها نباشد. «لا یبقی من القرآن الا درسه و لا من الاسلام الا رسمه» از قرآن به جز درس آن و یا عکس آن باقی نمی‌ماند؛ البته در این صورت درس قرآن هم نمی‌ماند، بلکه درس بعض قرآن می‌ماند، نه تمام قرآن.

استعمارگران و کفار، خیال دارند هیئت اجتماعیه‌ قرآن را بگیرند و به صورت اجزا و جزوات به دست مسلمانان بدهند و کم‌کم آن اجزا را هم از دستشان می‌گیرند یا آیات منتخب و در نتیجه قرآن ناقص را به دست مردم می‌دهند، بعد همان را هم به آسانی از دست آن‌ها می‌گیرند. ما هم با همه‌ بیداری و توطئه‌های دشمنان در خوابیم! پس کی بیدار می‌شویم تا ببینیم دشمن علیه ما چه می‌کند؟!

 

توسل و عشق دائمی به قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام

خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولاً، بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بیابیم و ثانیاً، در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو، طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آن‌ها از هر معشوقی بیشتر شایسته‌ عشق‌ورزی هستند. ما اگر جمال روحانی و زیبای قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام را ببینیم، بر گرد آن‌ها طواف می‌کنیم.

قرآن

امام موسی‌کاظم علیه‌السلام فرموده‌اند: «فی القرآن شفاء من کل داء» در قرآن بهبودی از هرگونه درد و بیماری وجود دارد. «یستشفی به لکل داء» با قرآن می‌توان برای بهبودی هر بیماری توسل جست.

با توسل به قرآن می‌توان بلاها و فتنه‌ها را از خود و جامعه اسلامی برطرف نمود. توسل به ائمه اطهار علیهم‌السلام و قرآن در تحصیل علم، کسب اخلاص تهذیب نفس و ترک گناهان به انسان یاری می‌دهد.

دستور قرآن کریم به طور موکد این است که: «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا اللّه وابتغوا إلیه الوسیلة وجاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون»ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه سازید و برای رسیدن به مقام قرب او، وسیله بجویید و در راه او کوشش نمایید، باشد که رستگار گردید.

 

آثار انس با قرآن و اهل‌‌بیت علیهم‌السلام

با داشتن قرآن و عترت، فقر و کمبودی نداریم. سزاوار است با گرسنگی و صبر، با خرده نان هم شده، قرآن کریم را تحصیل و تدریس نماییم و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم که «لا تفنی عجائبه» شگفتی‌های موجود در آن پایان‌ناپذیر است. تمسک به قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام حیات است، تمسک به امور دیگر حیات انسان را می‌گیرد و تمسک به قرآن و اهل بیت علیه‌السلام حیات است.

به قرآن و عترت ملتزم باشیم. اگر کسی یکی را ضایع کند، دیگری را هم ضایع کرده است زیرا این دو با هم اتحاد دارند و تفکیک‌ناپذیر می‌باشند، چنان‌که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: انی تارک فیکم الثقلین کتاب‌الله و عترتی اهل‌بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ من دو چیز سنگین و گران‌بها در میان شما به یادگار می‌گذارم؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترت طاهرین. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.

قاعدتاً حفظ قرآن خیلی آسان است و تکرار هم لازم ندارد. «قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: سهل‌الله حفظه لامته»؛ خداوند قرآن را بر امت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آسان نموده است، ولی بر ابقاء و نگهداری از آن تکرار لازم است، زیرا که فرمود «تعاهدوا هذا القرآن...» قرآن را تکرار کنید که زود از خاطر می‌رود. البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه‌روز کمتر از یک جزء بخواند، فراموش می‌کند و خواندن بیش‌از یک جزء در شبانه‌روز هم خستگی‌آور است

جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام

اگر به قرآن عمل می‌کردیم دیگران را به اسلام و قرآن جذب می‌نمودیم، زیرا قرآن جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام است. چند صحیفه برای حضرت آدم علیه‌السلام و چند صحیفه برای حضرت شیث علیه‌السلام نازل شده و صحف ابراهیم و موسی و سایر انبیا علیهم‌السلام و همه‌ آن‌ها در قرآن جمع‌اند ولی ما از آن غافلیم.

خدا می‌داند حفظ قرآن چقدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی مدخلیت دارد، آیا از این بالاتر می‌شود تعبیر کرد که: «من ختم القرآن، کانما ادرجت النبوة بین جنبیه و لاکنه لا یوحی الیه»؛ هر کس قرآن را ختم کند، گویی که نبوت در وجود او گنجانده شده است با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود؛ یعنی قرآن غایت کمال غیر انبیاء علیهم‌السلام را به او می‌رساند. ما آن‌گونه که باید و شاید، از قرآن استفاده نمی‌کنیم. شخصی از قرآن‌مأنوسان می‌گفت: در عرض دو یا سه ماه، دو ختم یا سه‌بار به صورت عادی قرآن را ختم نمودم و دیدم که حافظ کل قرآن هستم. حتی به قصد حفظ هم نخوانده بودم چنان حافظ قرآن شده‌ام که آیات قرآن را از میان لابلای خطوط کتب تفاسیر می‌توانم تشخیص بدهم.

قاعدتاً حفظ قرآن خیلی آسان است و تکرار هم لازم ندارد. «قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: سهل‌الله حفظه لامته»؛خداوند قرآن را بر امت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آسان نموده است، ولی بر ابقاء و نگهداری از آن تکرار لازم است، زیرا که فرمود «تعاهدوا هذا القرآن...» قرآن را تکرار کنید که زود از خاطر می‌رود. البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه‌روز کمتر از یک جزء بخواند، فراموش می‌کند و خواندن بیش‌از یک جزء در شبانه‌روز هم خستگی‌آور است.


دوشنبه 91 شهریور 27 , ساعت 12:14 عصر

حضرت معصومه (س) از پرهیزگارترین زنان شیعه و از زنان عالمه و محدّثه بوده و روایات متعددى از طریق ایشان در کتب احادیث شیعه و اهل سنّت آمده است.

 
ایشان در عبادت و زهد شهره بود و در فضل و کمال، به مدارج عالى نایل آمده است. القاب و صفات بسیارى که حضرت فاطمه معصومه(س) بدان معروف گردید، نشانه سجایاى والاى اخلاقی ایشان است. در یکی از زیارت نامه های آن حضرت، القابى همچون «طاهره» پاکیزه، «حمیده» ستوده خصال، «برّه» نیکو رفتار و تربیت شده، «نقیه» پاک خصلت، «مرضیه» مورد رضای پروردگار، «رضیه» راضى از حق، «محدّثه» راوى حدیث، «شفیعه» شفاعت کننده در روز جزا و «معصومه» به ایشان اطلاق شده است. اما مشهورترین لقب حضرت ، طبق فرموده امام رضا (ع) لقب معصومه است.


دوشنبه 91 شهریور 27 , ساعت 7:54 صبح

چه معصومانه می‏خندی و کودکانه نگاه می‏کنی! تو پاک‏ترینی و فرشته از چشمانت فرومی‏ریزد.
پاکی و اصالت، از شاخسار خاندان معصومت ریشه می‏گیرد؛
پاکی تو که معصومه نام گرفته‏ای و مریم اهل بیتی و کریمه آسمان و زمین.
هلهله زمین
زمین، آمدنت را هلهله می‏کند. فرشته‏ها اسپند بر آتش می‏ریزند تا چشمانی که تاب دیدن تو را ندارند، کور بمانند. ریسه‏های نور، از آسمان تا زمین کشیده شده است. این همه، به یمن آمدن توست؛ کریمه اهل بیت.
ریحانه بهشتی بودی و سرزمین من، عطش رایحه تو را داشت.
آمدی تا انیس و همدم خلوت برادر باشی و غم غربتش را با شانه‏های خود قسمت کنی. افسوس که راه، راهزن آروزهایت شد و تن رنجورت، آن همه اندوه را تاب نیاورد!
از این افسوس پایدار، فانوس اشک‏های‏مان را قرن‏هاست که روشن کرده‏ایم، به یاد داغ‏های تو.
قم، بوی توس می‏دهد
امروز شهرمان را به یمن میلادت آذین بسته‏ایم. گنبد طلایی حرمت، در هاله چراغ‏های رنگین و نوارهای نورانی، چقدر ملکوتی شده است! موسیقی شادی که از مناره‏ها بلند است، در کوچه پس کوچه‏های شهر می‏پیچید. همه جا گل است و شیرینی؛ همه سرشار از شادمانی‏اند.
... اما نمی‏دانم چرا شهرم، عطر توس گرفته است! شاید مسافری غریب به تهنیت و شادباش آمده است؛ شاید برادری به دیدار خواهری... شاید...


دوشنبه 91 شهریور 27 , ساعت 7:54 صبح

چه معصومانه می‏خندی و کودکانه نگاه می‏کنی! تو پاک‏ترینی و فرشته از چشمانت فرومی‏ریزد.
پاکی و اصالت، از شاخسار خاندان معصومت ریشه می‏گیرد؛
پاکی تو که معصومه نام گرفته‏ای و مریم اهل بیتی و کریمه آسمان و زمین.
هلهله زمین
زمین، آمدنت را هلهله می‏کند. فرشته‏ها اسپند بر آتش می‏ریزند تا چشمانی که تاب دیدن تو را ندارند، کور بمانند. ریسه‏های نور، از آسمان تا زمین کشیده شده است. این همه، به یمن آمدن توست؛ کریمه اهل بیت.
ریحانه بهشتی بودی و سرزمین من، عطش رایحه تو را داشت.
آمدی تا انیس و همدم خلوت برادر باشی و غم غربتش را با شانه‏های خود قسمت کنی. افسوس که راه، راهزن آروزهایت شد و تن رنجورت، آن همه اندوه را تاب نیاورد!
از این افسوس پایدار، فانوس اشک‏های‏مان را قرن‏هاست که روشن کرده‏ایم، به یاد داغ‏های تو.
قم، بوی توس می‏دهد
امروز شهرمان را به یمن میلادت آذین بسته‏ایم. گنبد طلایی حرمت، در هاله چراغ‏های رنگین و نوارهای نورانی، چقدر ملکوتی شده است! موسیقی شادی که از مناره‏ها بلند است، در کوچه پس کوچه‏های شهر می‏پیچید. همه جا گل است و شیرینی؛ همه سرشار از شادمانی‏اند.
... اما نمی‏دانم چرا شهرم، عطر توس گرفته است! شاید مسافری غریب به تهنیت و شادباش آمده است؛ شاید برادری به دیدار خواهری... شاید...


شنبه 91 شهریور 25 , ساعت 11:26 عصر
متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت آمریکا است

سیاستمداران آمریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در پی اهانت نفرت انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و سلم حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به ملت ایران و امت بزرگ اسلام، پشت صحنه ی این حرکت شرارتبار را سیاستهای خصمانه ی صهیونیسم، امریکا و دیگر سران استکبار جهانی خواندند و با تشریح دلایل کینه ورزی صهیونیستها نسبت به اسلام و قرآن، تاکید کردند: سیاستمداران آمریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملتهای مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.


متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العزیز الحکیم: یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَاللهِ بِاَفواهِهِم واللهُ مُتِمُّ نورِه وَلوکَرِهَ الکافِرون
ملت عزیز ایران؛ امت بزرگ اسلام
دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم کینه ی عمیق خود را آشکار ساخت و با اقدامی جنون آمیز و نفرت انگیز، خشم مجموعه های خبیث صهیونیستی را از تلألؤ روزافزون اسلام و قرآن در جهان کنونی نشان داد. در روسیاهی عاملان این جنایت و گناه بزرگ همین بس که مقدسترین و نورانی ترین چهره میان مقدسات عالم را آماج یاوه های مشمئز کننده ی خویش ساخته اند. پشت صحنه ی این حرکت شرارتبار، سیاستهای خصمانه ی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است که به خیال باطل خود میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقه های قبلی این زنجیره ی پلید یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیش های امریکایی آتش زننده قرآن حمایت نمیکردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایه داران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیرقابل بخشش نمی رسید. متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملتهای مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.

برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند که این حرکات مذبوحانه ی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانه ی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است، والله غالبٌ علی امره
سیدعلی خامنه ای
23/شهریور/1391


شنبه 91 شهریور 25 , ساعت 1:14 عصر

زن مخلوقی است که در آن می توان لطیف ترین فضیلت ها را یافت.


پنج شنبه 91 شهریور 23 , ساعت 7:3 عصر

قدیمی ترین مکان پرستش خداوند یکتا نمودیم. بر طبق آیات و روایات اسلامی قدمت و دیرینگی خانه کعبه به زمان حضور حضرت آدم (ع) باز می گردد. پس کعبه این کهن ترین پرستشگاه بشری قدمتی به اندازه  قدمت حضور بشریت در کره خاک دارد.

در زمان حضرت محمد (ص) و مقارن با طلوع خورشید اسلام ، این خانه مقدس و محترم الهی از مسیر اصلی خود -که همانا نیایشگاه اهل توحید عالم است – منحرف شده بود و در آن 360 بت قرار داده بودند و خانه  و نماد یکتا پرستی تبدیل به جایگاه شرک و بتخانه شده بود .

این فاجعه معنوی ادامه داشت تا این که به اذن الهی فرزند ابراهیم بت شکن یعنی حضرت محمد (ص) خانه مقدس و شریف  کعبه را از لوث وجود بت های مشرکان رهایی بخشید و این کج فکری بشری را اصلاح نمود .

اما به مرور که از طلوع خورشید اسلام می گذرد دوباره کج فکری هایی چون  حقیقت شوم بت  ها در پیرامون این خانه شکل می گیرند که آفت توحید محسوب می شوند. بت هایی که شاید از جنس سنگ و چوب نباشند ولی به همان اندازه و بلکه بیشتر به پیکره توحید و حقیقت کعبه آسیب وارد می سازند .

در این مقاله به چند نمونه از این کج فکری ها و آفت ها اشاره می شود :

1?  اول از همه از زائران خودمان بگویم . بیشتر به دنبال خرید هستند و بیش از همه زائران کشور های دیگر در بازار ها مشاهده می شوند تا آنجا  که یکی از عوامل رونق بازارهای مدینه و مکه همین ایرانی ها هستند. این قدر ایرانی ها به مراکز تجاری آنجا مراجعه می کنند  که عرب ها زبان فارسی را  یاد گرفته اند تا کسبشان رونق بیشتری یابد.سوغاتی گرفتن بد نیست . خرید بد نیست . اما باید بدانیم و بفهمیم که ما به مکه و مدینه نیامده ایم که بیشترین وقت خود را صرف بازارها و گردش در پاساژها کنیم.  حج عمره یا تمتع،  یک سفر معنوی فوق العاده است شاید دفعه بعدی نداشته باشد… .

2? افرادی دیده می شدند مثل ندید بدید ها به جای این که به درک معنویات آنجا بپردازند ، مطالعه کنند ، بپرسند و یا با حضرت احدیت به عشقبازی و نجوا بپردازند ، پیوسته از برج ها ، هتل ها ، امکانات مادی ، پاساژها یا در و دیوارهای مدرن مسجد النبی یا مسجد الحرام صحبت می کردند و اتفاقا وقتی هم که از این سفر معنوی برمی گردند فقط راجع به این موضوعات حرف می زنند. مثلا آنجا که هستید از روی بی معرفتی می گویند : ببین چه مناره هایی ! چه ستون هایی ! اگر قرار بر این بود که به اینجا بیایید و از در و دیوار و ستون تعریف کنید بهتر بود با هزینه اندکی به تخت جمشید می رفتید ، ستون هایش جالبتر بود .  یا با هزینه بیشتر به یونان می رفتید و بقایای آکروپولیس را به همراه ستون هایش  از نزدیک مشاهده می کردید . متاسفانه این تیپ افراد وقتی هم که بر می گردند پیوسته از همان در و دیوارها و ستون و پاساژها حرف می زنند .

3? گاهی اوقات در هواپیما یا هتل سر غذا یا یک پرتقال جر و بحث می شود. بعضی ها هم با افتخار می گویند واقعا اینجا عالی است اگر مشهد می رفتیم خرجمان بیشتر می شد و این اندازه هم خوش نمی گذشت. بعضی ها هم رکوردهای آمدن به مکه را به رخ دیگران می کشند. چه بسا اگر پول بعضی از آن سفرها را  صرف یک جوان دم بخت می کردند بیشتر پیش خدا ثواب  برایشان ذخیره می شد .

4? برخی دیگر از آسیب ها و آفت ها به این فضای معنوی توسط وهابیان انجام می شود . یادم هست که وقتی برای نیایش به طرف کعبه رفته بودم  و دستم به کسوت (پوشش) کعبه بود  و با خدای خویش راز و نیاز می کردم ، یکی از روحانیان وهابی به طرفم آمد و مرا از این کار باز داشت و این کار را به مثابه شرک قلمداد کرد . خدایا چرا اینها این قدر در جهل و غفلت هستند؟  گویی جاهلیت اولی ، جاهلیت اخری نیز به ارث گذاشته است .

5? خیلی از اماکن معنوی و تاریخی را وهابی ها برای جلوگیری از تبرک جویی از بین برده اند. مثلا فلان مکان که در آن فلان آیه نازل شده بود و مسلمان ها در طول تاریخ برای حفظ این واقعه آنجا را تبدیل به مسجد کرده بودند و صدها نمونه دیگر … .

6? در هتل های مکه دستشویی ها رو به قبله بود . در مثلا  ام القرای اسلام این آخر بی هویتی و حقارت  اهل آنجا بود .

7? هنگامی که در برابر کعبه نشسته ای یا در حال قیام ، داخل در قنوت  می شوی و در جوار قدیمی ترین پرستشگاه توحیدی ، دست به سوی آسمان رحمت باری تعالی دراز می کنی ، ناگهان برج های بلند مکه که در نزدیکی مسجد الحرام  هستند ارتباط تو را با معبود خدشه دار می سازند .

چندین سال پیش که تازه این برج ها در آنجا باب شده بود مردم مکه به جهت از بین رفتن حریم  هوایی و منظر تاریخی - فرهنگی کعبه و مسجد الحرام  به این امر ، اعتراض کرده بودند ولی  به علت دنیا پرستی حکومت وهابی این اعتراضات بی فایده و ابتر ماند .

بلندی ”برج جهان نما” در اصفهان که به حریم هوایی و منظر تاریخی – فرهنگی میدان نقش جهان تجاوز نموده بود چه قدر توسط یونسکو پیگیری شد تا از ایجاد آخرین طبقه آن صرفنظر شود حال آن که ارزش کعبه بسی فراتر  از این میدان  برای بشریت است . لازم به ذکر است که الان” برج ساعت “ نیز  به این مجموعه منحوس اضافه شده است . مردم اینجا نیامده اند که برجهای نیویورک را تماشا کنند . اگر می خواستند به نیویورک  و دیگر جاها می رفتند .

8? نماز دایره ای شکل در اطراف کعبه از اساس باطل است و این سنت نادرست از زمان یکی از خلفای اموی باب شد. این کار از لحاظ فقهی مردود است زیرا ماموم در بالای سر امام قرار می گیرد.

9? یادم هست در هنگام طواف خانه خدا، زوج جوان عربی را دیدم که دست در کمر  هم حلقه کرده بودند به طوری که شوهر داشت با موبایل حرف می زد ظاهرا طواف کعبه را با قدم زدن در خیابان شانزلیزه فرانسه اشتباه گرفته بودند .  باید برای حفظ معنویت از این کارها و خصوصا آوردن موبایل جلوگیری شود  یا آنتن دهی را قطع کنند.

10? در کتاب های معماری و در رشته دانشگاهی معماری همیشه  یکی از توصیه های اکید برای طالبان و دانشجویان این رشته این است که هر سازه را باید به فراخور  اقلیم ، فرهنگ و باورهای آنجا بنا نمود. با این بیان در زمانی که همه ما مُحرم بودیم وقتی وارد هتل شدیم کل هتل آیینه کاری بود و داخل آسانسور آینه وجود داشت . در حالی که نظر کردن به آینه برای مُحرم  ، حرام است .

این که در کتاب معماری یا دانش معماری چه گفته است برای از ما بهتران است . مسلمان ها و جهان سومی ها از این چیزها بی بهره باید باشند هر چند با فرهنگ و دینشان تعارض داشته باشد .

11? نماز های جماعت در آنجا آنقدر طولانی است که مراعات حال مامومین در آن صورت نمی گیرد. یادم هست چند سال پیش به یکی از علمای معروف خودمان در ایران گفتند که شما مراعات اضعف (ضعیف ترین ) مردم  را بفرمایید و این قدر نماز جماعت را  طولانی نخوانید! ایشان که کهنسال و فرتوت بودند در جواب گفته بودند : اضعف مردم ، خودم هستم .

باید گفت : اضعفی که در این باب از آن بحث می شود فقط و فقط اضعف از بعد جسمانی نیست بلکه برخی ممکن است طاقت کمی داشته باشند و  واقعا به علت بیماری و کهولت نتوانند این قدر تحمل کنند .

12? مدرن سازی یکی از آسیب های معنوی به اماکن مقدس مکه و مدینه است . مثلا کف غار حرا را موزاییک می کنند . یا محیط سعی صفا و مروه را مسقف کرده اند کولر  کار گذاشته اند و …

تمام این ها آن  حس و حال و حال و هوایی را که خداوند از آن اعمال می خواهد به بنده برسد ازبین می برد. بسیاری از کارها و اعمال حج، حالت نمادین دارد تا انسان به عمق  موضوع دست یابد. شما تصور کنید، سعی بین صفا و مروه که هفت بار حرکت هروله وار به سوی صفا و مروه است برگرفته از واقعیت تاریخی داستان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل (ع) است . آیا با این مدرنیزاسیونی که در آنجا انجام شده آن حس و حال و تب و تاب  برای زائر نیز رخ خواهد داد؟

مستطیع بودن در حج فقط به شرایط مالی نیست بلکه شخص باید توانایی انجام این اعمال را نیز داشته باشد یعنی نیازی به مسقف کردن و … نیست .

13? از بین بردن کوه صفا و مروه نیز یکی از همان مواردی است که دل همه دوستداران توحید و آیات الهی را به رنج در می آورد . در آیه  158 سوره مبارکه بقره ، خداوند می فرماید:

ان الصفا و المروه من شعائر الله ( همانا دو کوه صفا و مروه از نماد های الهی هستند .)

با این وصف با کمال تعجب مشاهده می کنیم که این دو کوه را با جسارت تمام از بین برده اند و بقایای کوچکی از آن را باقی گذاشته اند . طبق نص صریح قرآن ، این دو کوه از شعائر  و نماد های الهی است حال آن که حکومت وهابی آنها را از میان برده است.

شاید با مطالعه تاریخ اسلام  بتوان به جرات گفت که هیچ دشمنی به اندازه مسلمان های کج اندیش به  شریعت اسلام آسیب وارد نکرده است .

14? در منطقه « منی» و در آنجا که رمی جمرات ( سنگ زدن به نماد شیطان) است در زمانی که ما رفته بودیم آن ستون را تبدیل به یک دیوار بزرگ  کرده بودند که این کار نیز نوعی نوآوری و بدعت  در این اماکن محسوب می شود و مردود است ترجیحا اگر رفتید به همان طرف موضع قبلی اعمال “رمی جمرات” را انجام دهید.

15? در مجاورت مسجد النبی (ص) قبرستان بقیع واقع است .گذشته از ویرانی قبور اهل بیت پیامبر(ص) ، وهابیان حتی به مردگان خود نیز رحم نمی کنند و بر روی آنها مواد آهکی و از بین برنده می ریزند تا اجساد هر چه سریع تر بپوسند .آنها با خود نمی اندیشند که در دین اسلام هم زنده شخص و هم مرده او قابل احترام است و وقتی در آن قبرستان قدم می زنید آثار مواد آهکی را می توانید بر روی قبرها  ملاحظه کنید  هر چند وهابی ها منکر این قضیه هستند.

  16?  حجر الاسود ، سنگی استثنایی است که از بهشت به همراه حضرت آدم بر زمین فرود آمد . در اسلام این سنگ بسیار مقدس است و در برخی روایات آمده است که دست نهادن به آن گویی دست  در دست خدا نهادن است . این روایت بدین معناست که اگر کسی  در حج این سنگ را دید یا لمس کرد با خدای خویش پیمان ببندد که از راه راست منحرف نشود و  همیشه فرمانبردار او باشد . در روایات اسلامی خصوصا در مکتب تشیع آمده است به جهت ازدحام همیشگی در اطراف این سنگ جهت تبرک جویی  ، اگر کسی توانایی استلام و لمس این سنگ را ندارد مثلا بیمار است ، معلول است یا زن است از راه دور اشاره ای به آن سنگ کند ، کفایت می نماید . خصوصا لمس این سنگ به جهت شلوغی و ازدحام به خانم ها توصیه نشده است.

با این توضیحاتی که دادیم متاسفانه دیده می شد خانم های بسیاری به طرف این سنگ می رفتند ، از فشار جمعیت جیغ می کشیدند ،له می شدند ، بی حال می شدند  حتی روسری هایشان کنار می رفت و بعد با افتخار می آمدند و از این که حجر الاسود را لمس کرده اند برای دیگران تعریف می کردند .  در واقع ، زن ها  به این کار توصیه نشده اند ، این در حالی است که در راه انجام این کار توصیه نشده، روسری هایشان می افتد یا بدنهایشان با بدن نامحرم  تماس پیدا می کند و قاعدتا این کار به گناه نزدیکتر است تا ثواب .

 به هر روی در پایان ، برای امام عصر (عج)، پاداش بیکران به جهت صبرشان  آرزو می نماییم .


پنج شنبه 91 شهریور 23 , ساعت 9:16 صبح

یکی از مسائل مطرح در باب کرسی های آزاد اندیشی، درک شاکله و روح حاکم بر آن می باشد، به این معنی که کرسی آزاد اندیشی چه می باشد و چه نمی باشد؟

پس از طرح صریح مطالبه رهبری مبنی بر تشکیل کرسی های آزاد اندیشی در سال های اخیر، یک جنب و جوش جدی در بین دانشجویان و اساتید و طلاب حزب اللهی به وجود آمد که بر این مطالبه رخت تحقق بپوشند، اما آنچه در این بین به چشم می خورد اجرای کرسی های آزاد اندیشی در قالب تریبون آزاد، مناظره، سخنرانی، پرسش و پاسخ، کارگاه آموزشی و ... بود در حالی که کرسی های آزاد اندیشی غیر از اینها می باشد چرا که اینگونه برنامه ها توسط تشکل ها و مجموعه های دانشجویی سال های سال است که برگزار می گردد، با این وجود رهبر انقلاب کرسی های آزاد اندیشی را مطالبه می نمایند؛ بر همین اساس متوجه می شویم که کرسی های آزاد اندیشی، تریبون آزاد، مناظره، سخنرانی، پرسش و پاسخ، کارگاه آموزشی و ... نیست.

اما کرسی های آزاد اندیشی چه می باشد و تفاوت کرسی های آزاد اندیشی با قالب های مرسوم چیست؟

در این مجال می خواهیم مختصری در این رابطه بیندیشیم و ببینیم که کرسی های آزاد اندیشی در ظاهر و باطن چه خصوصیاتی دارند که آنها را متمایز می کند:

1-حاکمیت روح آزاد اندیشی 

اولین و مهمترین شاخصه تمایز کرسی های آزاد اندیشی حاکمیت روح آزاد اندیشی در این برنامه است. کرسی آزاد اندیشی به معنی واقعی بستری است که چه شرکت کنندگان در کرسی و چه مجریان کرسی و چه مخاطبین فرصتی می یابند که در مورد موضوع آزادانه و بدون هیچ گونه وابستگی و جمود فکری بیندیشند؛ این در حالی است که در برنامه های مشابه این فرصت غالبا ایجاد نمی گردد که هیچ یک از اقشار متاثر از برنامه آزادانه ذهن و فکر و اندیشه خود را به کار اندازند و با غور در موضوع، اندیشه مورد نظر خود را برگزینند.

2-مجریان در عرض سایرین قرار می گیرند 

از دیگر شاخصه های کرسی های آزاد اندیشی این است که مجریان برگزاری خود را بالاتر و حق تر از دیگران نمی دانند و نظر مجریان برگزاری کرسی به عنوان یک نظر در کنار سایر نظرات مطرح می گردد و باز این مخاطبین هستند که نظر صحیح را که به نظرشان می رسد را برمی گزینند؛ در حالی در سایر برنامه ها هدف مجری این است که نظری که خود دارد و احساس می کند که نظرش حق است را در قالب برگزاری برنامه به سایرین منتقل کند و صرفا یک رابطه یکطرفه انتقال مفهوم برقرار می گردد و دیگر فرصت ارائه نظر و حتی فکر کردن داده نمی شود، بلکه در واقع ارائه نظر با هدف مجری در تناقض است چرا که وی قصد دارد که مطلبی را به مخاطب القا کند ولی با فرصت دادن به دیگران جهت ارائه نظرات ممکن است نقض غرض روی دهد.

3-سخن مخالف با شرح صدر شنیده می شود 

یکی دیگر از ویژگی های کرسی های آزاد اندیشی این است که اگر نظر مخالفی وجود داشته باشد نه تنها این نظر مخالف با سرکوب مواجه نمی شود و صاحب نظر مخالف با مجازات مواجه نمی گردد بلکه با آغوش باز از این نظر مخالف استقبال می گردد، در واقع قوام کرسی های آزاد اندیشی به وجود این نظر های مخالف می باشد.

در حالی که برگزاری برنامه در قالب های مذکور تاحدودی با سرکوب نظر مخالف گره خورده است و اگر شخصی در اینگونه مراسم نظر مخالفی را بیان دارد به خصوص اینکه این نظر مخالف، مخالفتی با حاکمیت یا سیاست حاکم بر مجموعه ای که در آن مجموعه کرسی برگزار می گردد باشد، با قاطعیت با وی برخورد می شود و فرد مورد مواخذه قرار خواهد گرفت.

4-منطق و اخلاق

آخرین شاخصه ای که به نظر می رسد کرسی های آزاد اندیشی را متفاوت می نماید، وجود منطق و استدلال در آن می باشد و کرسی های آزاد اندیشی در باطن با ولنگاری در فکر و بیان و شالوده شکنی مخالفت می نماید.

اگر روح منطق و اخلاق حاکم نباشد اصلا آزاد اندیشی متحقق نمی گردد، چرا که در فضای هرج و مرج و بی استدلالی امکان نخواهد داشت که فرصتی برای اندیشیدن فراهم گردد و تمام نظرات موجود به گوش مخاطبین برسد.

 به معنای دیگر کرسی آزاد اندیشی در دل خود از یک طرف با تحجر و جمود و سرکوب نظر مخالف مقابله می کند و از طرفی با بی بند و باری در اندیشه و گفتار مخالف است در حالی که سایر قالب ها عمدتا به یکی از این دو شیوه گرایش دارد.

در پایان امید است که کرسی های آزاد اندیشی که از مولفه های اساسی تضمین کننده آینده انقلاب است به دست پرتوان دانشجویان و اساتید و طلاب این مرز و بوم به معنی واقعی تشکیل گردد و از برکات برگزاری آن تمام مستضعفین جهان متنعم گردند

 


پنج شنبه 91 شهریور 23 , ساعت 9:5 صبح

وزی یک سیاستمدار معروف، درست هنگامی که از محل کارش خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد.
روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و یک فرشته از او استقبال کرد. فرشته گفت: «خیلی خوش آمدید. این خیلی جالبه. چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می کنیم. به هر حال شما هم درک می کنید که راه دادن شما به بهشت تصمیم ساده ای نیست»

سیاستمدار گفت «مشکلی نیست . شما من را راه بده، من خودم بقیه اش رو حل می کنم»

فرشته گفت «اما در نامه ء اعمال شما دستور دیگری ثبت شده ، شما بایستی ابتدا یک روز در جهنم و سپس یک روز در بهشت زندگی کنید. آنگاه خودتان بین بهشت و جهنم یکی را انتخاب کنید»

سیاستمدار گفت «اشکال نداره. من همین الان تصمیمم را گرفته ام. میخواهم به بهشت بروم»

فرشته گفت «می فهمم. به هر حال ما دستور داریم. ماموریم و معذور»

و سپس او را سوار آسانسور کرد و به پایین رفتند. پایین … پایین… پایین… تا اینکه به جهنم رسیدند.

در آسانسور که باز شد، سیاستمدار با منظرهء جالبی روبرو شد. زمین چمن بسیار سرسبزی که وسط آن یک زمین بازی گلف بود و در کنار آن یک ساختمان بسیار بزرگ و مجلل. در کنار ساختمان هم بسیاری از دوستان قدیمی سناتور منتظر او بودند و برای استفبال به سوی او دویدند. آنها او را دوره کردند و با شادی و خنده فراوان از خاطرات روزهای زندگی قبلی تعریف کردند. سپس برای بازی بسیار مهیجی به زمین گلف رفتند و حسابی سرگرم شدند. همزمان با غروب آفتاب هم همگی به کافهء کنار زمین گلف رفتند و شام بسیار مجللی از اردک و بره کباب شده و نوشیدنی های گرانبها صرف کردند. شیطان هم در جمع آنها حاضر شد وشب لذت بخشی داشتند..

به سیاستمدار آنقدر خوش گذشت که واقعاً نفهمید یک روز او چطور گذشت. راس بیست و چهار ساعت، فرشته به دنبال او آمد و او را تا بهشت اسکورت کرد. در بهشت هم سیاستمدار با جمعی از افراد خوش خلق و خونگرم آشنا شد، به کنسرت های موسیقی رفتند و دیدارهای زیادی هم داشتند. سناتور آنقدر خوش گذرانده بود که واقعا نفهمید که روز دوم هم چگونه گذشت، گرچه به خوبی روز اول نبود.

بعد از پایان روز دوم، فرشته به دنبال او آمد و از او پرسید که آیا تصمیمش را گرفته؟

سیاستمدار گفت «خوب راستش من در این مورد خیلی فکر کردم. حالا که فکر می کنم می بینم بین بهشت و جهنم من جهنم را ترجیح می دهم»

بدون هیچ کلامی، فرشته او را سوار آسانسور کرد و آن پایین تحویل شیطان داد. وقتی وارد جهنم شدند، اینبار سیاستمدار بیابانی خشک و بی آب و علف را دید، پر از آتش و سختی های فراوان. دوستانی که دیروز از او استقبال کردند هم عبوس و خشک، در لباس های بسیار مندرس و کثیف بودند. سیاستمدار با تعجب از شیطان پرسید «انگار آن روز من اینجا منظرهء دیگری دیدم؟ آن سرسبزی ها کو؟ ما شام بسیار خوشمزه ای خوردیم؟ زمین گلف؟ …»

شیطان با خنده جواب داد: « آن روز، روز انتخابات بود… امروز دیگر تو رای داده‌ای


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ