سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا خانه‏اى است که از آن بگذرند ، نه جایى که در آن به سر برند ، و مردم در آن دو گونه‏اند : یکى آن که خود را فروخت و خویش را به تباهى انداخت ، و دیگرى که خود را خرید و آزاد ساخت . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 90 آذر 9 , ساعت 4:53 عصر

سخن در مورد محرم و عاشورا بسیار است و هر چقدر اسرار و فوائد این نهضت بزرگ را بیان کنیم باز در برابر دریای بی کران آن قطره ای نسبت به دریا هستیم که نمیتوانیم به عمق این حادثه سرنوشت ساز تاریخ برسیم .اما آنچه بیش از بیش در این عرصه اهمیت دارد ارتباط تنگاتنگ قرآن وعاشورا است به نحوی که قرآن را میتوان در ثانیه به ثانیه و در هر سکانسی از این نهضت بزرگ  مشاهده کرد .

سکانس اول :در مسیر کربلا

وقتی از مدینه به سمت مکه حرکت کرد فرمود: «رَبِ‏ّ نَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین»(1 )
و آنگاه که به مکه رسید فرمود:(وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَى‏ رَبِّى أَن یَهْدِیَنِى سَوَاءَ السَّبِیل)(2) در مکه همگان را به سوی کتاب خداوند  دعوت کرد و فرمود «وَ اَنا ادعوکم اِلى‏ کتابِ اللَّه و سُنة نبیّهِ»(3)

شیخ مفید از شخصى به نام ضحّاک بن عبدالله نقل کرده که سپاهى از ابن سعد بر ما عبور کرد و آن سپاه ما را تحت نظر داشت و حراست و مواظبت مى نمود. در حال عبور آن ها امام حسین(علیه السلام) این آیه ها را قرائت مى کردند:

(وَلاَیَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَیْرٌ لاَِّنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ: کسانى که راه کفر را پیش گرفتند، گمان نکنند که اگر به آنان مهلت مى دهیم به سود آن هاست; نه، ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى این که بر گناهان خود بیفزایند و براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود )(4)

سکانس دوم:بعد از شهادت
پس از شهادت امام و یارانش هنوز میتوانیم این پیوند ناگسستنی بین عاشورا و قرآن را مشاهده کنیم آنجا که در روایت های مختلف نقل شده است که سر مبارک اباعبدالله قران میخواند :آنجا که از زید بن ارقم روایت شده است که می‎گوید من شنیدم که سر امام حسین این آیه را تلاوت می‎کرد.(5):(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً»(6)

و یا آنجا که آن مرد یهودی میگوید شنیدم که سر اباعبدالله این گونه می گفت:«وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(7)

سکانس سوم: قرآن و زیارت امام حسین
یکى از اصولى که قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبى ها و تنفر از بدان و بدى هاست .
اگر به امام حسین علیه السلام سلام مى گوییم ، از قرآن آموخته ایم که به پیام آوران آسمانى و رهروان الهى سلام مى گوید:
( سلام على نوح فى العالمین ، سلامٌ على ابراهیم ، سلام على موسى و هارون ، سلام على آل یاسین) (8)

اگر به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله صلوات مى فرستیم ، از قرآن یاد گرفته ایم که مى فرماید: اِنّ اللّه و ملائکته یصلون على النّبى (9) خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود مى فرستند و اگر ما بر بنى امیه و غاصبان حکومت حقّ و تبهکاران تاریخ بشریّت ، لعن و نفرین مى کنیم ، باز از قرآن آموخته ایم که مى فرماید:
(اِنّ الّذین یؤ ذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الاخرة  آنان که خدا و پیامبرش را اذیّت مى کنند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعنت مى کند.)(10)

سکانس چهارم :قرآن و عزداراری
از نظر قرآن عزاداری ریشه‏ هایی دارد اول روضه ‏خوان خود خداست، سوره‏ ای در قرآن است به نام سوره بروج که می‏فرماید:(قتل اصحاب الاُخدود و هم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود و ما نفقوا منهم الا أن یؤمنوا بالله العزیز الحمید)

سوره بروج می‏گوید مرگ بر اصحاب اُخدود، اصحاب اُخدود چه کسانی هستند؟ یک گودالی کندند، مؤمنین را ریختند در  گودال سوزاندند و اینها بالای گودال به تماشا نشستند و قرآن می‏گوید: اینها فقط به جرم اینکه مؤمن بودند سوخته شدند و قرآن روضه سوخته شدن این مظلومین مؤمن را می‏خواند پس اولین روضه خوان خود قرآن است. روضه ‏اش، روضه اصحاب اُخدود است.(11)

سکانس پنجم:ماندگاری قرآن و عاشورا
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بارها می‌فرمود:(من در میان شما مردم دو چیز گران بها وا می نهم: یکی کتاب خدا و دیگری خاندانم و این هر دو هرگز از هم جدا نخواهند شد)
این کلام بلند نبوی نیز رازگشای جاودانگی حسین(علیه السّلام) است. او فرزند پیامبر خدا و از عترت پاک اوست که جانش آکنده از حقایق گران است و قرآن کتاب ماندگار خداوند است و حسین(علیه السّلام) جلوه گویای کتاب خداست و هر دو ماندگارند.(12)

سکانس ششم:ارتباط با قرآن و عاشورا
یکی از مهمترین بحث ها در مورد قرآن کریم و دانشگاه عاشورا این است که چگونه ما میتوانیم با این دو ارتباط برقرار کنیم و کدام ارتباط بیشتر میتواند زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد .

در مورد این سوال که چگونه میتوانیم با قران و عاشورا ارتباط برقرار کنیم میتوان گفت که چهار نوع ارتباط وجود دارد :

1) ارتباط علمی باقرآن و دانشگاه عاشورا
در ارتباط علمی با قران میتوان از  واژه شناسی قرآن، تفسیر قرآن، تاریخ قرآن و شناخت های گوناگونی که از این کانون ژرف می توان به دست آورد بحث و گفتگو کرد
در عرصه مسایل عاشورا هم همین ارتباط وجود دارد. یعنی می توان یک نوع ارتباط علمی با دانشگاه عاشورا برقرار کرد. مثل تاریخ نگاری عاشورا، تاریخ شناسی، عوامل به وجود آورنده عاشورا، دست آوردهای آن و … که نوعی ارتباط علمی است.

2)ارتباط تبرک جویانه
که این ارتباط یکی از گسترده ترین و وسیع ترین ارتباطی است که امروزه برقرار میشود . قرآن کریم، یادآور می شود که چشمان یعقوب به برکت پیراهن یوسف شفا یافت. البته ناگفته نماند، این نوع ارتباط اگر راه افراط بپوید یا آن که تنها راه ارتباط دینی باشد، تبدیل به یک فاجعه می شود. بوسیدن قرآن، از زیر قرآن گذشتن یا در آغاز سفر، خود را به قرآن متبرک کردن، همراه داشتن و خواندن قرآن برای شفای بیماران، استخاره گرفتن با قرآن و مانند این ها، نوعی ارتباط تبرک جویانه با این کانون ژرف معارف الهی است. در زمینه عاشورا نیز گریستن، سینه زدن، توسل جستن، همراه داشتن تربت و همراه میت نهادن آن، کام گرفتن با تربت امام حسین علیه السلام و… همه این ها جلوه های ارتباط تبرک جویانه با مکتب امام حسین علیه السلام است و این ارتباط، هیچ گاه محدود به شیعیان نبوده و نیست ..

3)ارتباط عملی
سومین  ارتباط با قرآن کریم و عاشورا، ارتباط عملی است که کارسازترین و آموزنده ترین شیوه های ارتباطی است . خداوند می فرمایند «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً؛ کسی که مشتاق لقای پروردگار است، باید کار شایسته انجام دهد».

یعنی ارتباط علمی یا تبرک جویانه با یک مکتب، به تنهایی کارساز نیست؛  پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند: «وقتی که فتنه ها و چالش ها و بحران ها چونان شب تیره، زندگی شما را فرا گرفت، بر شما باد به قرآن» یعنی بر شما باد عمل به قرآن؛ چرا که عمل به قرآن است که ما را از تاریکی ها به نور می کشاند، و بحران ها را از بین می برد؛ نه فقط پیوند تئوریک با مفاهیم قرآن؛ پیوند تئوریک با مفاهیم قرآن نجات بخش نیست امااگر ما به قرآن، حضور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بدهیم، از همه بحران ها نجات پیدا می کنیم.

در ارتباط با عاشورا نیز این گونه است. اگر ما به امام حسین علیه السلام به عنوان یک مقتدا نگاه کنیم، به عنوان یک اسوه و اسطوره ای که لباس عمل پوشیده است، اسطوره ای که به میدان آمده است، اسطوره ای که نمایش عملی از ارزش ها را به میدان آورده است؛ اگر مثل امام حسین علیه السلام، طاغوت ستیز باشیم و ذلت ستیز و خلاصه اگر امام حسین علیه السلام مقتدای عملی ما باشند، می توانیم تمام بحران های کنونی را پشت سر بگذاریم.اما متاسفانه مهم ترین فاجعه ای که امروز در میان سوگواران مکتب عاشورا وجود دارد، این است که از یک سو ارتباط های تبرک جویانه اوج گرفته است و از سوی دیگر پیوندهای عملی سست و ضعیف شده است.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ