سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که طمع را شعار خود گرداند خود را خرد نمایاند ، و آن که راز سختى خویش بر هر کس گشود ، خویشتن را خوار نمود . و آن که زبانش را بر خود فرمانروا ساخت خود را از بها بینداخت . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 90 آبان 8 , ساعت 7:34 عصر

پایگاه فرهنگی ، مذهبی شیعه ها - فرهنگ کار از دیدگاه قرآن

زیرا نه تنها بنیاد هر تغییر و تحول مثبتی است، بلکه وظیفه و مسئولیت انسانی در قبال آفرینش است؛ چراکه انسان خردمند در جایگاه خلافت باید با کار و تلاش خویش نه تنها زمینه تحول مثبت و تکاملی خویش را فراهم آورد، بلکه دیگران را نیز به کمال لایق و شایسته خودشان برساند و در مقام مظهریت پروردگاری و ربوبیت، این مسئولیت را به بهترین وجه ممکن انجام دهد.

نویسنده در این مطلب برآن است تا نگرش قرآن را به کار به شکل عام و کار نیک به شکل خاص تبیین نماید و جایگاه و اهمیت و ارزش آن را در زندگی فردی و اجتماعی و نیز شخصی و جمعی واکاوی کند. با هم این مطلب را ازنظر بگذرانیم.

? عمل، کار هدفمند

در فرهنگ قرآن، فعل یا همان انجام دادن، هرتلاش و کوششی است که به قصد یا بی قصد انجام می گیرد. از این رو ما از فعل آب در سوراخ کردن سنگ ها و جابه جایی خاک ها و ایجاد دره ها و مانند آن سخن می گوییم که از سوی یک موجود غیرزنده بی هیچ قصد و نیتی از سوی فاعل آن، صورت می گیرد، اما عمل، کاری است که از یک موجود زنده با قصد انجام شود. لذا عمل یا همان کار، اخص از فعل است، چنان که عمل در کاربردهای قرآنی، اعم از عمل صالح و کار نیک می باشد و می تواند عمل و کار بد را نیز دربرگیرد. (مفردات الفاظ القرآن الکریم، راغب اصفهانی، ص 587)

به هرحال کار و عمل، فعل هدفمندی است که از عاقل، با قصد صادر می شود و شخص با انجام آن در اندیشه دست یابی به مقصد و منظوری است.

? اندیشه و کار

کارها به سبب آن که به قصد و نیتی خاص انجام می گیرد، می تواند به اعتبار متعلق آن، مثبت و منفی باشد، زیرا کارها می توانند به قصد زیان و آسیب به خود و یا دیگری انجام گیرد و می تواند به قصد سود و بهره رسانی صورت گیرد که از آن به کار نیک یا عمل صالح و کار بد و عمل طالح یاد می شود.

خداوند در قرآن در بیان ارز ش واهمیت کار به این نکته توجه می دهد که انسان چیزی جز سعی و عمل نیست. هرچند که در آیه 39 سوره نجم آمده است؛ و ان لیس للانسان الا ما سعی؛ و برای انسان چیزی جز آن چه انجام می دهد و تلاش می کند، نیست؛ ولی می توان از این جمله نیز همان معنای پیشین را استنباط کرد؛ زیرا خداوند در ادامه در آیات دیگر می فرماید که انسان در آخرت، همین عمل خویش را به شکل جزای کامل می بیند.

به سخن دیگر، انسان جز همین اندیشه و عمل خویش نیست که از وی صادر می شود. بنابراین کار انسان و سعی اوست که او را می سازد و به شکل سازه ای نهایی در آخرت بروز و ظهور کرده و از زمین خارج می شود. این معنا در آیاتی از جمله آیه 111 سوره نحل و آیه 70 سوره زمر به شکل بهره مندی کامل انسان از کارهای خویش در قیامت بیان شده است.

به هرحال، انسان چیزی جز اندیشه و کار نیست. این اندیشه است که به کار، رنگ و رویی خاص می بخشد و آن را به صورت عمل نیک و بد درمی آورد. انسان نیز در نهایت همین آثار و پیامد اندیشه و کار خویش را به شکل شخصیت وجودی خود می بیند. ( بقره، آیات 134 و 139 و 141 و 286 و آیات دیگر)

براین اساس قرآن، خواهان توجه ویژه انسان ها به مساله کار و اندیشه می شود و از آنان می خواهد تا اندیشه و کارهای نیک را در نظر داشته و در مسیر آن گام بردارند و از اندیشه و کارهای بد و زشت اجتناب ورزند.

البته تاثیر اندیشه و کار تنها به حوزه مسایل شخصی محدود نمی شود، بلکه آثار آن در حوزه های اجتماعی و زندگی جمعی نیز بروز و ظهور می یابد. از این رو خداوند در آیاتی از جمله 134 و 139 و 141 سوره بقره و نیز آیات 28 و 29 سوره جاثیه از بهره مندی امت ها و جوامع از ثمره عملکرد خویش سخن به میان می آورد و تاثیراندیشه و کار را در حوزه های اجتماعی به صراحت تبیین می کند.

? آثار و اهمیت کار در زندگی بشر

برای این که از اهمیت کار و عمل در زندگی بشر و تاثیرات و نقش آن آگاه شویم، نگاهی گذرا به برخی از آثار و پیامدهای کار براساس تفسیر و تبیین قرآن می اندازیم تا با تفکر در آثار و کارکردهای کار، توجه و اهتمام ویژه ای به مساله کار به ویژه کار نیک داشته باشیم و اجازه ندهیم تا فرصت های غیرقابل تکرار به سادگی از دست برود و در آخرت انگشت ندامت و حسرت به دندان بگیریم.

1) شخصیت سازی: یکی از مهم ترین تاثیرات شگرف کار و عمل در مساله شخصیت سازی نهفته است به این معنا که انسان ها از نگاه قرآن همانند هیولای نخستین و ماده ابتدایی هستند که به سبب انفعال شدید، قابلیت هرگونه تغییر و تحولی را دارند. بنابر این انسان معمولی و طبیعی به طور عادی هرگونه تغییر و تحول و تبدلی را بر می تابد و به هر شکلی در می آید. از این رو استاد علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) انسان را جنس الاجناس می داند که قابلیت تبدیل و تحول به هر ماهیت نوعی را می یابد؛ زیرا انسان می تواند به اشکال و قالب های بسیار متنوعی در آید که دیگر جانداران از آن بی بهره اند. براساس تفسیرقرآنی، انسان می تواند از جماد فروتر شود و از ملک پران گردد به گونه ای که در مقام مظهریت صادر نخستین در آید و در ««قاب قوسین او ادنی» (نجم، آیه 9) نشیند.

انسان ها با اندیشه و کار خویش، شخصیت خود را می سازند. برخی خود را به سنگ خارای سخت تبدیل می کنند که هیچ گونه آب حیات و زندگانی در آن جریان نمی یابد. و در برخی موارد آب حیات نمی تواند حتی در آن راه یابد؛ و گاه دیگر به شکل موجودی مرکب از شتر و گاو و پلنگ در می آیند که خصلت ها و خصوصیات آنها را با خود دارند. خداوند در آیاتی، از این دسته از انسان ها با عنوان «کالانعام بل هم اضل» تعبیر می کند؛ زیرا پست تر از حیوان شده اند و توانمندی ها و ظرفیت های الهی خود را دسیسه و خاک کرده و چیزی از آن در خود بر جا نگذاشته اند. البته برخی دیگر با اندیشه ها و کارهای نیک خویش در مسیر تعالی و کمال گام برداشته و از نعمت اسمای الهی به درستی بهره می گیرند و فرشته وش یا برتر از آن می گردند.

خداوند در آیاتی از جمله آیات 134 و 141 سوره بقره و آیات 57 و 58 و نیز 175 و 176 سوره اعراف و به ویژه در آیه 84 سوره اسراء به صراحت از شاکله و شخصیت وجودی انسان سخن می گوید که با عمل ساخته می شود و رفتارهای آینده و آتی آنان نیز براساس همین شخصیت و شاکله وجودی می باشد. به این معنا که از کوزه همان برون تراود که در اوست. آیاتی از جمله 19 سوره لقمان و 30 و 31 سوره صافات و 21 سوره طور و 5 سوره جمعه و آیاتی دیگر نیز همین معنا را مورد تأکید قرار داده و از نقش و اهمیت خاص و بسیار مهم اندیشه و کار در زندگی بشر سخن به میان آورده است.

2) تحولات تاریخ: اصولا از نظر قرآن تمامی تحولات تاریخی بشر مبتنی بر عملکرد و کار مردم است. به این معنا که هر جا تحولی در زندگی بشر چه در جهت مثبت یا منفی رخ داده و یا رخ خواهد داد، ریشه در کار و عملکرد جامعه انسانی دارد. این انسان ها هستند که باکارهای مثبت و منفی خویش سرنوشت خود را رقم می زنند و آن را در مسیر کمالی یا ضد کمالی قرار می دهند.

جوامع بشری که به تمدن و فرهنگ مطلوب دست یافته اند، جوامعی هستند که با کارهای عقلانی و نیک خویش، زمینه بروز و ظهور آن را فراهم آورده اند؛ همچنین جوامعی که به قهقرا رفته و سقوط کرده و نام و نشانی نیز از آنان بر جا نمانده است، جوامعی بودند که برخلاف اصول عقلانی به کارهای زشت و ناهنجار دست یازیدند و خود و دیگران را تباه کردند.

خداوند در آیاتی از جمله آیات 52 و 53 سوره انفال به نقش و اهمیت بسیار حیاتی کارهای مردم در تحولات تاریخی جوامع بشری اشاره می کند و در آیه 11 سوره رعد با تأکید مستقیم بر نقش عمل و کار در زندگی فردی و جمعی روشن می سازد که چرا و چگونه جوامع دچار تحولات و تغییرات شگرف می شوند.

3) آرامش: بی گمان یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی بشر دست یابی به سعادتی است که آن را در آرامش و آسایش ابدی و همیشگی تفسیر و تعبیر می کند. از این رو همواره در اندیشه آن است که به آرامش و آسایش جاودانه دست یابد و از هرگونه ناامنی و بحران روحی و روانی و شخصی و جمعی و مانند آن رهایی یابد و در کمال امنیت و آرامش و اطمینان قرار گیرد و سکونت روحی یابد.

از نظر قرآن ریشه هر سعادتی را باید در اندیشه و کار نیک آدمی جست. از این رو از انسان ها می خواهد تا برای دست یابی به این هدف عالی و بلند، همت بلند دارند و تلاش و کوشش کنند. خداوند در آیه 112 سوره نحل با ارایه مثالی می کوشد تا این معنا را گوشزد کند که آرامش و آسایش جوامع در گرو اندیشه و کار نیک است؛ زیرا در شرایطی آرامش و امنیت به جامعه باز می گردد که همه انسان ها در مسیر درست، اندیشه ورزند و کار کنند تا برکات از آسمان و زمین به سوی ایشان روانه شود.

اگر به جوامع بشری نگاهی گذرا شود به سادگی معلوم می شود که ابتلای جوامع به ترس و ناامنی چیزی جز بازتاب اندیشه های پلید و کارهای زشت آنان نیست. ترس از گرسنگی و ناامنی در حوزه های روحی و غذایی و جانی و جسمی نتیجه و بازتاب طبیعی پندارهای پلید و کارهای زشت بشر است. بر این اساس باید با تغییر در اندیشه و کار آن را به سوی درست ساماندهی و هدایت کرد و اندیشه سالم و پاک را در کنار کار و عمل صالح قرار داد تا به مقصد والا دست یافت.

4) آسایش: چنان که گفته شد از مهم ترین دغدغه های اصلی بشر آسایش و آرامش است. البته دنیا به طور طبیعی از این ظرفیت برخوردار نیست که آسایش و آرامش دایمی و جاودانه را به همراه داشته باشد، ولی می توان در همین دنیا به گونه ای زیست که از آرامش و آسایش طبیعی پایدار نسبی برخوردار شد. از این رو خداوند پاداش تقوای الهی یعنی اندیشه ها و کارهای نیک بشر را، آرامش و آسایش در دنیا افزون بر آرامش و آسایش ابدی و جاودانه در آخرت می داند و در آیه 112 سوره نحل بر آن تاکید می کند. به سخن دیگر، انسان ها می توانند در سایه ایمان و تقوای الهی به سعادتی در دنیا دست یابند که آرامش نسبی و پایداری را برای آنان به ارمغان می آورد و برکات زمین و آسمان را بهره آنان می گرداند. البته کسانی که این گونه عمل می کنند به طور طبیعی در آخرت از سعادت جاودانه و آسایش و آرامش ابدی برخوردار می گردند، چنان که آیه 127 سوره انعام و نیز آیات 21 تا 24 سوره حاقه این معنا را به صراحت تبیین می کند.

5-تمدن و اقتصاد شکوفا: از دیگر آثار عمل می بایست به تمدن و اقتصاد شکوفایی اشاره کرد که جز از این راه به دست نمی آید. خداوند در آیاتی از جمله آیه 53 سوره انفال و 112 سوره نحل و 3 سوره اسراء به نقش عمل و کار در بهره مندی انسان از نعمت های الهی در زمین اشاره می کند و خواهان تلاش و کار مردم می شود تا از نعمت های خدادادی در زمین بهره مند گردند و در آسایش و آرامش زندگی کنند و دغدغه گرسنگی و ناامنی نداشته باشند. به سخن دیگر تلاش آدمی در دنیا از موجبات بهره مندی انسان از اقتصادی شکوفا و تمدنی بزرگ خواهد بود که زمینه سعادت نسبی در جهان را فراهم می آورد؛ چنان که قوم یونس این گونه عمل کردند و تا مدتی از متاع مستقر و با دوام بهره مند شدند و هیچ گونه دغدغه ای در این حوزه ها نداشتند.

به هر حال تلاش و کار نیک که از نگرش نیک و اندیشه سالم تراوش می کند؛ فضای مطلوبی را برای رشد و بالندگی اقتصادی و رفاهی مردم فراهم می آورد و تمدن های بزرگ را ایجاد و بارور می سازد. (انسان، آیه 22 و آیات دیگر)

6- فقرزدایی: کار و تلاش، دست کم عامل اصلی در فقرزدایی از جوامع بشری است. حتی اگر انسان نخواهد برای آخرت خویش کاری کند و از فواید کار نیک در آخرت بهره مند گردد (غاشیه، آیات 8 تا 16) حداقل می تواند با کار و تلاش، خود و دیگران را از فقر و فلاکت رهایی بخشد. بسیاری از جوامع که دچار فقر و بدبختی های متنوع هستند به سبب بی توجهی به اهمیت و ارزش کار به این وضع دچار می شوند با نگاهی گذرا به جوامع فقیر می توان به سادگی این معنا را اثبات کرد که تنها جوامعی گرفتار فقر هستند که دچار تنبلی هستند و از کار و تلاش دوری و اجتناب می ورزند و به تکاهل رو آورده اند. از این رو خداوند گرفتاری جوامع بشری به فقر و فاقه و گرسنگی را نتیجه رفتارهای ایشان از جمله بیکاری و یا کارهای نادرست و خلاف موازین عقلی و عقلایی می شمارد. با نگاهی به آیه 112 سوره نحل می توان این معنا را به دست آورد که عملکرد نادرست، موجب فقر و فاقه جوامع بشری می شود چنان که عمل و کار می تواند درهای نعمت را به سوی انسان و جوامع بشری بگشاید و آنان را به کمال سعادت در دنیا برساند.

? آداب کار و عمل

از آن جایی که هر کاری در فرهنگ قرآنی باید متوجه امر عالی باشد، از مردم خواسته شده تا در کارهای عادی و معمولی خویش نیز به این نکته توجه کنند که کارهای خویش را برای مقاصد بزرگ و عالی چون کمالات مطلق انجام دهند. لذا توحید محوری و آخرت گرایی به عنوان یک ارزش مورد تاکید قرار می گیرد تا به کارها رنگ و بوئی دیگر بخشد. در همین راستا خداوند از انسانها می خواهد تا همواره در تمام کارهای خویش از آغاز تا انجام متوجه خداوند بوده و از وی درخواست موفقیت در کارها را داشته باشند. (اسراء آیه 80)

خداوند یکی از آداب کار کردن را انجام آن با یاد و نام خود دانسته و آن را به عنوان یک فضیلت مورد تاکید قرار داده است. لذا سوره حمد را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می کند و در آیات 29 و 30 و 41 سوره هود نشان می دهد که این روش تا چه اندازه ارزشی و دارای فضیلت است.

البته از آن جایی که مالک همه هستی خداوند است، باید به این نکته نیز توجه کرد که اراده الهی پیش از هر اراده و مشیتی است. پس لازم و بایسته است تا با گفتن ان شاءالله در کارها از خداوند بخواهیم تا هر کاری را به سامان رساند و در مسیر خیر قرار دهد. (کهف، آیات 23 و 24)

اگر کارهای نیک را با اندیشه نیک انجام دهیم و از خداوند توفیق بخواهیم امید است که کارهای ما همان گونه باشد که رهبری انقلاب از ما خواسته است. از این جا می توان به سادگی دریافت که همت بلند همان است که آدمی کارهای خویش را با آرمان های پیش گفته آغاز کند و از خداوند بخواهد تا کارهایش در راستای دست یابی به آثاری چنان بزرگ باشد که در بالا گفته شد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ