سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر دو پایم را در این لغزشگاه استوار ماند چیزهایى را دگرگون کنم . [نهج البلاغه]
 
شنبه 90 آبان 7 , ساعت 7:11 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

کاروانِ ستاره‏ ها، امشب در زیباترین جشنِ عشق و سرور حاضرند؛ شبی که از ناوکِ مژگانِ فرشتگان، غزلِ محبت می‏بارد و لحظه‏ ها، بی‏ صبرانه در گذرگاهِ وصالِ دو شاخه‏ ی مهربانی، پایکوبی می‏ کنند. صدای افلاکیان، سکوت را پس می‏ زند و خورشید، شعاعِ عشق می‏گسترد. قصرِ شادمانی، از استواری ایمان، برخود می‏ لرزد. دست‏ های تقدیر، در پیِ شکوفه‏ های اخلاصند و نسترن ‏ها، می‏ آیند تا حضور زهرا سلام الله علیها و علی علیه السلام را جشن بگیرند. غبار قدم‏ هایشان، چونان ژاله‏ ای، طراوت گل‏ هایِ زند گی را بی ‏قرار می ‏سازد.

خانه کوچک علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام کهکشانی می‏شود که یازده خورشید تابناک از مدار نورانی آن سر برمی‏آورند و عالمی را در نور عظمت خود غرق می‏کنند. پیوند علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام عرش را مَسرور می‏ کند و پایه‏ های دین خدا را استوار.

اول ذیحجه سالروز ازدواج امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها را به پیشگاه با عظمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه و عموم شیعیان و ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام تبریک و تهنیت عرض می نماییم.

حضرت فاطمه علیه السلام چون به سن ازدواج رسید، اکثر بزرگان و شخصیت هاى برجسته عرب مسلمان، به مقام خواستگارى برآمدند، ولى رسول خدا با عکس‏العمل منفى همه را مأیوس کرد و در برابر اصرار آنان خشمگین شد....
حتى در تاریخ و حدیث آمده است: از جمله خواستگاران، دو مرد ثروتمند و توانگر عبدالرحمن عوف و عثمان بن عفان بودند. آنان ثروت خود را به رخ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله کشیده. مثل سایر دنیاپرستان دم از مهریه زیاد و رفاه زندگى سر دادند و مى‏گفتند: ما حاضریم در برابر ازدواج با فاطمه علیهاالسلام یک صد شتر گران قیمت و ده هزار دینار طلا مهریه دهیم.
«فغضب النبى صلى اللَّه علیه و آله من مقالتهما... و قال لعبد الرحمن: انک تهول على بمالک؟!
رسول خدا از سخن آنان به خشم آمده و به عبدالرحمن فرمودند: آیا مى‏خواهى از طریق مال دنیا مرا فریب دهى؟!
در احادیث دیگرى از طریق شیعه و سنى آمده است که خلیفه‏ى اول و دوم نیز به ترتیب به خواستگارى فاطمه علیه السلام آمدند و خیلى سماجت کردند، ولى جوابى گرفتند که دیگران مأیوسانه گرفته بودند.
اینک توجه خوانندگان عزیز را به چند حدیث در این زمینه جلب مى‏کنم:
1- ان ابابکر و عمر خطبا فاطمه علیه السلام، فرد هما رسول‏اللَّه (ص) و قال: لم اومر بذلک، فخطبها على علیه‏السلام فزوجه ایاها.
حکم بن ظهیر از سدى نقل مى‏کند که: ابوبکر و عمر هر دو به خواستگارى حضرت فاطمه علیهاالسلام آمده، ولى رسول خدا هر دو را رد کرد و فرمود: من به این کار مأمور نیستم. سپس على علیه‏السلام از او خواستگارى نمود، حضرت فاطمه علیهاالسلام را به تزویج او درآورد.
2- عن على علیه‏السلام: خطب ابوبکر و عمر فاطمه الى رسول‏اللَّه (ص) فابى رسول‏اللَّه علیهما، فقال عمر: انت لها یا على!....
على علیه‏السلام نقل مى‏کند: ابوبکر و عمر به سراغ فاطمه آمدند، ولى پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله خواستگارى آنان را نپذیرفت، آنگاه عمر گفت: یا على تو به سراغ او برو....
3- عن عبداللَّه بن بریده، عن ابیه،: ان ابابکر و عمر خطبا فاطمه الى النبى (ص) فقال: انها صغیره، فخطبها على علیه‏السلام فزوجها منه.
عبدالله برید از پدرش نقل مى‏کند: ابوبکر و عمر از فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله خواستگارى کردند، ولى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: او صغیر است و چون على علیه‏السلام خواستگارى کرد به او تزویج فرمود.
4- عن انس بن مالک: جاء ابوبکر الى النبى فقعد بین یدیه فقال:... تزوجنى فاطمه! فسکت عنه، او قال: اعرض عنه، فرجع ابوبکر الى عمر فقال: هلکت و اهلکت. قال: و ماذاک؟ قال: خطبت فاطمه الى النبى فاعرض عنى قال: مکانک حتى آتى النبى فاطلب مثل الذى طلبت، فاتى عمر النبى فقعد بین یدیه فقال: یا رسول‏اللَّه،! تزوجنى فاطمه! فاعرض عنه....
انس بن مالک، که یکى از دشمنان امیرالمؤمنین علیه‏السلام و از طرفداران سرسخت خلفاى ثلاثه به شمار مى‏آید، مى‏گوید: ابوبکر به حضور پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله رسیده و از خدمات و سوابق خویش بسیار تعریف کرد. آنگاه گفت مى‏خواهم دخترت فاطمه علیهاالسلام را به من تزویج کنى. پیامبر اسلام چون این سخن بشنید، با وى سخنى نگفته و از او چهره برگردانید و ابوبکر با شرمندگى به پیش عمر آمد و چنین اظهار داشت.
من دیگر هلاک شدم. عمر گفت: مگر چه شده؟ ابوبکر جواب داد: من به خواستگارى فاطمه علیهاالسلام رفته بودم، ولى....
عمر گفت: اجازه بده من نیز خواستگارى کنم، این بگفت و به سراغ خانه‏ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و مو به مو سخنان ابوبکر را تکرار کرد، ولى جواب همان بود که رفیق دیرینش شنیده بود. لذا عمر با شرمندگى بیشتر به نزد ابوبکر برگشت و چنین سخن آغاز کرد:
او منتظر فرمان الهى است، هان رفیق! هرچه زودتر بلند شو تا به سراغ على علیه‏السلام رویم و از او درخواست کنیم که مانند ما به خواستگارى فاطمه برخیزد....
این احادیث که همگى آنها از طریق اهل سنت نقل گردید، مى‏رساند که شیوخ عرب و بزرگان قریش و از جمله خلفاى ثلاثه با تمام سماجت از فاطمه ‏ى زهرا خواستگارى کرده و از خود مدح و ستایش نموده‏اند.... ولى پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله همه‏ى آنان را رد کرده و طبق فرمان الهى با درخواست امیرالمؤمنین موافقت نموده است.

پیامک ها:

عاقد: خدا
شاهد: رسول خدا (صلی الله علیه واله)
دفتر: لوح محفوظ
مکان: عرش
عروس: کوثر
داماد: حیدر
سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک

...................................

لباس یاس برتن کرد زهرا
کنار دست او بنشست مولا
محمدخطبه خواند زهرا بلی گفت،
غلط گفتم بلی نه "یاعلی" گفت.
*سالروز این پیوند آسمانی مبارک



لیست کل یادداشت های این وبلاگ