سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ترس از کیفر موعود را روزی ما گردان ...و ما را نزد خود، از توبه کارانی قرار ده که محبّتت را بر آنان مقرّر داشتی و بازگشتشان را به فرمانبری ات پذیرفتی، ای عادل ترین عادلان! [امام سجّاد علیه السلام]
 
یکشنبه 90 آبان 1 , ساعت 10:37 صبح

رفتار و عمل آدمى را مى‏شود با آثار آن ارزیابى کرد، و مى‏شود با انگیزه و نیّت و هدف و جهت آن به ارزش رسید.

از آنجا که کارهاى انسانى در بینش و دل آدمى ریشه دارد و در جامعه و هستى اثر مى‏گذارد، مى‏توان به این هر دو عامل ارزیابى توجه نمود.

دو عمل مساوى از دو نفر آدم، مثل دو ازدواج، دو انفاق و احسان و حتى دو شهادت، برابر نیستند. کسى که به خاطر خستگى از دنیا به شهادت روى مى‏آورد با کسى که با فراغت و آزادى و حتى با اشتیاق‏ها و علاقه‏ها روى مى‏آورد برابر نیستند.

کسى که براى راحت شدن از سماجت فقیر، دِرهمى مى‏بخشد با کسى که مى‏خواهد گذشت و احسان را درس بدهد و بخشش و جوانمردى را بیاموزد یکسان نیستند. به همین خاطر در روایت نبوى آمده؛ لا عمل الّا بالنِّیَّة و لا نیَّةَ الّا باصابة السنة؛ «1»

 هیچ عملى بدون نیّت و بینش نیست و تحقق نمى‏یابد، همان طور که نیّت جز با سنّت و همراهى سنّت شکل نمى‏گیرد. در این روایت ارتباط عمل با نیّت و سنّت مطرح مى‏شود و همین باعث مى‏شود که عمل ازدواج با توجه نیّت دو طرف و با توجه به همراهى با سنّت رسول به ارزش برسد.

در واقع عمل آدمى مثل اسکناس است و ارزش اسکناس به پشتوانه‏ى آن است. دو پرنده، دو انسان طبیعى، با یکدیگر جفت مى‏شوند اما ازدواج و پیوند آنها که از سطح عادت‏ها و غریزه‏ها بالاتر رفته باشند و در حد وظیفه آمده باشند، در آسمان‏ها و در عرش خدا بسته مى‏شود و خدا آن را مى‏پذیرد و بر مى‏دارد.

آنها که به خاطر تمامى نیازها و تمامى ابعاد وجود خویش براى زناشویى، براى انس، براى شناخت کسرى‏ها و ضعف‏ها و بهره بردارى از برخوردها و استقامت در مشکلات ازدواج مى‏کنند، با آنها که به خاطر عادت و یا به خاطر کسب اعتبار و وجاهت وصلت مى‏کنند و به سراغ بزرگان مى‏روند و کسانى را مى‏خواهند که بر آنها تکیه کنند و به آنها افتخار کنند، برابر نیستند.

اینها ذلیل همین تعلق‏ها و اسیر همین ضعف‏ها مى‏شوند و دنباله مى‏شوند، که نقطه ضعف‏ها آدمى را به دنبال خود مى‏کشاند. مى‏گویند شترى خوابیده بود. روباهى مى‏گذشت، به شتر روى آورد و با دم شتر بازى آغاز کرد تا آنکه دمش را با دم شتر گره زد. شتر برخاست. دم کوتاه این دو به هم گره خورده بود. روباه معلق مانده بود و به دنبال شتر تاب مى‏خورد. گربه‏اى این صحنه را دید. از روباه پرسید چه بر سرت آمده؟ روباه گفت: هیچ! با بزرگان وصلت کرده‏ایم!

راستى که ضعف‏ها و تعلق‏ها آدمى را به ذلت مى‏کشاند و وصلت‏هاى ذلیل کار جوانمردان نیست. و اگر غفلتى آن را فراهم کرد و وسوسه‏اى آن را پخت، ادامه نمى‏یابد و با رنج همراه مى‏شود و با درگیرى بریده مى‏شود.

مرد زندگى با کسى همراه مى‏شود که به این مرد افتخار کند، نه آنکه وثاق و پیوندى را به گردن بگیرد که او را به دنبال بکشاند و در ذلت بنشاند. کسى که مى‏خواهد در کلاس ازدواج بیاموزد، با کسى که مى‏خواهد از توشه‏ى ازدواج نواله بخورد و افتخار جمع کند، برابر نیستند.

بیشتر آنچه که بدى و مشکل ازدواج قلمداد مى‏شود، مثل سختى‏ها و برخوردها و توقع‏ها و انتظارها و درگیرى‏ها و گرفتارى‏ها، در واقع همین بدى‏ها، خوبى و میوه‏ى خوب ازدواج هستند. این آدمى است که باید از حادثه‏ها، از برخوردها و از درگیرى‏ها بیاموزد و از آنچه که آموخت، راهش را مشخص نماید و بر حماقت و اشتباه خود پافشارى نداشته باشد. آدمى مى‏تواند حتى از بن‏بست‏ها بیاموزد که راه کجاست و چگونه باید بازگشت و حلقه‏ى زنجیر را باز کرد و بدون سماجت ولج در آوردن، با تفاهم و محبت و مدارا در راه گام برداشت. بیشتر مشکلات ازدواج از همین کله شقى‏ها و لج در آوردن‏ها آغاز مى‏شود و سپس این زخم‏هاى کهنه، عفونى و ملال‏آور مى‏گردد و به طلاق و جدایى مى‏انجامد.

اگر کودکى را مى‏بوسم و او فریاد مى‏زند و فرار مى‏کند، نباید لجاجت کنم‏ و اشکش را در آورم. اگر شوخى و مزاحى را با دوستى آغاز مى‏کنم، نباید به ناسزا و دشمنى بکشانم. این زیاده روى‏ها و حد نگه نداشتن‏ها، باعث درگیرى و خستگى و جدایى مى‏شود تا آنجا که حضور تو غنیمت نیست و ملال‏آور است.

این را هم بگویم، به همان اندازه که ازدواج دو نفر ارزش پیدا مى‏کند، به همان اندازه وسوسه و حسادت دوست و دشمن زیاد مى‏شود، که درگیرى‏ها را زیادتر مى‏کند. پس به گونه‏اى تظاهر نباید کرد که حسادت و دشمنى‏ها بجنبد و سر بردارد، که اگر این حسادت‏ها به زندگى تو آسیب نزند، باعث از هم پاشیدگى زندگى دیگران مى‏تواند باشد. تو در جمع آنها به گونه‏اى سخن بگو که توقع‏ها کم و تحمل‏ها زیاد بشود و از مشکلات زندگى بهره بردارند و با سختى‏ها هم راحت باشند، چون؛ رنج و راحتى، در ظرفیت قلبى و در پختگى برخوردها است. گاهى آدمى با تمامى راحتى‏ها در رنج است و غصه مى‏خورد و گاهى با همه‏ى رنج‏ها راحت است و بهره برمى‏دارد و پاداش مى‏گیرد.

منبع: روابط متکامل زن و مرد/ص 13.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ