مـقـصود از تقلید چیست ؟ مگر نه این است که تقلید از دیگران مذمت شده است ؟ و بافرض اینکه تـقلید کار درستى باشد , چرا باید از مجتهد اعلم تقلید کرد ؟ و اساساچرا مجتهدین با هم اختلاف نظر دارند ؟ و آیا اگر آنان در فتواهایى که مى دهند باهم مشورت کنند اختلاف نظرها بطور کلى بـرطـرف نمى شود ؟ مگر خداى ناکرده هوى و هوس و اغراض شخصى در کار است که باهم توافق نمى کنند . پـاسخ این پرسشها را در زیر مى خوانید:
1- تقلید جاهل از جاهل , ناگفته پیداست که این قسم از تقلید , علاوه بر اینکه انسانرا در زندگى سعادتمند نمى کند او را به سقوط و بدبختى نیز مى کشاند . 2 - تـقـلید عالم از جاهل , روشن است که این قسم از تقلید نیز درست نیست بلکه لازم است عالم در هر رشته , طبق علم و دانش خود قدم بردارد , البته تصدیق مى کنیدکه زشت ترین انواع تقلید غـلـط ایـن اسـت که مثلا شخصى که در امور ساختمانى تخصص دارد براى ساختن ساختمان , از معلومات خود استفاده نکند و کور کورانه از دیگران که در این رشته تخصصى ندارند پیروى کند . 3 - تـقلید جاهل از عالم , و به عبارت دیگر رجوع غیر متخصص به متخصص مى باشد ,این قسم از تـقـلـیـد کاریست منطقى و صحیح , و فطرت و عقل انسان هم آنرا ایجاب مى کند , و اصولا بر اثر همین منطق و فطرت است که ما در ساختن خانه سراغ معمار وبنا مى رویم , و براى دوختن لباس به خیاط مراجعه مى کنیم . و هـنـگام بیمارى دنبال طبیب مى رویم , و به طور خلاصه عقل و فطرت , ما را در هر رشته یى به کارشناس ومتخصص آن رشته ارجاع مى دهد . براى توضیح بیشتر به این مثال توجه کنید :اگر خداى ناکرده بیمارى داشته باشید , براى معالجه او دو راه در پـیش دارید ,یکى اینکه به هر کس برخورد مى کنید از او بخواهید درباره بیمارى شما نـظـریـه بـدهـدو داروهـایى را معرفى نماید , دیگر اینکه به طبیب مخصوص مراجعه و از نظریه اوپـیـروى کنید , آیا شما کدامیک از این دو راه را انتخاب مى کنید ؟ بدون شک راه دوم را انتخاب خـواهـید کرد , و به نظریه هایى که افراد غیر متخصص مى دهند مخصوصا درصورتیکه حال بیمار شما سخت باشد هیچ توجهى نمى کنید . بـنابراین باید گفت تقلید صحیح و رجوع غیر متخصص به متخصص یک نحو راهنمایابى است , و بـدین ترتیب انسان از اطلاعات علمى و کاوشهاى اصیل متخصص یک فن استفاده مى کند , و این قـسـم از تقلید علاوه براینکه مذموم نیست یکى از ضرورى ترین مسائل زندگى به شمار مى رود , زیـرا یـک انـسان چون نمى تواند در تمام قسمتها و رشته هااطلاعات کافى بدست آورد , و مستقلا صـاحـب نـظـر بـاشـد , مـجـبـور است در امور زندگى خوددر رشته هایى که تخصص ندارد به کارشناسان و متخصصین آن مراجعه و از افکار آنهااستفاده کند . مسئله تقلید از مجتهدین هم از همین باب است , زیرا تشخیص و استنباط احکام دین از روى قرآن و روایـات خـود یـک رشته تخصصى است , و چون متخصصین این رشته مجتهدین هستند , لازم است تمام افرادیکه خودشان مجتهد نیستند براى تشخیص وظایف دینى خودبه آنها مراجعه کنند . بنابراین تقلید صحیح و راهنمایابى , و به عبارت دیگر مراجعه غیر متخصص به متخصص را نباید با تـقـلـید کورکورانه و غلط اشتباه کرد , و نیز باید دانست که تمام آیات وروایاتیکه در مذمت تقلید وارد شـده اسـت , هـمه مربوط به تقلید کورکورانه ( یعنى قسم اول و دوم که در بالا ذکر شد ) , و تـقـلـیـد در اصـول عقاید مى باشد , نه تقلیدیکه اساس آن بر پیروى غیر متخصص در یک رشته از متخصص در آن رشته باشد . بـا در نـظـر گرفتن این مطالب روشن مى شود که چرا باید همه مردم در احکام دین ( یعنى فروع دین , زیرا اصول دین تقلیدى نیست و باید تمام افراد اصول دین خودرا با دلیل و برهان بدانند ) به مـجـتـهـدین و مراجع تقلید مراجعه کنند , هرچند درعلوم دیگر متخصص باشند , زیرا یک فقیه مـجتهد در رشته خودش متخصص است , و تمام علومیکه پایه اجتهاد و فقاهت است یعنى صرف , نحو , لغت , کلام , منطق , تفسیر ,رجال , درایه و حدیث را دارا است , و در قسمت استنباط احکام جزئى از قواعدکلیه , و باصطلاح رد فرع بر اصل , و استفاده احکام از قرآن و روایات تخصص دارد , و به همین دلیل مجتهد و فقیه , در رشته هاییکه تخصص ندارد مثل مهندسى وپزشکى , در مواقع احتیاج به متخصص آن مراجعه مى کند . تـقـلـیـد از اعـلـم بـدیـهـى است که هرگاه در میان اهل فنى اختلاف نظر باشد , باید به آنکه از هـمـه اسـتـادتـر و ماهرتر است مراجعه شود , مثلا شخصى بیمار است , و پزشکان معالج درباره او نـظریه هاى مختلفى ابراز مى کنند , یکى مى گوید باید عمل جراحى انجام شود , دیگرى مى گوید جـراحـى بـراى ایـن بـیمار خطرناکتر است و باید با دارو معالجه شود , طبیب سوم نظریه دیگرى مى دهد مسلما در چنین موارد انسان از نظریه طبیبى پیروى مى کند که اطلاعات طبى او وسیعتر , و سـوابـق تـجـربیاتش بیشتر , و مهارتش درفن خود زیادتر , و خلاصه نسبت به دیگران ( اعلم ) بـوده بـاشد , این یک روش خردمندانه است که در تمام موارد اختلاف نظر اهل یک فن , در میان عموم ملل رایج است . بـنـابـرایـن در هـر مـسـالـه ایـکه فقها و مجتهدین باهم اختلاف نظر داشته باشند , لازم است به مجتهدی که از دیگران اعلم و استادتر است مراجعه شود .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادواره سرتیپ پاسدار شهید حاج حبیب لک زائی
چهارده توصیه حیات بخش از آیت الله دهکردی
رمضان ماه مسابقه
تبریک
اینگونه نهی از منکر کنید
شهدای هفتم تیر
بازخوانی حادثه 6 تیر 60 (ترور مقام معظم رهبری)
گل صداقت
شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.
بار الها درد را درمان توئى
[عناوین آرشیوشده]