کارهایى که باید انجام بگیرد و کارهایى که باید ترک شود، اینها وظیفههایى هستند که بر عهدهى همسران قرار داد.
این وظایف برخاسته از هدفها و نیّتها و از آثار و نتایج ازدواج است.
آموزش
کسى که مىخواهد آش بپزد یا رانندگى کند، بدون آموزش وارد نمىشود. آیا مىشود عمرى از دو طرف را بدون آموزش و شناخت ضعفها و نیازها و شناخت روش برخوردها و گفت و گوها به تباهى کشید؟ راستى که در ساعتهاى انشاء و در دورههاى تحصیلى مىتوان طرز برخورد و صلح و قهر و ظرفیت و خشونت و حلم و صبر و یا شتاب و تندى را آموخت. این که چگونه صلح کنیم و یا این که چگونه درگیر شویم و چه وقت سخت گیرى کنیم و ... مىتواند موضوعات تأمل برانگیزى باشد و حتى بچههاى لجوج و ناهنجار را به تأمل وادارد. آموزش مسائل زندگى و مشکلات و برخوردها، اساس آموزش است. آدمها به طور طبیعى مىتوانند مثل پرستوها، چلچلهها و کبوترها به یکدیگر جذب شوند، ولى عامل غریزه نمىتواند تمامى زندگى آدمها را بچرخاند، که نیاز به آموزش و تعلیم و مشورت و نظارت، از اینجا ضرورت دارد.
مشورت
مشورت فقط جمع آورى نظریات این و آن نیست، که اساس مشورت بدست آوردن اطلاعات و جمع بندى و مقایسهى نظریهها مىتواند باشد. در این مشاورهها زمینههاى روانى و اجتماعى و اقتصادى و یا نیازها و هوسها و پُر خواهىها مىتواند مطرح شود و برخوردهاى گوناگون، سنجیده و مقایسه شود و سپس عملى شود و اجرا گردد.
نظارت
یک گیاهى که مىکارى باید در فضاى امن و با پوشش پَرچین و دیوار و با مواظبت از بچههاى بازیگوش و بىاحتیاطىهاى بىحساب، همراه بشود تا رشد کند و ساقههاى محکم بگیرد و از آسیب نهراسد. این نظارت از همراهان باید لطیف و نامرئى باشد و این نظارت از همسران باید با دقت و فراست و دور از ساده انگارى و بىخیالى باشد، که آتش سوزىهاى بزرگ از جرقههاى کوچک آغاز مىشود و سیلابها از قطرهها سر مىگیرند.
- براى رسیدن به آرامش زندگى و هدف سَکَن و تعادل، بدگویى، بدبینى، بدخواهى و بدرفتارى، مزاحم است. شماتت و خشونت، آتش افروز است.
تکرار و تذکر مداوم ملال آور است. براى آرامش، توقع کم، تحمل زیاد مىآورد و توجه مناسب دو طرف و پذیرش دو طرف و همدلى و همکارى و همراهى و هماهنگى، با هم گره مىخورند و در هم مىبالند.
- براى پوشش ضعفها و مداواى کمبودها، علاقه و محبت حرف اساسى و عاملِ کار ساز است. نزدیکى و صمیمیت، ایجاد زمینه براى گفتوگو و دادن فرصت براى بازگشت و صلح و چشم پوشى و غَمض عین کارساز است.
در روایت هست: لو عَلِم الخلق کیف خلق اللّه الخلق لم یَلُم أحدٌ أحداً.
اگر مخلوقات خدا مىدانستند که خدا چگونه آنها را آفریده، ملامتها کم مىشد.
اگر اندازه و توانایى در نظر بیاید، تحمیلها و پرخواهىها کمتر خواهد شد.
- براى حرث و بهره بردارى، کاشتن و پیراستن و برداشتن لازم است.
حوصله داشتن، انتظار کشیدن، ایجاد فرصت کردن و از فرصتهاى موجود بهره گرفتن، لازم است.
اینها وظیفههایى است که از هدفها و از خواستههاى تو منشأ مىگیرد.
هر چه بیشتر بخواهى باید بیشتر اقدام نمایى. کسى که در سطح غریزه است، غریزه کارگزار اوست و او وظیفهاى ندارد. ولى آدمى که از این سطح بالاتر آمده، باید با مروّت و محبّت، به عمل روى بیاورد و با معرفت و محبّت از طرف خود توقع داشته باشد. «1» و با توسل و توجه به حق، بخواهد که نهال وصلت آنها زیر پاى شیاطین خرد نشود و در محدودهى دنیا نپوسد و براى همین چند روزه نباشد، که مىتوان با همسر مهربان به آرامش و پوشش و بهرههاى بسیار رسید. و مىتوان تمامى دین و یا دو سوم دین و یا نصف دین و یا ثلث دین را حفظ کرد، که هر چه فورانهاى جنسى و عاطفى زیادتر باشد و هر چه وسوسهها گستردهتر باشد، ناچار خطر زیادتر خواهد بود و تمامى دل و دین و یا اندازهاى از آن آسیب خواهد دید.
در انتخاب همسر، معیار و میزان انتخاب، همان خصوصیات و نکتههایى است که براى تو مهم است. زیبایى، صدا، اندام و حالتهایى که براى تو مهم هستند، نمىتوانى به آن بىاعتنا باشى، مگر آنکه از آن عبور کرده باشى و گذشته باشى. منى که حالتى خاص و چهرهاى خاص در رؤیاهایم نشسته، نمىتوانم به دیگرى روى بیاورم و با آن مأنوس باشم، هر چند همهى خوبىها را هم داشته باشد. پس تا هنگامى که اسیر هستى، به تقلید پرواز نکن و مطمئن باش که بتهاى تو را هر چند که به آن دست بیایى، مىشکنند و در این دنیا برایت دلخوشى نمىگذارند.
در هر حال علاقه از دو طرف و ظرفیت و قدرت روحى و ظرافت برخوردها، مهم هستند. با این خصوصیات، همسر تو جلوگیر هدف تو نخواهد بود و درگیرىها و برخوردها براى تو سازنده خواهد شد.
در انتخاب همسر، کسى را دنبال کن که بر تو تکیه داشته باشد و به تو افتخار کند. رَجل، پاى زندگى است. این مرد است که باید تکیه گاه باشد، نه اینکه خود ذلیل و متکى به غیر باشد.
نقطه ضعفهاى تو باعث اسارت تو و تسخیر تو مىشود. کلید فتح قلعهى دلها، تعلقها و نقطه ضعفهاى آن است.
در محبت یا گفت و گو، حدّ نگه دار، تا آنجا که هنوز به جملههایى از تو مشتاق هستند، خاموشى تو شیرین است. دلزدگى، حتى از محبت، نفرت انگیز است. به همان اندازهاى محبت و اقبال داشته باش که طرف تو نیاز دارد، نه به اندازهاى که تو دارى. هنگام راحتى و انس، در دل بهار زندگى، از پاییز هم یادى بکن. این توجه، تعلق و دلبستگى را ضعیف مىکند و تو را آماده مىسازد و براى حوادث، مصونیّت مىبخشد.
در لحظههاى خوشى و شادى، براى دیگران هم سهمى بگذار و اگر مزاحم تو شدند سخت گیر نباش، که گذشت از خوشىها، تو را به خوبىها مىرساند. «1»
از کسانى نباش که رنجهایت و گرفتارىهایت را از نگاه و چهره و حالتهایت به هر کس منتقل کنى. سختىها، مهمان تو هستند. آنها را به دلهاى همسر و خانوادهات سرازیر نکن. اگر ناتوان هستى، با توانگرى سفرهى دلت را باز کن، تا کارى صورت بگیرد، نه فقط درد دلى بر خاطرى آتش بیندازد.
این خوب است که همسر تو محرم دارایىها و شادىهاى تو باشد، ولى لازم نیست که از گرفتارىهاى تو و مشکلاتى که رزق تو هستند، سنگینى و سختى ببیند. مگر آنکه کارگشا باشد، نه فقط سنگ صبور.
براى همسرت غیر مستقیم، امنیت و اعتماد را فراهم کن. از محبت و عشق خودت پیش کسانى حرف بزن که براى او حرف مىزنند. از خوبىهاى او این گونه یاد کن. و همینطور غیر مستقیم و با لطافت گله گزارى کن و امیدوار باش که سامان بگیرد و سر به راه بگذارد. برخوردهاى مستقیم دیرتر مورد اعتماد قرار مىگیرند و در صداقت تو تردید مىآورند.
جوانى مىگفت: گاهى همسرم در چشمم نگاه مىکند و با نگرانى ابراز مىدارد که تو مرا دوست ندارى. مىگویم: چرا دوستت دارم! بیشتر نگاه مىکند و گریه سر مىدهد: نه دوستم ندارى. بگو به خدا دوستت دارم. و مىگویم و نوازشش مىکنم ولى دوباره نگاهم مىکند و قسمم مىدهد و گریه سر مىدهد تا آنکه خسته مىشوم و داد مىزنم که دوستت دارم و فحش مىدهم که دوستت دارم و حاصلى ندارد. و رندى هم بود که پیش دیگران از همسرش مىگفت که خوب است، که دوستش دارم ولى نمىخواهم بشنود، چون لوس مىشود و گنجایش ندارد. این رند مىدانست هنوز به خانه نرسیده خبرها آمدهاند و همسرش مىخواهد به گونهاى ابراز کند و با نگاه و آخر با زبان مىپرسد که آیا دوستم دارى و مىشنود: براى چه دوستت داشته باشم؟!
همسر با این سؤال و جواب مطمئنتر مىشود که او را دوست دارد و نمىگوید و این گونه راحتتر به امنیت مىرسد و صداقت را مىپذیرد.
احترام امامزاده با متولى است. تو مىتوانى بدون لج در آوردن و تحریک کردن همسرت را در چشمها و دلها بزرگ کنى. آنجا که تو حُرمت او را مىشکنى، دیگران حرمت نگه نمىدارند.
در لحظههاى شیرین و در تنهایى، ایجاد انگیزه و مسؤولیت پذیرى، از کارهاى خوب و اساسى است. اینکه خیلى دورها به ما مربوط است و دنیا، دنیاى رابطههاست، از تنگ چشمى و خودخواهى مىکاهد. چشم اندازهاى وسیع، همّت مىآورد و غافلگیرى را مىبرد. با کار و احساس مسؤولیت، لحظههاى فراغت مزاحم را پر کن. با روابط و پیوندهاى دوستانه، خلاء عاطفى و پر حرفى بىحاصل را بارور کن.
زندگى، درگیرىها و سختىها و برخوردهایى دارد. وسوسهها و تحریکها هم هستند. در برخوردها، غرور خود و غرور همسرت را حاکم نگیر. هر دو به حکومت خدا تن بدهید و کلام او را دنبال کنید.
تأمین نیازهاى عاطفى و جنسى و روانى، آشنایى مىخواهد. مقدار توجه و هنگام توجه و تعریف و تمجید و یا گلایه و شکایت، هر کدام حدّ و حدودى دارد. در این زمینهها مشورت و تجربه کارساز است.
اگر مىبینى که یک روش حاصل نمىدهد، تکرار نکن و سماجت نکن.
یک دنده راه نرو، که شرائط، سرعتها و حتى توقفها را مىطلبند.
خستگى، لوس بازى، بىادبى و افسردگى و دلمردگى هم از علامتهایى هستند که نشان مىدهند، نیازى در میان هست و یا روش تو اشتباه است. باید تجدید نظر کرد و مشورت خواست.
قهر و تندى مکرر، جسارت مىآورد و حرمتها را مىدرد. پس از جذب و دلبستگى، قهر مىتواند اهرم مفیدى باشد بخصوص آنجا که توضیح و تبیینى هم در کار آمده باشد و در هنگام مناسبى انجام شده باشد. در لحظهاى که همسر تو انگیزهى درگیرى دارد و مقاومت نشان مىدهد، درگیرى را آغاز نکن. در جمع، در برابر چشم حامى و مدافع، درگیرى بىزمینه است و زیر پاى تو سست است. یا باید زیاده روى کنى و یا شکست بخورى و زمینگیر شوى.
نقطه ضعفهاى تو، تو را مىگشاید، پس آنها را اصلاح کن و یا پنهان بدار.
نقطه ضعفهاى همسر تو، مىتواند اهرم حرکت و تسخیر و تغییر و تربیت او باشد. از این وسیله با دقت و مشورت مىتوانى بهرهمند شوى.
در خانوادههاى شلوغ، درگیرىها زیادتر است. باید ظرفهاى شکستنى را با حائل و پوششهایى همراه ساخت که نشکنند.
مادر و پدرت را در برابر همسرت مگذار. خواستههاى آنها و دوستانت را، با زبان خواستههاى خودت مطرح کن. محبت به تو، سختى خواستهها را کم مىنماید.
تو که روابط بسیار و مشکلات زیادى دارى، همسرت را براى برخورد و تحمل آمادگى بده. براى بار سالها و ماهها، روزهایى یا ساعتهایى بار آنها را بردار. این گونه همکارى را به آنها بیاموز.
آن کس که نیرومندتر و با ظرفیتتر است، بار بیشترى را برمىدارد. تو که پاى زندگى هستى، رجل و مرد خانه هستى، از بارها شانه خالى مکن.
تو که پیوند را خواستهاى به جدایى فکر نکن، حتى اگر همسر تو جدایى را خواست و تو هم در دل خواستار بودى، شتاب نکن. جوانمرد، بارى را که برداشته به زمین نمىکوبد و حتى تا آنجا که معقول است، زمین نمىگذارد.
اگر جدایى آخرین درمان بود، در هنگام جدایى از احسان چشم پوشى نکن. انتقام نگیر. إِمْساکٌ بِمَعْرُوف أَوْ تَسْریحٌ بِاحْسان؛ «1»
با خوبى نگاه داشتن، یا با احسان و زیبایى رها کردن، این دستور خداست.
فرزندان را در مشکلات خود داخل نکنید و آنها را آتش جهنم خود نسازید. استفاده از هر راهى جوانمردى نیست.
فرزندان خود را راه رفتن بیاموز، به دوش نکش. میان آنها و مشکلاتشان حایل نشو. بگذار مشکل را تجربه کنند و راه حل را بیاموزند.
از دور به آنها راه بهتر را غیر مستقیم بیاموز، تا اعتماد به نفس و تجربه اندوزى آنها لطمه نبیند.
آنگونه باش که اگر تو را ندیدند، هوایت بىقرارشان کند و اگر حضورت را بدست آوردند، غنیمت بشمارند و اگر غایب شدى، به سراغت بیایند و اگر مُردى و رفتى، جاى خالى تو را احساس کنند. همسر و همراه و همدل و هماهنگ باش.
این حرفها چکیدهى روایات و آیاتى است که این گونه دسته بندى شده.
از این بارش سبز و شاداب بهرهمند باش.
منبع: روابط متکامل زن و مرد/ص 19
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یادواره سرتیپ پاسدار شهید حاج حبیب لک زائی
چهارده توصیه حیات بخش از آیت الله دهکردی
رمضان ماه مسابقه
تبریک
اینگونه نهی از منکر کنید
شهدای هفتم تیر
بازخوانی حادثه 6 تیر 60 (ترور مقام معظم رهبری)
گل صداقت
شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.
بار الها درد را درمان توئى
[عناوین آرشیوشده]