سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 خرداد 19 , ساعت 7:23 صبح

شناخت وجود مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام واجب است. پیغمبر اسلام فرمودند: کسی که بمیرد و امام خود را نشناسد «مات میته جاهلیه» مرگ او، مرگ مردم جاهل است. یعنی در تاریکی زندگی کرده، در تاریکی می‌میرد و در قیامت هم در تاریکی محشور می‌شود. «من کان فی هذه اعمی و هو فی الآخره اعمی».

چرا شناخت حضرت ابی عبدالله الحسین واجب است؟ چون ایشان معنای عملی قرآن کریم هستند. یعنی ما آیات توحید، آیات نبوت، آیات قیامت، آیات اخلاق، آیات مسئولیت و آیات احکام را به صورت عملی در وجود مقدس ایشان متجلی می‌بینیم. به همین خاطر امام اسوه و الگوی تمام مردم است و از این طریق است که خیر دنیا و آخرت و سعادت امروز و فردای ما تأمین می‌شود؛ پس باید منبع تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت را شناخت و این شناخت واجب است، پس شناخت امام حسین علیه السلام واجب است.

منابع شناخت

برای شناخت حضرت به سه منبع می‌توان مراجعه کرد.

اول قرآن کریم: در آینه قرآن کریم، امام حسین علیه السلام از مصادیق آیه ولایت است. اولوالامر است. از مصادیق آیه طهارت است «یرید الله لیذهب عنکم الرجس» از مصادیق آیه مودت است. از مصادیق آیه شریفه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک» بلکه از مصادیق اتم و اکمل این آیه است.

دوم روایات: بخشی از روایات، حضرت را معرفی کرده‌اند. مثل این روایت که همگان، هم آن را شنیده‌اید و روی کتیبه‌ها دیده‌اند. اما روایت آسانی نیست و فهم آن هم آسان نیست. رسول خدا می‌فرماید: «حسین منی و أنا من حسین» اگر کسی بخواهد با دقت عقلی وارد فهم این روایت بشود باید به سراغ قاعده مهم «اتحاد عاقل و معقول» برود تا بتواند اندکی از پیچیدگی این روایت را حل کند. پیغمبر اسلام که مقام جمع الجمعی دارند یعنی آنچه همه خوبان داشتند را به تنهایی داشت و مجموع خوبی‌های فرد به فرد خوبان عالم در پیغمبر جمع است. مرحوم سبزواری در ابتدای تفسیر دعای جوشن کبیر می‌فرماید: پیغمبر جامع حقایق ملکی و ملکوتی است؛ این دریای بی‌نهایت کمالات می‌فرماید: حسین از من است و من از حسینم. یک مقدار روان‌تر اگر معنی این روایت را بخواهیم بگوییم می‌توانیم به این رباعی تکیه کنیم.

من کیم؟ لیلی و لیلی کیست؟ من / هر دو یک روحیم اندر دو بدن

یک نور را خداوند در دو چراغ به صورت کامل افروخته است. با توجه به این روایت عصیان در برابر ابی عبدالله علیه السلام یعنی عصیان از پیغمبر، عصیان از پیغمبر یعنی عصیان از خدا و نتیجه عصیان از خدا دوزخ است. اقتدا و احترام به ابی عبدالله علیه السلام ، اقتدا و احترام به پیغمبر و اقتدا و احترام به پیغمبر، اقتدا و احترام به خداوند است. و نتیجه و محصولش بهشت. امام خودشان در یک روایت می‌فرمایند که من همه را به یاری کردن خودم دعوت کردم. همه را دعوت کردم. یعنی هم‌مردم زمان خود را و هم مردم بعد از خودم را و هم مردم بعد از خودم را تا قیامت. یاری ابی عبدالله علیه السلام است. آنهایی که زمان خودِ امام بودند، و امام را یاری دادند می‌دانستند هزینه یاری دادن، از دست رفتن جانشان است. جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و در مسیر یاری دادن و اقتدای به ابی عبدالله علیه السلام به خدا تقدیم کردند؛ آنهایی هم که بعد از حضرت تا روز قیامت هستند و خواهند بود، یاری دادنشان به این است که دینشان را در برابر هر خطری، هر فتنه‌ای، هر گناهی و هر معصیتی حفظ بکنند. اگر به آیات قرآن دقت بکنیم عمق معصیت آتش است؛ معصیت دین‌سوز است. امیرالمؤمنین می‌فرماید: معصیت عقل‌سوز است. قرآن مجید می‌فرماید: معصیت نفس سوز است، و نهایتاً دنیا و آخرت را به آتش می‌کشد. سوم زیارت‌هایی که معصومین برای حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام تدوین کرده‌اند. یکی از این زیارت‌ها که زیارت کم‌نظیر و حاوی مطالب بسیار عالی می‌باشد، «زیارت وارث» است.

امام حسین علیه السلام وارث انبیاء

در زیارت وارث به پنج پیغمبر اولوالعزم وجود مبارک امیرمؤمنان، وجود مبارک فاطمه زهرا و خدیجه کبری3اشاره شده است. در مقدمه زیارت وارث به شکل‌های گوناگون روابط وجود مبارک ابی عبدالله علیه السلام را با این 9 منبع عظیم ملکوتی بیان می‌کند. در مقدمه بیان می‌شود که امام با همه وجودشان و به فرموده خودشان تمام ارزش‌هایی که در این 9 نفر بوده، در خودشان تحقق داده‌اند. زمان امام حسین خیلی بازمان حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فاصله است و هیچ تاریخ دقیقی هم در اختیار نداریم که بین امام و این چهار پیامبر اولوالعزم و حضرت آدم چه اندازه فاصله اس. گاهی چهار پنج نسل که می‌گذرد پرونده مسئله ارث بسته می‌شود. اما این چه ارثی است که از زمان آدم تا زمان ابی عبدالله علیه السلام بوده و پرونده‌اش بسته نشده است؟ «السلام علیک یا وارث آدم صفوه الله» این ارث، چه سرمایه‌ای بوده است؟ در قرآن برای حضرت آدم مقام علم، مقام تلقی، مقام خلافت، مقام اصطفاء، مقام شایستگی برای جنت، مقام مسجود شدن نسبت به تمام فرشتگان و مقام توبه قایل شده است. همه این مقامات یقیناً در وجود آدم متوسط نبوده، بلکه کامل بوده، ولی وقتی نوبت به سیدالشهداء در ارث بردن از آدم می‌رسد،‌ این مقامات در وجود حضرت امام حسین از کامل بودن حرکت به سمت اکمل شدن پیدا می‌کند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ