سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خرد کمال گیرد ، گفتار نقصان پذیرد . [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 دی 2 , ساعت 7:10 عصر
چادر، حجاب آرمانی است. البته قبل از این که «چادر» اهمیت داشته باشد «فرهنگ چادر» اهمیت دارد. فرهنگ چادر، زنان را به عدم تبرّج دعوت می کند؛ بنابراین، چادر باید موجب عدم تبرّج شود و اگر چادری بدن نما یا شیک وجود داشته باشد که موجب جذابیت زن در چشم نامحرم شود، حتما با فلسفه حجاب و فرهنگ چادر منافات خواهد داشت.
شنبه 26 آذر 1390 ساعت 12:10

کیفیت ترویج حجاب در کشور در سال جهاد اقتصادی، یک بحث فرعی محسوب می شود که به ابزاری برای تضعیف مجموعه دولت تبدیل شده است. متأسفانه امروز همه نگاه ها سیاسی است و گویا بعد از فتنه 88 که باید به فرهنگ توجه کرده و ریشه های فتنه را در عرصه فرهنگ و علم، خشک می کردیم، کارمان شده سیاست بازی و جنجال آفرینی و بدبینی های مفرط به مدیران کشور و ... . لطفاً یادداشت روز کیهان درباره ویژه نامه خاتون را ببینید و قضاوت کنید.

اما در این مجال، از موج پیش آمده استفاده می کنم و نکاتی را درباره حجاب و چادر مشکی بیان می کنم.

1ـ حجاب، ابزاری برای ارتباط قاعده‏ مند زنان و مردان در یک جامعه اسلامی است؛ جامعه­ ای که می­ خواهد متکامل شود و به تعالی برسد. هرج و مرج در ارتباطات اجتماعی زن و مرد، با تکامل اجتماعی ـ آنگونه که اسلام تعریف می کند ـ منافات دارد. حجاب، مبلّغِ گسستن از دنیا و پیوند با آخرت است و روابط اجتماعی را مبتنی بر توحید بنا می­ نهد نه مبتنی بر هواهای نفسانی. (منظور این است که حجاب به معنای فقهی آن، که برای رفع نیازمندی‏های فرد است یک سخن است و حجاب به معنایی که رافع نیازمندی‏های تکاملی است، یک سخن دیگر).

2ـ مادی‏ ها در نظام فکری خود جایگاه حجاب را تبیین نمی‏ کنند و آن را غیرعلمی می دانند، بلکه عکس آن (بی‏ حجابی و فحشاء) را تبیین و توجیه می ‏کنند. امروز، حجاب ارزش سیاسی بسیار بالایی دارد. غرب بی‏دلیل با چادر مقابله و مبارزه نمی‏ کند، بلکه علت این است که غرب به این وسیله با یک اخلاق (اخلاق اسلامی) مبارزه می‏کند. غرب می‏داند که اگر نظام ارزشی مردم جهان تغییر کند، آنگاه ابزارهای مدیریت او بی‏تأثیر می‏شود و دیگر نمی‏تواند به استکبار خود ادامه دهد. از این منظر، حجاب، به معنای طرف­داری از اسلام و رفراندم بر علیه اخلاق فاسد استکباری است که برآمده از اخلاق ترویج یافته از سوی انبیاء می­ باشد.

3ـ زن مسلمان زنی است که باید از ابزار حجاب، برای ترویج دین و شکست استکبار جهانی بهره ببرد. زنی که در افق ذهنی خویش مقابله با استکبار را مد نظر دارد، هرگز حساسیت زیادی به این­ که ـ مثلاً ـ خواهر شوهر یا مادرشوهر و ... در محیط خانواده با او چگونه رفتار می‏کنند، نخواهد داشت بلکه مدام در این فکر است که استکبار با اسلام چگونه سلوک می‏کند و چگونه باید با آن مقابله کرد؟ پس، برای زن مسلمان خیلی آسان است که در مواقعی خاصی حتماً با چادر باشد و آن را به عنوان یک نماد اسلامی بپوشد. این­ کار، ملی‏گرایی نیست، بلکه به معنای اطاعت از نبی اکرم (ص) و تبلیغ نظام اخلاقی اسلام برای عبور از دنیاست.

4ـ چادر، حجاب آرمانی است. البته قبل از این که «چادر» اهمیت داشته باشد «فرهنگ چادر» اهمیت دارد. فرهنگ چادر، زنان را به عدم تبرّج دعوت می کند؛ بنابراین، چادر باید موجب عدم تبرّج شود و اگر چادری بدن نما یا شیک وجود داشته باشد که موجب جذابیت زن در چشم نامحرم شود، حتما با فلسفه حجاب و فرهنگ چادر منافات خواهد داشت.

5ـ در مواردی مثل پوشش زنان در کشتزارهای برنج شمال یا در هنگام تولید ساده و تولید فنی در کارخانه ها، یا هنگام حضور زن در کار آزمایشگاهی و یا به عنوان اپراتور کامپیوتر و ... می توان از چادر استفاده نکرد اما باید فرهنگ حجاب و چادر (عدم تبرّج) رعایت شود. پس ابتدا باید فرهنگ و فلسفه حاکم بر چادر را درک و مراعات کرد و آن وقت دید که در چه مرحله و در کجا چادر به عنوان حجاب حتماً شرط است و باید حضور داشته باشد و در چه مرحله هم حجاب مشروط به پوشش یا چادر نیست.

6ـ بهترین رنگ برای چادر، رنگ مشکی است؛ چون رنگ مشکی هیبت دارد و موجب دفع نامحرم می شود. همچنین رنگ مشکی، نور را در داخل خود جمع می کند و بازتاب ندارد و لذا پوشنده است و به فرهنگ حاکم بر حجاب و چادر، نزدیکتر است.

7ـ اگر قرار باشد حجاب با تحقیر ترویج شود، حجاب از جامعه رفع می‏ شود، حجاب، لباس کرامت است و اگر قرار باشد آن را با تهدید و تحمیل و تحقیر، ترویج دهند، موجب اهانت به حجاب و کاهش منزلت آن خواهد شد. البته در مواقع ضروری و در مقابل صف شکنان، استفاده از زور هم لازم است اما به عنوان یک استراتژی، بایستی حجاب را همراه با عزت، کرامت و عشق گسترش داد؛ به ­ویژه باید مبانی حجاب و فرهنگ الهی و ضداستکباری حاکم بر آن را تشریح نمود.

8ـ عدم استفاده از چادر و یا خودنمایی در شهری مثل تهران، زیاد است، و نمی توان با زور جلوی آن را گرفت؛ زیرا این امر به فرهنگ غالب، تبدیل شده است و زنان بدون این که قصد دهن کجی به انقلاب یا نظام را داشته باشند، به جهت خودنمایی و تحت تأثیر مدهای وارداتی و ... به این رفتار می پردازند. بنابراین، به کارگیری زور در مقابل صف شکنان و ساختارشکنان، صحیح است اما در مقابل فرهنگ غالب ـ هر چند غلط و غیرشرعی است ـ جواب نمی دهد و باید کارهای پیچیده فرهنگی را در دستور کار قرار داد.

9ـ باید روحیه یا بیماری خودنمایی برخی زنان را از خودنمایی جسمی و اندامی دور کرد و به ظهور و بروز روحی و فکری (مثل ظهور و بروز در هنر، ورزش، علم و ...) کشاند. این در قدم اول و در گذار به شرایط مطلوب، قابل پذیرش است.

10ـ صدا و سیما باید دقت زیادی در ترویج فرهنگ حجاب داشته باشد. صدا و سیما شاید به قصد ترویج نوعی حجاب، پوشش هایی را تبلیغ می کند که در عین پوشیدگی، دلربایی دارند، اما غافل از آن که ـ به فرض درستی کار ـ اگر تبلیغ این پوشش ها تعدادی بی حجاب یا کم حجاب را به حجاب این چنینی تشویق کند، اما از آن طرف، تأثیرات مخربی بر خانواده های مذهبی بر جای می گذارد. بنابراین باید این رویه را اصلاح کند



لیست کل یادداشت های این وبلاگ