سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 90 آذر 14 , ساعت 11:23 صبح

روز نهم ماه محرم الحرام سال 61 هجری که معروف به تاسوعا است ، آخرین روزى بود که امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درک کرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد.  بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیه السلام از اهمیت بالایى برخوردار است . در این روز مهم ، چند رویداد سرنوشت ساز در سرزمین کربلا واقع گردید که به آن ها اشاره مى کنیم

:

 

ورود لشکر تازه نفس دشمن به کربلا

 

در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد، و شمر نامه ابن زیاد را آورد.(1)

امان نامه برای فرزندان ام البنین علیهاالسلام

در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . (2) آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید و بانگ برآورد: «أین بنو اختنا»؛ پسران خواهر ما کجایند؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.

حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.

امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود

حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد؟!» (3)

محاصره خیمه های آل الله

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.(4)

امام حسین

مهلت برای راز و نیاز

وقتی عمر سعد لشکر را آماده جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد، حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود : نزد دشمنان برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند چرا که : «و هو یعلم انی احب الصلاة له و تلاوة کتابه» (خداوند می داند و گواه است که من و نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم). 

 پس حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و ازآنها شب عاشورا را برای نماز وعبادت مهلت خواست عمربن سعد درموافقت با این درخواست مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که : چه باید کرد؟عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگراهل دیلم ( کنایه ازمردم بیگانه ) و کفار از تو چنین تقاضائی می کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی .

قیس بن اشعث گفت : درخواست آنها را اجابت کن بجان خودم سوگند که آنها صبح فردا با توخواهند جنگید .

ابن سعد گفت : بخدا سوگند که اگربدانم چنین کنندهرگز با درخواست آنها موافقت نکنم.(5)


و عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی علیه السلام آمد و گفت :

ما به شما تا فردا مهلت می دهیم اگرتسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم فرستاد واگر سرباززدید ، دست ازشما برنخواهیم داشت.(6)

اتمام حجت با اصحاب

 

در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.(7)

پی نوشت:

1)      اعلام الوری، ج1 ، ص455؛ فیض العلام، ص146.

2)      همان؛ بحار الانوار ، ج44، ص361.

3)      از مدینه تا مدینه، صص381_382.

4)      کافی، ج4، ص 174.

5)      مقتل الحسین مقرم،ص 212.

6)      الارشاد مفید، ج2، ص91.

7)      مناقب ابن شهر آشوب، ج4 ، ص107.

 

 




روز تاسوعا و شب عاشورا به روایت مفاتیح‌الجنان دارای اعمال و آدابی است که انجام آنها درک بیشتر این ایام را میسر می‌کند:


 

روز نهم محرم، روز تاسوعا است. از حضرت صادق (ع) روایت است که فرمود تاسوعا روزی بود که جناب امام حسین (ع) و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند به سبب کثرت سپاه و بسیاری لشکر که برای آنها جمع شده بود و جناب امام حسین(ع) و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود: پدرم فدای آن ضعیف غریب.



شب دهم، شب عاشور است و سید در اقبال از برای این شب دعا و نمازهای بسیار با فضیلت‌های بسیار با فضیلت‌های بسیار نقل کرده از جمله صد رکعت نماز هر رکعت به حمد و سه مرتبه قل هو الله احد و بعد از فراغ از جمیع بگوید: سبحان الله و الحمدالله و الااله الا الله و الله اکبر و لاحول و لاقوه الابالله العلی‌العظیم هفتاد مرتبه و در روایت دیگر، بعد از العلی‌العظیم استغفار نیز ذکر شده و از جمله چهار رکعت در آخر شب و در هر رکعت، بعد از حمد هر یک از آیة‌الکرسی و توحید و فلق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحید و بخواند و از جمله چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و این نماز مطابق است با نماز امیر المومنین (ع) که فضیلت بسیار دارد و بعد از نماز فرموده ذکر خدا بسیار کند و صلوات بسیار بفرستد بر رسول خدا(ص) و لعن کند بر دشمنان ایشان آنچه می‌تواند.



در فضیلت احیاء این شب روایت کرده که مثل آنست که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و عبادت در آن مقابل هفتاد سال است و اگر کسی را توفیقی شامل حال شود و در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین (ع) کند و بیتوته نزد آن جناب نماید تا صبح، خدا او را محشور فرماید آلوده به خون امام حسین(ع) در جمله شهداء با آن حضرت.

منبع:سایت مرصاد20



لیست کل یادداشت های این وبلاگ